دوست داشتم با جواد افشار کار کنم و مجتبی امینی هم که فیلم سینمایی "شکارچی شنبه" را با او کار کردم و مصطفی سلطانی هم که مدیر تولید این سریال بود دوستی دیرینهای داشتم. سریال قصه خوبی داشت و فصل اول این سریال را نیز دوست داشتم، ژانر متفاوتی که برای اولین بار اتفاق میافتد و چنین چیزی را نداشتیم و در این مدت سریالسازی اتفاق میافتد و ما همیشه چنین چیزهایی را در کارهای خوب آمریکاییها جستوجو میکردیم که ناخودآگاه سیاستهای خودشان را داشتند. اینکه الآن گروهی بهوجود آمده است و دستاوردهای امنیتی ما را بهتصویر میکشد، اتفاق خوبی است؛ و البته سریال پیشبینیهایی هم دارد که محقق نشد. نقش منفی خاکستری را بازی نکرده بودم؛ آدمهایی که در خرابکاری و ترور، قربانیاند.
در حسرتِ قهرمان در تلویزیون و سینما
* بهنظر شما تلویزیون باید چه رویکردهایی را در دستور کارش قرار دهد تا سریالهای پیوسته موفق و ماندگاری داشته باشد؟ همیشه دوست دارید نقشهای چالشبرانگیز بازی کنید، چطور تلویزیون میتواند به این سمت برود؟
ما امروز در تلویزیون احتیاج داریم به داستانهای پرپیچوخم با روایتهای پُرتعلیق! دیگر باید از سادگی روایت خارج شویم و قصهها پیچش و تعلیقی از جنس یک قصه تصویری داشته باشند و از داستانگویی ساده نزدیک به رادیو، پرهیز شود، در واقع معجزه تصویر فراموش نشود؛ سریالهای ما امروز درگیر قصهگویی ساده است و حسرت ما داشتن یک قهرمان در سریالهای تلویزیون است.
عجلهسازی مشکلِ سریالهای تلویزیون
* ما زمانی در سریالهایمان به قهرمان توجه میکردیم و امروز هم باید در سریالهایمان هنجارسازی و قهرمانسازی بهوجود آوریم؛ قهرمانان درستی که تبدیل به اسوه شوند و از ادبیات و تاریخمان هم غافل نشویم، نباید بگذاریم پیشکسوتان و کاربلدها خانهنشین شوند، این اتفاق خوبی نیست که پیشکسوتان و کاربلدها خانهنشین شدهاند.
ایکاش دست این استادها را بگیرند از خانههایشان بیرون بیایند و یک نسل از دانش و علم و استعدادشان سیراب شوند؛ چرا که آنها بهواقع هیچگاه دنبال سلبریتی شدن نبودند و همیشه تشنه به رخ کشیدن هنرشان و توسعه هنر و هنرمندی بودهاند، این نکات باید پیشه و الگوی جوانان امروز دنیای بازیگری و هنرمان باشد.
این اتفاق با حضور حرفهایها و کاربلدها میافتد؛ آدمهایی که اینکارهاند و بازیگر واقعیاند و میتوانند در کارهای چالشبرانگیز، درخشان نقش ایفا کنند. باید بیشتر به کیفیت توجه کنیم و کمّیت را کنار بگذاریم؛ بهقولی عجلهسازی را کنار بگذاریم و بهسراغِ کارهای مؤثر و بزرگ برویم.
باید میدان سریالسازی را تلویزیون جدّی بگیرد، به کارهای الف ویژه و فاخر بها بدهد. حتماً این بستر و موفقیت در آن، نیاز به متنهای قوی و کارگردانان موفقی دارد، تهیهکنندهای که متمرکز و دغدغهمند و دلسوز باشد، نه تهیهکنندگانی که دنبال آناند کارها را با قیمت ارزان تمام کنند. این ارزان تمام کردنِ کارها، بزرگترین ضربهای است که به پیکره سریالسازی وارد میشود.
دولت باید حال مردم را خوب کند
* بهعنوان یک هنرمند از دولت جدید چه مطالبهای دارید؟
دولت، حال مردم را خوب کند و طوری بشود با حال مردم حرکت داشته باشد؛ بهدنبال اتفاق فرهنگی واقعی باشد و شعاری نباشد. یک جایی را رنگ واقعی بزنیم و باد و باران از بین نبرد و جاودانه بشود، در این مسیر حرکت کنیم که در قرن پانزدهم اتفاق خوبی بیفتد.
امیدوارم حال سینما هم خوب شود!
* یکی از جاهایی که باید حالش خوب شود حتماً سینماست؛ نظر شما در این باره چیست؟
بله من هم قبول دارم حال سینمای ایران هم مثلِ خیلی از جاهای دیگر خوب نیست. قرار است از ۱۴۰۰ حالِ خیلیها خوب شود؛ حالمان خیلی خوب شود!
بازی در کارهای الفویژه را دوست دارم؛ مخصوصاً سریال موسی (ع)
* جایی گفتید که به کارهای تاریخی علاقهمندید، یکی از آن کارها سریال "حضرت موسی (ع) " است که در مرحله نگارش و تحقیق توسط تیم جدید بهکارگردانی ابراهیم حاتمیکیا قرار دارد؛ درست است؟
بله. کار الفویژهای بهزودی از تلویزیون شروع میشود من در آن کار حضور دارم. "سلمان فارسی" و "موسی" نیستند، اما کار مذهبی است که فعلاً نمیتوانم دربارهاش صحبت کنم. اصولاً آدمی نیستم به دفتر فیلمسازان بروم تماس بگیرم و یا پیگیر باشم. اعتقاد دارم بهدرد کاری بخورم به من زنگ میزنند. ذاتاً پیچیدگی و معمایی بودنِ کارها را دوست دارم. معتقدم هنوز در ساختِ چنین کارهایی ضعف داریم و باید این عرصه را جدّی بگیریم. جای قهرمان را در سینما و تلویزیون خالی میبینم؛ قهرمانها و سوژههای قهرمانانه زیادی داریم، اما نمیدانم چرا سراغشان نمیرویم؟ دوست دارم در سریال "موسی (ع) " کار کنم، چون قصه جذابی دارد. قطعاً نقش خود موسی (ع)؛ اما فرعون و ماجرایش برای مخاطب قابل توجه است. معجزات عجیب و غریب حضرت موسی (ع) و قومِ بنیاسرائیل که آن هم داستانهای تماشایی و جذاب دارند.
ناراحتی امیریل از بیاحترامی به داریوش ارجمند
* در مورد اتفاقی که برای پدرتان هم افتاد و موضعگیریهایی که علیه ایشان شد هم نظری دارید بفرمایید. وقتی که سؤالی از پدرتان پرسیده شد درباره زنان که داریوش ارجمند در پاسخ گفت "یک خانم باید ۲۵۰ کیلوگرم وزنه بزند تا بهجای اینکه بهترین مادر دنیا شوند، بهترین وزنهبردار جهان شود. "
نگاه و شیطنتی در نوعِ پرسش وجود داشت؛ خبرنگار عزیز و جوان، با آدمی که اندازه سن پدر تو، کار هنری کرده است چرا اینطور مصاحبه میکنی؟ وقتی جایگاه ریشههایمان را حفظ نکنیم ریشهسوزی میکنیم، ریشه چهکسی را میسوزانید؛ ریشه خودتان و هنرتان! این فضای مجازی واقعاً آدمهایش هم مجازی شدهاند؛ ما باید در فضای حقیقی باشیم و اگر میخواهیم در فضای مجازی کار کنیم اول بدان که حقیقی باشید و بعد در فضایمجازی باشید. متأسفانه در این فضا، سطحینگری و رفتارهای سطحی حاکم است و از فضای عمیق و دغدغهمندانه فاصله گرفتهایم. من میانِ این هجمهها بیشتر از این نکته ناراحت بودم که مثلِ قبل احترام بزرگترها نگه داشته نمیشود.
منبع: تسنیم