الهام مروتی روانشناس تربیتی ، درباره رفتار نادرست اغلب زوجین در دوران نامزدی گفت: آن چیزی که پیوند ازدواج را از هم میگسلد، نه ناسازگاری است و نه فقدان عشق، بلکه رفتار تخریب گری است که افراد کمی پس از ازدواج انتخاب میکنند و کافی است که یک بار این رفتار را انجام دهند، ترک آن دیگر اجتناب ناپذیر میشود و پس از گذشت مدت زمانی، رابطه آنها رو به سردی میرود.
وی افزود: دیدگاه تئوری انتخاب، دلیل آسیب افراد در روابط را این گونه توضیح میدهد: "چون آدمها میخواهند، همدیگر را کنترل میکنند".
وی ادامه داد: گاهی اوقات ممکن است برخی از مکانیزمهای کنترلی، بسیار خشونت بار باشد. مثلاً در دوران برده داری، اربابان به زور شکنجه و شلاق، بردهها را تحت کنترل و اجبار خود در میآوردند، اما کنترل همیشه هم محسوس و خشن نیست.
وی افزود: افراد با صدها روش، از اخم و کنایه زدن تا دعوا کردن و حتی کتک کاری، سعی در کنترل یکدیگر دارند.
این روانشناس تربیتی گفت: کنترل گری یعنی ما دوست داریم، دیگران طوری رفتار کنند که ما میخواهیم و آنها نیز میخواهند ما طوری رفتار کنیم که آنها میخواهند. این اجبار و کنترل گری متقابل، یک تنش دائمی ایجاد میکند و سبب آسیب زدن به رابطهها میشود. نکته مهم اینجاست که تلاش برای کنترل دیگران در نهایت بی فایده است یا حداقل، چندان موفقیت آمیز نیست. کسانی که علاقه شدیدی به تحمیل اجباری اراده خود دارند، از نظر رشد اجتماعی در مرحله نوزادی باقی مانده اند.
مروتی در ادامه افزود: حفظ یک رابطه عاطفی موفق، سختترین نوع حفظ رابطه است که کنترل گری، مهمترین عامل نابود کننده این رابطه به شمار میآید که باید بدانیم در هر ارتباطی از هر نوع و شکلی، هر فرد صرفا میتواند خود را تغییر دهد و نه هیچ فرد دیگری را.
وی تاکید کرد: فرض اصلی کنترل گری این است که اگر ما با مشکلی مواجه شدیم، خود مسئول چنین احساسی نیستیم، بلکه دیگران و حوادث خارج از کنترل ما هستند که مقصر هستند.
رفتار مخرب کنترل گر
روانشناس تربیتی افزود: در واقع هرگز علت مشکلات ما، نحوه انتخاب اعمال ما شناخته نمیشود. افرادی که از زندگی مشترکشان راضی نیستند، متوسل به کنترل گری میشوند و میگویند: تقصیر من نیست. همسرم عامل تمام بدبختیها است و من وظیفه خود میدانم هرکاری که میتوانم برای تغییر رفتارهای او در قبال خود انجام دهم و برای این کار، افراد به انجام هفت رفتار مخرب کنترل گر روی میآورند که شامل عیب جویی یا انتقاد، سرزنش، شکوه و گلایه، نق زدن و غرغر کردن، تهدید، تنبیه و دادن حق حساب و یا باج برای تحت کنترل درآوردن دیگری است.
مروتی گفت: به این دلیل به این موارد عادات مخرب میگویند، زیرا اگر در طولانی مدت تکرار شود زندگیهای مشترک بسیاری را از بین میبرد و این افراد هیچ تلاشی برای اصلاح یا تغییر خود نمیکنند، به همین دلیل هیچ وقت مشکلاتشان حل نمیشود.
مروتی افزود: از دیگر دلایل سرد شدن روابط عاطفی زوجین، نادیده گرفتن نیازهای روانی و ژنتیک افراد است که عبارتند از:
۱-نیاز به بقا: رایجترین نشانه تفاوت در نیاز به بقا، اختلاف بر سر مسائل اقتصادی است.
۲-نیاز به عشق و تعلق خاطر: شما نمیتوانید طرف مقابل را مجبور کنید به شما عشق بورزد. اگر شما کسی را عاشقانه دوست دارید، دوست داشتن شما الزاما آن فرد را ترغیب نمیکند که شما را دوست داشته باشد.
۳- نیاز به قدرت: ناتوانی یک یا هردو زوج در ارضای نیاز به قدرت، مانع بسیار بزرگی برای رسیدن به یک زندگی زناشویی شاد است. نیاز به قدرت منبع جهانی رفتار کنترل گری است.
۴- نیاز به آزادی: ماهیت ازدواج از دست دادن آزادیهای شخصی است و این برای مردان سختتر است. اگر از مردی بخواهیم از قسمتی از آزادی خود صرف نظر کند، همانند این است که از او بخواهیم دردی را تحمل کند که رنج آن بیش از ارزش ازدواج در نزد اوست.
مروتی در ادامه گفت: بنابراین بر اساس تئوری انتخاب، تنها کسی که میتواند بر ما کنترل داشته باشد، خود ما هستیم. تقریبا در تمامی موارد هنگامی که دست از کنترل گری برمی داریم، همسرمان نیز تغییر میکند.
بیشتر بخوانید
- پیشنیازهای احساسخوشبختی در زندگیمشترک
وی خاطرنشان کرد: گاهی دوران نامزدی خیلی طولانی میشود و بعضیها توقع دارند آن علاقه شدید هفته و ماههای اول دیده شود. واقعیت این است که به هرحال آن شکل انفجاری محبت میگذرد و عواطف و احساسات عمیقتر و ملایمتر میشود، اما بهتر است که طرفین درباره نیازهایشان، نحوه محبت، توجه و شیوههای ابراز علاقه با یکدیگر صحبت کنند. گاهی هیچکدام از طرفین حرفی نمیزنند و این صحبت نکردن باعث فاصله بیشتر و دلسردی میشود.
مروتی روانشناس تربیتی تاکید کرد: برای تامین نیازهای همسرمان باید هفت عادت مهرورزی را جایگزین رفتارهایمان سازیم که شامل گوش کردن، حمایت، تشویق، احترام، اعتماد، پذیرش و گفتگوی همیشگی بر سر اختلافات است.
وی خاطرنشان کرد: به قول گلاسر، تنها راه حل گرم شدن رابطه عاطفی بین زوجین، گفتگوی مداوم با زبانی مهرورزانه است. یادمان باشد ما تنها، میتوانیم رفتارهای خودمان را کنترل کنیم. در این گفتگوها هریک از طرفین میتواند پیشنهاد کند که به نظر او چه کاری به حل مشکلشان کمک میکند. گلاسر این نوع گفتگو را، گفتگوی بدون باخت مینامد که در آن دو طرف برنده محسوب میشوند.
مروتی در پایان گفت: بنابراین برای جلوگیری یا ترمیم رابطهای که رو به سردی رفته است، در ابتدا شناخت نیازهای طرفین و ترک عادتهای مخرب کنترل گر و جایگزینی آنها با عادتهای مهرورزی و پیوند دهنده میباشد.