به گزارش خبرگزاری علم وفناوری از خراسان شمالی ازدواجهای زودهنگام از گذشته تاکنون به عنوان معضلی است که گریبانگیر برخی از دختران بوده است، خصوصا در روستاهای استان این امر پدیده شایع تری است.
همانطور که ازدواج به هنگام میتواند موجب رشد و تعالی شخص شود، ازدواج زودهنگام نیز میتواند اثرات ناگوار بر کودکان خصوصا دختران بگذارد و هچنین میتواند پیامدهای منفی فراوانی بر خانوادهها و جامعه داشته باشد.
موفقیت یا شکست ازدواج
این پیوند مقدس میتواند بر جامعه تاثیر بگذارد، در گذشته بر اساس سنتها و اعتقادات دینی، بزرگترها فرزندان خود را از سنین نوجوانی برای تشکیل خانواده یاری میرساندند، اما با گذر از جامعه سنتی به جامعه نیمه مدرن در کشور و به تبع آن تغییر کارکرد خانواده و انتظارات هر فرد، ازدواج کودکان معضلاتی را به وجود آورده است.
باید گفت معضل ازدواج زود هنگام صرفاً یک معضل فردی و خانوادگی نیست بلکه به دلیل پیامدهای زیانبار اجتماعی آن، مسئله مربوط به کل جامعه تلقی میگردد و راه حل اجتماعی نیز میطلبد.
همواره بین سطح تحصیلات، نوع درآمد خانواده و اینکه در چه سطحی از اجتماع قرار دارند و ازدواجهای زودهنگام رابطه مستقیم وجود دارد و اکثر قربانیان ازدواجهای زودهنگام، غالبا جنس مونث هستند.
معمولا دخترانی که تحصیلات کمتر و از لحاظ سطح اجتماعی خانواده در سطح پایین جامعه قرار دارند خانوادههایشان دچار فقر شدید هستند و به دلیل این امر زودتر از سایر دختران ازدواج میکنند زیرا این والدین بودن دختران را هزینه و بار اضافی بر هزینه خانوار میدانند.
به دلیل نرسیدن طرفین به بلوغ فکری دراین نوع ازدواجها انتظارات طرفین ازهم زیاد شده و نمیتوانند به درک درستی از زندگی برسند.
اغلب این افراد به دلیل نداشتن مهارتهای اجتماعی، سواد کافی از زندگی زناشویی به سوی ناسازگاری و طلاق و همچنین دیگر خواهی سوق داده میشود، نه تنها خود و همسرشان بلکه به تبع آن فرزندان آنان نیز دچار آزار و آسیبهای روانی و اجتماعی خواهند شد.
همچنین می توان گفت مهمترین عامل ازدواجهای زودهنگام در جوامع امروزی چشم و همچشمی خانوادهها و ترس از فساد و اینکه دختر مجرد در خانه بماند در حالی که هم سالانش ازدواج کردهاند بیان میشود. هرچند ازدواجهای دیرهنگام پیامدهای منفی زیادی به بار میآورد، اما باید گفت ازدواجهای زودهنگام نیز آسیبهای زیادی را بخصوص به دختران وارد میسازد و پیامدهای منفی آن کمتر از ازدواجهای دیرهنگام نیست.
افسردگی، طلاق، شکستهای عاطفی و پیری زودرس از پیامدهای ازدواج زودهنگام در کودکان است؛ زمانی بلوغ زودرس و ازدواج زودهنگام را در برخی کودکان که استعداد تحصیلی بالایی دارند به ویژه دختران مانعی برای رشد آموزشی و در نهایت سرخوردگی و ایجاد عقده حقارت دراین نوجوانان دانست.
با آگاهی و اطلاع رسانی و آموزشهای درست به والدین خصوصا در مناطق محروم و روستاها درباره پیامدها و عواقب ازدواج زودهنگام میتوان وقوع ازدواجهای زودهنگام را کاهش داد.
ازدواج در سن پایین، کاهش رضایت از زندگی زناشویی را به دنبال دارد
رئیس مرکز مشاوره معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی خراسان شمالی و کارشناس ارشد روانشناسی می گوید: بعضی از زوجین که در جلسات مشاوره از خیانت زناشویی احساس گناه می نمایند خودشان اظهار می دارند یکی از دلایل خیانت زناشویی ازدواج زودهنگام است، یعنی شخص به قول خودش جوانی نکرده و حالا می خواهد زیر سایه تاهل روابط با دیگران رو تجربه نماید و این فقط ذهنیت منحصر به فرد وی است که اینچنین اظهار نظر می کند در صورتی که اکثر افرادی که در سن بالا یا سن معمول ازدواج می کنند ارتباط خارج از قواره با دیگران را ندارند.
سرگرد محسن شاوردیان می افزاید: ازدواج در سن پایین به دلایل مختلف از جمله اینکه هنوز معیارهای فرد برای ازدواج تثبیت نشده است توصیه نمی شود.
شاوردیان با بیان اینکه اگر چه ازدواج با فردی جوان تر در ابتدا می تواند جالب و هیجان انگیز باشد، می افزاید: اما تحقیقات نشان داده است اختلاف سنی زیاد بین زوجین با کاهش رضایت زناشویی در طول زمان مرتبط است.
وی خاطرنشان می کند: تحقیقات نشان داده است مسائل اقتصادی مانند مهریه بالا ، جهیزیه بسیار مجلل در بین زوجین با اختلاف سنی زیاد نمود بالاتری دارد و این مسئله نسبت به همسالان آنها که ازدواج با اختلاف سنی متناسب داشته اند ، چالش بزرگتری است.
رئیس مرکز مشاوره معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی خراسان شمالی و کارشناس ارشد روانشناسی می گوید: در افرادی که با اختلاف سنی بالاتری ازدواج نموده اند ،پس از گذشت 6 تا 10 سال از ازدواج و زندگی زناشویی، رضایت حاصله از ازدواج از بین می رود و افراد در زندگی خود احساس نارضایتی می کنند.
شاوردیان ادامه می دهد: متأسفانه افزایش آمار طلاق ، افزایش فاصله سنی بین دختر و پسر در ازدواج ها و مرگ و میر بسیاری از دختران در هنگام زایمان درصد بالایی به ازدواج در سن پایین بستگی دارد.
وی با اشاره به پیامدهای ازدواج در سن پایین، می افزاید: اگر یکی از زوجین بیش از حد معقول، بیش از 8 سال بزرگتر از دیگری باشد، این امکان وجود دارد که حوصله همسر خود را نداشته باشد و نتواند خامی ها و بی تجربگی های او را درباره مسائل زندگی را تحمل کند و یا زوج بزرگتر ممکن است بیشتر اوقات نقش والد را بازی کند و خود را مانند والدین همسر بداند زیرا تجربه بیشتری دارد و تقریباً غیر ممکن است که بتواند از پند و اندرز دادن و نصیحت کردن همسر چشم بپوشد و همین باعث می شود که با همسر مانند یک کودک رفتار کند و در دام ارتباط مداوم والد - کودک بیفتد و این باعث خشم و انزجار همسر نسبت به فرد و عصبانیت متقابل وی می شود و تأثیر مخربی بر رابطه آنها می گذارد.
شاوردیان عنوان می کند: یکی از زوجین که سن بالاتری دارد در رابطه قدرت بیشتری پیدا می کند و وسوسه می شود که همسرش را کنترل کند و بدلیل بالاتر بودن سن، تجربه ها و موفقیت های بیشتر در زندگی ممکن است باعث کنترل کردن و تحکمی برخورد نمودن با همسر شود و دست به کارهای غیر معقول و حساب نشده بزند.
وی خاطرنشان می کند: همچنین ممکن است یکی از زوجین که کوچکتر است از همسر بزرگتر به عنوان یک الگو و آموزگار نگاه کند و در مقابل او احساس ضعف و حقارت کند و نیز همسر کوچکتر برای همسرش نقش کودک بازی کند ، چون احساس می کند که همسرش با تجربه تر و از هر لحاظ با ثبات تر است.
بسیاری از پیامدهای منفی و آسیب های اجتماعی ناشی از ازدواج زودهنگام است
مجید پورخیاط جامعه شناس و دانشجوی دکترای علوم ارتباطات اجتماعی با نگاه جامعه شناختی به موضوع ازدواج در سنین کم و آسیب های ناشی از آن می گوید: آسیب های اجتماعی، پدیده ای است که جوامع گوناگون، برحسب وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود با انواع متفاوتی از آن رو به رو هستند و ازدواج های در سنین پایین موجب بروز این آسیب ها خواهد شد.
وی می افزاید: ازدواج، ارتباطی است که تأمین نیازهای بی نظیری را برای افراد در ابعاد مختلف عاطفی، روانی، اجتماعی، زیستی و... به همراه می آورد.
پورخیاط تصریح می کند : وقتي دختر و پسري در سنين پايين و بدون آمادگي جسماني، عقلي و عاطفي با هم ازدواج مي كنند دچار آسيب و مشكلات جدي در زندگي مي شوند.
وی در ادامه می گوید: ازدواج دختر و پسر در دوران کودکی یا نوجوانی، پیامدهای منفی و آسیب های اجتماعی بسیاری بدنبال دارد زیرا نوجوانی که هنوز به بلوغ کافی نرسیده قادر نیست مسئولیت یک زندگی را بردوش بکشد.
وی با اشاره به این که سنّ ازدواج، تحت تأثیر شرایط اجتماعی و اقتصادی قرار دارد می افزاید : ازدواج در سن کم بیشتر در مناطق حاشیه نشین و روستاهای محروم را در استان شاهد هستیم.
این استاد دانشگاه یکی از عوامل تحت تاثیر شرایط اجتماعی موضوع فرهنگی یاد می کند و می افزاید : مسائل فرهنگي و بافت محيط زندگي نيز در ازدواج دختر و پسر با سن پايين نيز تاثير دارد.
وی همچنین با اشاره به این که از آن جا که در عُرف ایران، سنّ زنان در هنگام ازدواج باید کوچک تر از مردان باشد می افزاید: با وجودی که هردو جنس پسر و دختر در معرض ازدواج های زودهنگام هستند ولی دختران در این رابطه بیشترین قربانیان این پدیده به شمار می آیند.
وی دومین عامل تحت تاثیر شرایط اجتماعی را تغییرات اجتماعی، تضاد هنجارها و نقش های اجتماعی اشاره می کند و می گوید: تغییر این روابط، خود به خود تغییر نگرش، تغییر نیازها و چگونگی همسر گزینی را نیز تحت تأثیر قرار می دهد.
مجید پورخیاط با اشاره به آسیب های اجتماعی در سنین پایین یاد آور می شود: این نوع ازدواجها موجب خشونتهای خانگی، طلاق، افسردگی، بلوغ زودرس در دختران و تنبیه بدنی دختران توسط همسر شده و زندگی پر استرس و پر تنش برای زوجین به وجود میآورد.
یکی از معضلات اساسی جامعه ماست
مدیر عامل موسسه عدل گستر درباره پدیده منفور طلاق در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری می افزاید: همگان میدانند طلاق یکی از معضلات اساسی جامعه ماست و بیشتر طلاق هم در ازدواجهای سن پایین پیش میآید متاسفانه دخترها و پسرهایی که هنوز به بلوغ فکری نرسیدهاند و تحت تاثیر تصمیمات خانواده تن به ازدواج میدهند بعد از مدت کوتاهی با کوچکترین تنشها و مشکلات زندگی گلایه گذاریها را شروع میکنند.
زهرا شیردل می گوید: متاسفانه در خیلی از موارد معاشرت با دوستان هم سن و سال و ناباب سبب ورود روابط عاطفی با غیر شده و یکی از زوجین جذب طرف مقابل شده و از همسرش فاصله گرفته و ناسازگاریها آغاز میشود. و در جامعه ما بدلیل وجود موارد احتیاطی و اعتقادی معمولا کمتر به این مهم اشاره میشود.
شیردل در بیان دلایل دیگر طلاق در سنین پایین خاطر نشان می کند: وقتی افراد به بلوغ فکری میرسند متوجه تفاوتها، سلیقهها، علایق، و... غیره در خود میشوند و در مقایسه این موارد با همسرشان مشکلات خودش را نشان میدهد. اما مشکل اصلی اینست که مسئولین در امر ازدواج بجای اینکه در پروندههای طلاق زوجین را برای سازش و ادامه زندگی به مشاور و روانشناس خانواده ارجاع بدهند بهتر است که در ابتدای کار مشاوره برای شناخت نقاط مشترک و تفاوتها در بین زوجینی که قصد ازدواج دارند را اجباری کنند. زیرا زمانی که صحبت از طلاق خانواده پیش میآید و طرفین پا به دادگاه میگذارند دیگر تصمیمشان را گرفتهاند و رفتن به مراکز مشاوره هم در بیشتر موارد بیفایده است.
خبرنگار: محسن محمدی