۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۴:۱۵

مژگان تنها ملکه تمساح ها در غرب آسیا!

اولین پرورش‌دهنده کروکودیل در منطقه غرب آسیا این بانوی شجاع ایرانی است.
کد خبر: ۳۹۲۷۲
تعداد نظرات: ۱ نظر
 
تمساح
 
قرار بود پزشک شود، اما نشد. ناخواسته مسیر زندگی‌اش تغییر کرد و جانورشناسی خواند. رؤیای بزرگ این بانوی جنوبی تاسیس یک مزرعه حیوانات متفاوت بود؛ مزرعه‌ای که در آن هم بتواند جانوران عجیب و غریب پرورش دهد و هم کسب‌وکار متفاوتی ایجاد کند. بالاخره مژگان روستایی در یک روز معمولی یک تصمیم غیرعادی گرفت. شغل کارمندی‌اش را رها کرد. از همان روز زندگی او و همسرش تغییر پیدا کرد. آن‌ها ۳ سال در مورد کروکودیل‌ها تحقیق کرده بودند و آن روز آستین بالا زدند تا مزرعه رؤیایی خود را بسازند.
مزرعه تمساح‌ها :بانوی پرورش‌دهنده کروکودیل‌ها خودش را اینطور معرفی می‌کند: «حدود ۱۲ سال است که در زمینه پرورش کروکودیل فعالیت دارم. به‌خاطر علاقه به کارکردن با حیوانات و با هدف خلق یک کسب‌وکار نو که در ارتباط با حیوانات باشد ایده پرورش کروکودیل به ذهنم خطور کرد و آن را پیگیری کردم. این‌کار قبلا در استرالیا، آمریکا، برزیل، چند کشور آسیای شرقی و آفریقای‌جنوبی انجام شد. ولی در منطقه غرب آسیا نخستین مزرعه پرورش کروکودیل را ما راه‌اندازی کردیم، در دبی و عمان هم در دست احداث هست که تا الان به بهره‌برداری نرسیده‌اند.»

همبازی مار و مارمولک‌ها

دوران کودکی خانم روستایی با دختربچه‌های دیگر بسیار متفاوت بود. او به‌صورت غیرعادی از جانوران و حشرات ترس و واهمه‌ای نداشت و به شکل عجیبی با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کرد؛ «از وقت گذراندن با حیوانات لذت می‌بردم. به‌خاطر دارم که پدرم هم مثل من عاشق طبیعت و جانوران بود به همین‌خاطر دوران کودکی من در طبیعت سپری شد و من وقتی پا در طبیعت می‌گذاشتم مشغول بازی با جانوران می‌شدم.
فقط صدای جیغ و فریاد اطرافیان بود که مرا متوجه می‌کرد که در حال تماس با عقرب و مارمولک و مار هستم. گاهی بزرگتر‌ها زهره ترک می‌شدند از اینکه دختربچه‌ای را می‌بینند که با جانوران خطرناک بازی می‌کند.» دوران دبیرستان دختربچه‌ای که همبازی‌اش مار و مارمولک بود با عشق و کنجکاوی به درس زیست‌شناسی آغاز شد؛ «کتاب زیست‌شناسی برایم جذاب‌ترین کتابی بود که تا آن روز به عمرم دیده بودم، هرچند ریاضی و آمار برایم سخت و گران بود، اما به شوق زیست‌شناسی در رشته تجربی دوام آوردم.
 
تمساح

پدر و مادرم از آنچه در ذهنم می‌گذشت روح‌شان هم خبردار نبود آن‌ها از روزی که چشم باز کردم مرا خانم دکتر صدا می‌زدند وقتی رشته علوم تجربی را انتخاب کردم بسیار خوشحال بودند و برایشان مسلم شده بود که در آینده دخترشان پزشک خواهد شد.» سال‌ها سپری شد تا اینکه خانم روستایی به پشت در‌های دانشگاه رسید؛ «قبل از اینکه در کنکور شرکت کنم رشته تحصیلی‌ام را انتخاب کرده بودم؛ جانورشناسی.»

پایان چشم انتظاری

سال ۸۹، ۸ کروکودیل «پروسوس» با هواپیما از مالزی به ایران آمدند. خانم روستایی و همسرش در پوست خود نمی‌گنجیدند مزرعه آماده بود و ملکه تمساح‌ها چشم انتظار تا برای بچه کروکودیل‌ها مادری کند؛ «احساسی شبیه پدر و مادر‌ها داشتیم بعد از ۴ سال تلاش، تحقیق، کارورزی، سفر به چند کشور و آماده‌سازی مزرعه، کروکودیل‌ها آمدند.» البته اول سختی‌ها هم بود؛ «بدهکاری و مشکلات باعث شد که ما کارمان را بدون نیروی کمکی آغاز کنیم حداقل باید ۱۰ نفر در آن مزرعه کار می‌کردند، اما به‌دلیل شرایط مالی مجبور بودیم همه امور نگهداری حیوانات را خودمان انجام دهیم.»
حالا بیش از ۱۰ سال از آن روز‌های سخت می‌گذرد و تعداد ۸کروکودیل مزرعه به ۱۵۰ کروکودیل می‌رسد؛ «در مزرعه کروکودیل‌های ۴ متری داریم تا نوزادان ۴۰ سانتی‌متری.» پارک کروکودیل‌ها ۲۱ هزار مترمربع است. در این پارک علاوه بر پرورش کروکودیل ۳۰ گونه پرندگان و خزندگان نیز نگهداری می‌شود؛ «کروکودیل‌ها به‌طور تقریبی ۸۰ سال عمر می‌کنند. ما در جزیره قشم کروکودیل استرالیایی پرورش می‌دهیم.»
 
تمساح
 
در مورد کروکودیل‌ها

از نظر بانوی پرورش‌دهنده کروکودیل‌ها مهم‌ترین خصوصیت رفتاری این حیوانات صبر و آرامش فوق‌العاده آنهاست. گاه برای شکار تا ساعت‌ها بی‌حرکت مانده یا زیر آب کمین می‌کنند؛ «کار با کروکودیل‌ها دقت و توجه می‌خواهد هرگونه بی‌احتیاطی منجر به حادثه می‌شود. کروکودیل‌ها قدرت و تمرکز بالایی در استتار و فریب موجودات اطرافشان دارند. همیشه آرام، بی‌خطر و بی‌آزار دیده می‌شوند، ولی در زمان مناسب به هر طعمه‌ای با جهشی برق‌آسا حمله می‌کنند.» به‌گفته خانم روستایی پرورش کروکودیل به ۳ روش در دنیا انجام می‌شود در روش اول که روش ما نیز هست: کروکودیل‌های بالغ برای تکثیر و تولید مثل نگهداری می‌شوند.
در روش دوم کروکودیل‌های کوچک پرورش داده می‌شوند که از محصولات آن‌ها مانند گوشت، چرم و خواص دارویی خون آن استفاده می‌شود. در روش سوم هدف جذب گردشگران است. در ایران هم همین استفاده از این‌گونه صورت می‌گیرد. ما گردشگری را راه‌اندازی کرده‌ایم و در زمینه تولیدی هم فروش زنده به باغ‌وحش‌ها و نمایشگاه‌ها را داریم. در دنیا هم از پوست و هم از گوشت کروکودیل‌ها استفاده می‌شود، امادر ایران تنها از پوست آن استفاده می‌شود.
نحوه ذبح هم اعلام شده است، اما در داخل کشور مصرف گوشت کروکودیل وجود ندارد و گوشت آن باید صادر شود. پرورش‌دهنده کروکودیل‌ها می‌گوید: «گونه کروکودیل‌های ما از حدود ۱۲ سالگی بالغ می‌شوند و توانایی تولید مثل را پیدا می‌کنند. آن‌ها گوشتخوارند، در طبیعت از روزی که از تخم خارج می‌شوند خودشان باید غذا به‌دست بیاورند و مادر برایشان شکار نمی‌کند. ما خوراک آن‌ها را از ماهی و مرغ و گوشت قرمز تهیه می‌کنیم. خوراک عمده آن را آبزیان تشکیل داده و از صید غیرماکول صیادان محلی تامین می‌شود.»
 
تمساح
 
مسیر سخت و دشوار

از همان روز‌های اول خانم روستایی و همسرش می‌دانستند که در مسیر سخت و دشواری قرار گرفته‌اند. اما به‌خودشان اطمینان داشتند قبل از هر چیز خانه و ماشین‌شان را فروختند تا با سرمایه اندک آن بتوانند نخستین گام‌ها برای پرورش کروکودیل را بردارند؛ «چاره‌ای نبود باید به آسیای شرقی سفر می‌کردم تا پرورش کروکودیل را بیاموزم. سال۸۶ به مالزی رفتم. آن سال ۴۰ هزار دلار هزینه کردم. وقتی به کشور بازگشتم دیگر می‌دانستم باید محلم زندگی‌ام را جایی انتخاب کنم که خوشایند کروکودیل‌ها باشد. جزیره قشم بهترین گزینه بود. گرما و رطوبتی که کروکودیل‌ها عاشق آنند. این حرف‌ها گفتنش آسان است، اما تغییر محل زندگی و دور شدن از خانواده برای من و همسرم دشوار بود. باید در محیط تازه‌ای زندگی‌مان را آغاز می‌کردیم آن هم با هزار گرفتاری. هرچه از سختی‌های آن دوران بگویم کم گفتم آغاز یک کار جدید درحالی‌که از زادگاهت مهاجرت کردی و همه دارو ندارت را فروخته‌ای، زیر بار آن همه قرض و وام، خواب را از چشم آدم می‌گیرد.»
همه این سختی‌ها در حالی سپری می‌شد که خانم روستایی و همسرش حتی لحظه‌ای اراده‌شان سست نمی‌شد و به کارشان شک نمی‌کردند؛ «ما کارمان را با عشق مطالعه و تحقیق آغاز کردیم و شک در دلمان راه نمی‌یافت. از همان ابتدا می‌دانستیم که طرح‌های پرورش کروکودیل نخستین بار با همکاری دوستداران محیط‌زیست در مجامع بین‌المللی به‌عنوان راه‌حلی برای جلوگیری از انقراض کروکودیل‌ها مطرح شده و این الگو موفق است.
با این‌کار علاوه بر تکثیر و پرورش کروکودیل‌ها، گونه‌های بسیاری که نزدیک بود از روی کره زمین محو شوند، نجات یافته و از محدوده قرمز در خطر انقراض خارج شدند.» آن روز‌ها خانم روستایی وقتی برای گرفتن مجوز به ادارات مراجعه می‌کرد با واکنش‌های عجیبی روبه‌رو می‌شد. «عکس‌العمل‌ها متفاوت بود، اما بیشتر تا می‌فهمیدند می‌خواهیم کروکودیل پرورش بدهیم پقی می‌زدند زیر خنده یا طوری چشمانشان گرد می‌شد که احساس می‌کردم می‌خواهند شاخ درآورند. اما من جدی و مصمم در مقابل این واکنش‌ها می‌ایستادم و کارهایم را پیگیری می‌کردم.»

رؤیای کروکودیلی

۴ سال تمام کنجکاوی‌ها و هیجاناتش را در کتاب‌های جانورشناسی دانشگاه جست‌وجو کرد هرچند درس‌های تئوری نمی‌توانست مانند حضور در طبیعت و ارتباط مستقیم با جانوران حس کنجکاوی‌اش را ارضا کند، اما مطالب و دریچه‌های تازه‌ای از این علم برایش می‌گشود که می‌توانست مدتی او را سرگرم کند؛ «دانشگاه که تمام شد با همسرم آشنا شدم ظرف مدت کوتاهی ازدواج کردیم همسرم رشته کامپیوتر خوانده بود. من در پتروشیمی اهواز به کارمندی مشغول شدم و او در یکی از شرکت‌های خدمات کامپیوتری. خوشبختانه علاقه‌مندی‌های من و همسرم شبیه هم بود. او نیز به حیوانات عشق می‌ورزید. اما من علاوه بر علاقه‌مندی همیشه در این فکر بودم که هر روز بتوانم در دنیایی حیوانات کنجکاوی کنم و بخش زیادی از زندگیم را در کنار این موجودات خارق‌العاده سپری کنم.
به همین‌خاطر به فکر پرورش حیوانات افتادم از همان لحظه‌ای که روی صندلی کارمندی نشستم فهرستی از حیوانات مثل اسب‌دریایی، انواع ماهی‌ها، خیار دریایی، شترمرغ، اسب، بوقلمون و... تهیه کردم. این فهرست هرروز جلوی چشم‌ام رژه می‌رفت و من احساس می‌کردم گزینه بهتر دیگری وجود دارد که هنوز در فهرست انتخابی‌ام قرار نگرفته است. از آنجا که می‌خواستم یک کار جدید در پرورش جانوران آغاز کنم به کروکودیل رسیدم. پرورش تمساح و تکثیر آن به‌عنوان یکی از دشوارترین تکثیر‌ها در خزندگان همان چیزی بود که به‌دنبالش بودم.»
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
|
Canada
|
۱۷:۱۶ - ۱۴۰۰/۰۲/۳۱
من هم زيست شناسي خواندم و چون بعداز اتمام ان علاقه اي نداشتم رشته ديگري خواندم و موفق شدم
گزارش خطا