رقابت سریالها در سه شبکه تلویزیونی میان "احضار" (شبکه یک)، "یاور" (شبکه سه) و
"بچه مهندس ۴" (شبکه ۲) ادامه دارد؛ هر روز آمارهای مختلفی از نظرسنجی این مجموعهها در فضایمجازی مطرح میشود که نشان از رقابت تنگاتنگ این سه مجموعه رمضانی دارد و باید دید در پایان، نظرسنجی مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما کدام سریال را به عنوان پربینندهترین معرفی خواهد کرد.
در این میان
"بچه مهندس ۴" به روزهای حساسی رسیده که با بیماری جوادی هنوز مشخص نیست جواد جوادی و مرضیه داستان سر سفره عقد مینشینند یا اتفاقات دیگری در راه است. سعید سعدی در جدیدترین اظهارنظر خود درباره نمایش RQ ۱۷۰ واقعی در
"بچه مهندس ۴" تأکید کرد این RQ ۱۷۰ که امروز مخاطبان شاهد آن در سریال تلویزیونیاند، همان RQ ۱۷۰ آمریکایی است؛ بدون هیچ دخل و تصرفی. این همان پرندهای است که نیروهای مخلص ما آن را به زمین نشاندند. هیچ تغییر و دگرگونی در ساختار آن ایجاد نشده و توسط عزیزان با مهندسی معکوس در خط تولید قرار گرفته است. برای اولین بار در یک سریال تلویزیونی مخاطبان شاهد RQ ۱۷۰ واقعیاند.
با شیوا خسرومهر لحظاتی به گفتگو نشستیم و او درباره شرایط سخت تصویربرداری، عکسِ جنجالی و درخواستهای مردم از بازیگران
"بچه مهندس" نکاتی را مطرح کرد که خواندنیاند:
* خانم خسرومهر از عکسی که در صفحهمجازیتان منتشر کردید و حاشیهساز شد شروع کنیم.
پروتکلها خیلی جدّی دنبال میشود؛ هر روز تست میشویم و همه ماسک میزنیم. حتی برخی از بازیگران مثل کوروش سلیمانی تا لحظه رفتن جلوی دوربین ماسکِ خودش را برنمیدارد. هر روز صبح تب سنج و درجه حرارت عوامل و بازیگران مورد بررسی قرار میگیرد و از طرفی هفتهای یک بار (پی سی آر) از همه گرفته میشود؛ جالب است بدانید آن تصویر را زمانی گرفتیم که جواب تستهای کرونا آمده بود و هیچ تست مثبتی نداشتیم. واقعاً تهیهکننده و همه عوامل دست به دست هم میدهند همه دوستان در صحت و سلامت به کار خودشان ادامه بدهند.
* بسیار دیدم در کنار همه نقطه نظرات و نکاتی که مخاطبین درباره سریال شما میگفتند بارها به ازدواج شخصیت اصلی داستان (جوادی) با مرضیه اشاره کردند؛ سرانجام این اتفاق خواهد افتاد؟
چندین بار خواستگاری را در سریال دیدهاید. البته اینجا یک مسئله فرهنگساز هم مطرح شد؛ آقای توفیقی به خاطر عقبه رابطه عاشقانه مژگان که در دوران کودکی و نوجوانی به وجود آمد، تعلل میکرد جوادی با مرضیه ازدواج کند؛ و او مثل هر پدر دیگری میخواست تا این شناخت بیشتر شود. اما با همه این اوصاف و اتفاقاتی که در پیش داریم کاملاً قبول دارم مردم دوست دارند عقد جواد جوادی و مرضیه را ببینند؛ (خنده) انشاءالله که این اتفاق بیفتد و دعای مردم هم مستجاب شود.
* فصل چهارم طوری تمام میشود که مخاطب منتظر فصل پنجم باشد؛ یا به قولی این داستان با تراژدی به پایان میرسد؟
گویا صحبتی شده فصل پنجمی در کار باشد و اگر اشتباه نکنم و چیزهایی که شنیدهام عمری باشد سال آینده ماه رمضان را در دلِ عید خواهیم داشت فصل پنجم در کنداکتور قرار بگیرد. البته همیشه عوامل سازنده زمانی به این نتیجه رسیدهاند که کار را ادامه بدهند که مخاطبین خواستهاند و از کار استقبال کرده اند. جالب است بدانید که هنوز فینال کار مشخص نیست؛ تا ۱۹، ۲۰ اردیبهشتماه مشغول تصویربرداری خواهیم بود؛ اما در عین حال درام، تراژدی و خانواده در ادامه قصه خواهید دید.
* بازتابها را چطور میبینید و مردم چه درخواستهایی داشتند؟
به شدت از دست مرضیه شاکیاند. چرا آنقدر جوادی را اذیت میکند؛ از صبوری مادر مرضیه حمایت میکنند؛ گروهی هم در همان قسمت خواستگاری، حق را به دکتر توفیقی میدادند و میگفتند حق دارد دخترش را به جوادی ندهد. همه این پیامها و بازتابها نشان میدهد مردم "بچه مهندس" را میبینند و با آن همذاتپنداری کردهاند.
بیشتر بخوانید
- ویژگیهای «جوادی» جدید چیست؟
* نظرتان درباره نظرسنجیها و آمارهایی که از تلوبیون بیرون میآید؛ چیست؟دوستان سر صحنه میگفتند فلان سریال بیشتر دیده شده و امتیاز بیشتری گرفته است. من اعتقاد دارم
"بچه مهندس" با "یاور" و "احضار" نباید مقایسه شود. ما فصل چهارمیم و مخاطب خودمان را داشتیم و داریم. "احضار" و "یاور" باید با هم مقایسه شوند که برای اولین بار روی آنتن میآیند. مثل اینکه "بچه مهندس" را با "پایتخت" مقایسه کنند؛ آن سریال طنز است و ۶ فصل آن ساخته شده و این نوع نظرسنجیها از اساس اشکال دارد. به شدت قبول دارم این سه سریال، همه تلاششان را کردهاند تا مخاطب در منزل بنشیند و سریال ببیند تا این کرونای لعنتی آرام بگیرد.
* به نظر شما فصل چهارم "بچه مهندس" دنبال تحقق چه اهدافی است؟فصل چهارم "بچه مهندس" قطعاً معضل دانشجویان نخبه را هدف گرفته که متأسفانه این همه دانشجوی فعال و نخبه و کارآمد داریم، اما سرجای خودشان نیستند. بسیاری کارهایی مثل مسافرکشی و مغازه زیرپلهای دارند تا اموراتشان را بگذرانند و بخشی هم متأسفانه مغزهاییاند که از ایران رفتهاند. یا مسئله عشق و عاشقیهایی را مطرح میکند که خانوادهها نسبت به آنها درک صحیحی ندارند، چون جوانشان را به خوبی نمیشناسند. ما در سریال بارها نشان میدهیم که فرزندان باید با پدر و مادرشان در وهله اول درباره مسائل و مشکلات و اتفاقات مشورت کنند. درباره کانون گرم خانواده بسیار صحبت میکنیم و اتفاق داریم که دیدنیاند.
* سریال با غافلگیری تمام میشود و یا تراژدی تلخ؟اتفاقات غافلگیرکننده در هر قسمت داریم، اما این را میدانم که مردم با حال خوب فعلاً با "بچه مهندس" خداحافظی خواهند کرد؛ هرکس قلمِ حسن وارسته را بشناسد میداند که او هیچوقت مخاطب را با حال بد تنها نمیگذارد.
*بسیاری به تغییر نقش اصلی و برخی از نقشهای فرعی داستان گلایه دارند؛ چقدر این تغییرات به کار لطمه زده است؟نمیتوانیم منکر شویم، بالأخره مردم به آن گروه "بچه مهندس" در فصل قبلی عادت کرده بودند و دوست داشتند قصه را با همان بازیگران ادامه دهند. اما شرایط پیش نیامد و یکسری از بازیگران اضافه شدند و تغییر کردند.
* در کارنامهتان سریال ماه رمضانی ندارید، اما با "بچه مهندس" این اتفاق افتاد...به شدت مادرم هر سال که ماه رمضان میآمد بسیار گلایهمند بود که چرا دختر من در این سریالهای رمضانی نیست؟ همیشه به خاطر این گلایهها دلم میشکست و به بازیگران این سریالها حسادت میکردم. این شکستگی دل مادرم به من منتقل میشد و به نوعی حسرت میخوردم. برای اولین بار در ماه رمضان سال قبل و امسال هم دوباره این اتفاق افتاد و بسیار خوشحال شدم که حال پدر و مادرم خوب شد. از طرفی دیگر پدرم هم نقش پدر خودم را در سریال بازی کرده که این هم برایم خوشحالکننده بود.
* کار جدیدی هم دارید که مشغول به کار باشید؟من به خاطر "بچه مهندس" مجبور شدم چند کار را رد کنم، چون نمیشود هماهنگ کرد. اما در سریال "آسانسور" ایفای نقش میکنم؛ سریالی که با بازیگران میهمان و زمان ۲۰ دقیقهای و گویا برای شبکه آیفیلم و یا نسیم تولید میشود. مریم کاویانی و مهدی صباحی در این سریال به صورت ثابتاند و بسیاری از بازیگران مثل شاهد احمدلو، سیروس همتی و امیرمحمد زند را به صورت بازیگر میهمان دیدم.
* با توجه به سابقه خوبی که در سریالهای قدیمی تلویزیون داشتید چرا آن سریالها هنوز پرطرفدارترند؟یادم میآید در سریال نرگس بازی میکردم که جزو اولین سریالهای ۹۰ قسمتی هر شبی تلویزیون بود. بسیار در پایین آوردن درصد ترافیک مؤثر بود و حتی یادم است مردم در تلویزیونهای پارک ملت این سریال را میدیدند. اما این که چرا آن سریالها خیابان خلوت میکرد و این سریالها کمتر این اتفاق برایشان میافتد، چون آن موقع فضایمجازی و این همه پلتفرم برای دیدنِ فیلم وجود نداشت. امروز شرایط ساخت سریال برای تلویزیون سختتر شده و میدانم همکارانم هرکاری میکنند تا مخاطب ماهواره نبیند.
من فکر میکنم تلویزیون باید برای ساخت آثارش نظرسنجی کند و براساس نظر مردم و ذائقهشان کار سریالسازی را پیش ببرد. مثلاً برای ساخت فصل پنجم "بچه مهندس" از مخاطبین بپرسد کدام کاراکترها را دوست داشتند و یا از کدام نوعِ قصه و شخصیتپردازی رضایت دارند به همان شکل کار را پیش ببرند. همین الان وقتی میگویند دوست دارند یک سکانس به اسم سکانس عروسی مرضیه و جواد جوادی ببینند یعنی این سریال را دنبال میکنند و بسیار هم با دقت میبینند. وقتی بنابر نظر مخاطب کارها پیش نمیرود در نتیجه تماشاگر پس میزند؛ حتی اگر جایی میخواهیم به شیوه و روش دیگری در فیلمنامه و کارگردانی، سریال را دنبال کنیم مخاطب را با دلیل موجه و منطقی، قانع کنیم.