آسیبهای طلاق با افزایش نرخ رو به رو رشد آن در جامعه امروزی به امری نگران کننده تبدیل شده است، به طوری که با افزایش طلاق بنیان خانوادهها آسیب جدی میبیند. بررسی عوامل موثر در بروز و به وجود آمدن طلاق الزام مراجعه به مراکز مشاوره و قانونگذاری در این زمینه را بیشتر از گذشته تبدیل به امری واجب الاجرا میکند.تجربه طلاق برای زن و مرد با توجه به ویژگیهای مختص به خود میتواند آسیبها و تبعات متفاوتی از جمله ترس از تنهایی و آیندهای نامعلوم، افسردگی، نگرانی از طرد شدن و پذیرفته نشدن از سوی جامعه، مشکلات عاطفی و اقتصادی و ارزیابی اجتماع را به همراه داشته باشد.
از دیدگاه جامعه، زنان پس از طلاق دچار آسیب بیشتری نسبت به مردان میشوند، زنان در جریان طلاق ممکن است به دلیل وابستگی شدید عاطفی، عدم استقلال مالی، موضوع سرپرستی کودکان شان و تصمیم گیری در مورد آن متحمل سختیهای بیشتری شوند، به طوری که زنان در آغاز راه دچار عدم برنامه ریزی و نا امیدی نسبت به آینده و ترس از نگاه جامعه به عنوان زن مطلقه نسبت به یک مرد میشوند و این برچسب خود پیامدهای زیانباری را برای آنها به دنبال خواهد داشت، همچنین افسردگی که ناشی از احساس گناه و اضطراب به عنوان مشکلات روانشناختی زنان محسوب میشود. زنان معمولا پس از طلاق، توانایی اعتماد خود به فرد دیگر را از دست میدهند.
طلاق زوجین میتواند به عنوان راه نجات از جهنمِ زندگی به پایان رسیده باشد که باید برای کاهش بار منفی روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن نهادهای مربوطه اقدام به برنامه ریزی و اجرای اهداف خود کنند.راحیل شمسایی روانشناس اظهار کرد: آسیبهای بعد از طلاق را میتوان از چند بعد مورد بررسی قرار داد. این افراد که از یک بحران و بحبوحه خلاص شده، پس از طلاق همانند کسانی هستند که از رینگ بوکس خارج شدهاند و متاسفانه از سوی زوجین برای امر طلاق الزامی برای انجام مشاوره نیست.
آسیبهای طلاق
وی عنوان کرد: مشاجره و درگیریهای پی در پی و روح آسیب دیده آنها سبب شده تا میلی برای مراجعه به مراکز مشاوره نداشته باشند.
شمسایی افزود: اختلال افسردگی، اضطراب، وسواس از جمله آسیبهای بعد از طلاق هستند که در رفتارهای افراد به سبب این موضوع مشاهده میشوند، مشکلات اقتصادی از جمله اشتغال و مسکن از مهمترین مشکلاتی به شمار میآیند که در مقابل زنان قرار میگیرند.وی عنوان کرد: زوجین در صورت داشتن فرزند، به هنگام جدا شدن از یکدیگر با مشکلات عمیق تری رو به رو خواهند شد و کودک آنها به واسطه طلاق، از نظر ذهنی و تربیتی دچار آسیبهای جدی خواهد شد.شمسایی یادآور شد: برآورده نشدن نیازهای جنسی یکی از آسیبها و صدمههای طلاق است که تاثیر خود را بعد از گذشت زمان بر روح و روان این دسته از افراد جامعه نشان خواهد داد.
طلاق همیشه یک آسیب نخواهد بود
شمسایی ضمن اشاره به اینکه طلاق همیشه آسیب نیست بیان کرد: طلاق به معنای یکی از راههای حل مسئله بین زوجین است و نباید نگاه منفی به آن داشت، همچنین نباید به دلیل حضور فرزندان و یا ترس از بین رفتن آبرو، زندگی به بن بست رسیده را پایان نداد.
تاثیر مستقیم و پایان ناپذیر طلاق بر روی کودکان
وی تاکید کرد: آسیب پذیرترین گروه در امر طلاق، کودکان هستند که در درگیریها و حواشی این موضوع نادیده گرفته میشوند، والدین باید نسبت به رفتار خود آگاه باشند تا کودک خود را عاملی برای جدایی مادر و پدرش نداند، آنها همواره باید به فرزند خود یادآوری کنند که او را دوست دارند و تنها ما با یکدیگر توافق نداریم.
وظایف والدین در خصوص آگاهی فرزندان
شمسایی در خصوص وظایف والدین نسبت به فرزندان خود برای پذیرش امر طلاق افزود: هنگامی که تصمیم قطعی به جدایی گرفته میشود والدین وظیفه دارند که فرزندان خود را در جریان تصمیم مشترک زندگی خود گذارند و با به وجود آمدن اختلافهای جزئی و درگیریهای پایان پذیر نزد فرزندان خود کلمه طلاق را به زبان نیاورند.
فرزندان طلاق
وی در رابطه با آسیبها و مشکلات فرزندان طلاق در بزرگسالی یادآور شد: افسردگی و حس سوءظن به طرف مقابل خود در آینده از حسهای منفی است که به سراغ فرزندان طلاق میآید، همچنین عدم اعتماد به نفس یکی از مشکلاتی است که فرزندان طلاق با آن دست و پنجه نرم میکنند و همچنین این افراد دچار تنش و آسیب در زندگی میشوند.
استثناء هم برای فرزندان طلاق وجود دارد
شمسایی ضمن اشاره به اینکه آسیبهای طلاق در افراد متفاوت است گفت: آسیبهای ذکر شده برای تمامی افراد صدق نمیکند و ما شاهد موفقیتهای بسیار فرزندان طلاق در حوزههای مختلف از جمله زندگی مشترک بودهایم.
الزام مراجعه به مشاوره
وی مشاوره را از مهمترین راهکارهای کاهش آسیبهای طلاق عنوان کرد و گفت: بهترین توصیه ما به زوجین در شرف طلاق مراجعه به مراکز مشاوره است تا پس از تصمیم قطعی برای جدایی آسیبها و مشکلات طلاق را بپذیرند و دوران سوگواری آن را طی کنند و تمرکز خود را بر روی بهبود و ارتقای ابعاد فردی خود بگذارند، همچنین برای زندگی آینده خود برنامه ریزی کنند و اوقات خود را با افرادی طی کنند که حس مثبت در آنها به وجود میآورند و از احساس قربانی بودن خودداری کنند.
ارزیابی اجتماع به پدیده طلاق
شمسایی افزود: نگاه اجتماع به پدیده ازدواج در گذشته منفی بوده، اما در جامعه امروزی ایران با پیشرفت شرایط نگاه افراد جامعه به این اتفاق تغییر پیدا کرده و پذیرش آن از سوی خانواده و مردم جامعه افزایش یافته است.
تاثیر طلاق بر مردان
وی یادآور شد: با در نظر گرفتن آسیب پذیری بالای زنان باید گفت، به دلیل تفاوت ویژگیهای زنان و مردان در ابراز احساسات خویش، مردان دیرتر از زنان طلاق را پذیرفته و به همین سبب در یک سری موقعیتهای خاص نسبت به زنان آسیب پذیرتر هستند و نوع این لطمه با گروه زنان متفاوت است.
جایگاه مشاوره
شمسایی در رابطه با جایگاه مشاوره در قبل و بعد از طلاق افزود: در روانشناسی کلمهای به نام فراموشی وجود ندارد و فراموشی به کمک مشاوره طرز فکر اشتباهی است، بلکه مشاوره کمک میکند تا سازگاری افراد با شرایطی همانند طلاق و یا تک والدی برای تربیت فرزند افزایش پیدا کند که به این واسطه کمتر آسیب ببینند.
بگوییم زنان سرپرست خانوار
وی در خصوص زدن برچسب مطلقه بودن به زنان از سوی افراد و جامعه یادآور شد: در آسیب شناسی زنان بعد از دوران طلاق مسائل بسیاری وجود دارد که باید بررسی شوند همراه کردن عناوین اشتباه کنار اسم زنان همانند مطلقه و یا بی سرپرست از موضوعاتی است که باید برای فرهنگ سازی آن عملکرد موثری داشت و زنان مجرد و سرپرست خانوار میبایست جایگزین این کلمات با بار منفی شوند.
مشکلات اقتصادی زنان پس از طلاق
شمسایی عدم بیمه را یکی از مشکلات اقتصادی زنان پس از طلاق دانست و گفت: دولت در سطح کلان باید برنامه ریزیهایی را برای جلوگیری از آسیبهای طلاق انجام دهد و بیمه زنان سرپرست خانوار و اشتغال این گروه از جامعه را فراهم سازد تا از این طریق سهمی در مرتفع کردن مشکلات آنها داشته باشد.
عدم تمایل به ازدواج مجدد
وی قطع ارتباط عاطفی با جنس مخالف را از آسیبهای طلاق دانست و افزود: با قطع ارتباط از سوی هر یک از افراد و نیاز به ارتباط داشتن، شخص اقدام به ارتباط متعدد و بدون چارچوب میکند. همچنین تصمیم به عدم ارتباط با جنس مخالف و سرکوب غرایز طبیعی یکی از واکنشهای افراد بعد از طلاق است، اما هر دوی این عملکردها و رفتار اشتباه هستند و باید بعد از گذشت یک سال مجددا وارد رابطهای با معیار صحیح شوند.
هویت دوگانه
شمسایی تاکید کرد: دوگانگی نقش والدین بعد از طلاق بر روند تربیت و شکل گیری شخصیت کودک موثر خواهد بود و زن و مرد باید بدانند با وجود جدایی از یکدیگر هنوز والدین فرزند خود هستند و هر یک نقش جدا و مستقل از هم دارند و هیچ زمان نمیتوانند هم پدر و هم مادر باشند.
عوامل موثر در شکل گیری طلاق
وی یادآور شد: مشکلات اقتصادی در رأس عوامل بروز پدیده طلاق است، همچنین در بعد فرهنگی خانوادهها به دلیل نداشتن تجربه و آگاهی با دخالتهای بی موقع در بروز این عوامل موثر هستند، تربیت نادرست خانوادهها باعث میشود که زوجین با عدم تحمل و صبوری نکردن در فشارهای زندگی و مهارت نداشتن در حل مسائل آخرین راه را انتخاب کنند و دست به فروپاشی خانواده بزنند.
مقایسه زندگی افراد با خود عاملی برای فروپاشی خانواده
شمسایی گفت: امروزه فضای مجازی موجب شده تا انسانها باطن زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه کنند، مقایسه زندگی و همسر در خانوادههای ایرانی به شکلی بروز یافته که زمینه ساز مشکلات عمیق شده و افراد را به مسیر طلاق نزدیک کرده است.حالا باید دید با تمام آسیبهای فردی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... که افراد مورد نظر را تا سالهای طولانی درگیر خود میکند، سازمانهای مربوطه چه برنامهها و تصمیماتی را اتخاذ کرده اند تا در مسیر پر پیچ و خم پس از طلاق جامعه هدف خود را یاری کنند.دولت و در جزء کوچکتر وزارت ورزش و جوانان، در هموار کردن مسیر برای افراد مطلقه چه تصمیمات موثری گرفتهاند. ساختارهای مدیریتی کشور ما باید به گونهای باشند که فرهنگ ازدواج صحیح به هنگام و به موقع با معیارهای مناسب، به جوانان آموزش داده شود.
همه به خوبی میدانیم امر مشاوره از چه میزان تاثیر بالایی برای ازدواج موفق ضروری و لازم است، حالا اگر از میان آمارهای ازدواج موفق بگذریم و به ارقام بالای طلاق برسیم متوجه میشویم که نبود امر مشاوره در پروسه ازدواج چقدر در وقوع طلاق و خصوصا ازدواجهای زیر یک سال موثر است.
اگر مشاوره را در مسیر ازدواج به صورت قانونی اجرایی کنیم شاید از تعداد ازدواجهای انجام شده در سال کم کند، اما با ازدواج و پیوندهای مستحکمی رو به رو هستیم که در آینده احتمال کمی دارند که با بلای خانمان سوز طلاق مواجه شوند.ساده انگاشتن امر مشاوره و عدم پیگیری قانونی شدن مشاورههای قبل از ازدواج از مهمترین ضعفهای مدیریتی سازمانهای دولتی مربوط به این حوزه است.با توجه به اینکه جامعه سالم و قوی در درون خانوادهای مستحکم و از هم نپاشیده شکل میگیرد، باید در سازمانهای مربوط به حوزه خانواده و ازدواج افراد در هر سمتی که قرار دارند دلسوز جامعه و مسئولیت پذیر تربیت شوند تا در شرایط امروزی کشور که با آمار بالای طلاق مواجه هستیم هر شخص با توجه به مسئولیت خویش عمل کند تا جامعه و افراد مورد نظر از آسیبهای حتمی طلاق به میزان بالایی مصون بمانند.