شیطانیترین آزمایشات تاریخ
به گزارش
تابناک جوان ، پروژه گواتمالا فقط یکی از آزمایشهای وحشتناک است که به نام ساخت دارو انجام شده است. برخی از خطاهای اخلاقی اشتباهات افراد است، اما گاهی اوقات دیگر، این
آزمایش ها شیطانی هستند.
آزمایشات پزشکی نازیهاشاید بدنامترین
آزمایشهای شیطانی تمام دوران، آزمایشاتی بود که توسط یوزف منگله، پزشک نازیها در آشویتس انجام شد. منگله امیدوار بود که بتواند تئوریهای خود را درباره برتری نژادی آریاییها ثابت کند، وی بر روی دوقلوهایی که برای او میآوردند آزمایش میکرد که بسیاری از این افراد در این راه جان باختند. طبق گفته موزه هولوکاست ایالات متحده، وی چشم بیماران مرده خود را جمع آوری کرده است.
نازیها از زندانیان برای آزمایش درمان بیماریهای عفونی و جنگ شیمیایی استفاده میکردند. دیگران برای آزمایشهای هواپیمایی مجبور به حضور در دمای انجماد و اتاقهای کم فشار شدند. زندانیان بیشماری تحت روشهای عقیم سازی قرار گرفتند. طبق سابقه شفاهی جمع آوری شده توسط موزه هولوکاست، یک زن را مجبور کردند که به فرزند خود شیر ندهد تا پزشکان بتوانند ببینند کودک وی چه مدت گرسنه میماند. آنها سرانجام دوز مهلکی از مرفین را به کودک تزریق کرد تا بیشتر از این رنج نبرد.
بعضی از پزشکان مسئول این جنایات بعداً به عنوان جنایتکار جنگ محاکمه شدند، اما منگله به آمریکای جنوبی گریخت. وی در سال ۱۹۷۹ در برزیل بر اثر سکته مغزی درگذشت.
واحد ۷۳۱ ژاپن
در طول دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، ارتش شاهنشاهی ژاپن جنگ بیولوژیکی و آزمایش پزشکی بر روی غیرنظامیان، عمدتا در چین انجام داد. تعداد کشته شدگان این آزمایشات وحشیانه ناشناخته است، اما بر اساس گزارش سال ۱۹۹۵ مجله خبری نیویورک تایمز، ممکن است حدود ۲۰۰ هزار نفر کشته شده باشند.
از جمله این جنایات، پخش چاههای آلوده به وبا و کک حصبه و طاعون آلوده در شهرهای چین بود. زندانیان در هوای یخ زده نگه داشته میشدند و سپس روی آنها آزمایش میکردند تا بهترین روش درمان سرمازدگی را تعیین کنند. اعضای سابق این واحد به رسانهها گفتهاند که به زندانیان گاز سمی تزریق میکردند، آنها را در اتاقهای فشار قرار میدادند تا زمانی که چشمانشان از سرشان بیرون بیاید و حتی آنها را زنده و هوشیار کالبدشکافی میکردند. براساس گزارش شبکه خبری تایمز، پس از جنگ، دولت ایالات متحده به مخفی نگه داشتن این آزمایشها به عنوان بخشی از برنامه آمریکا برای تبدیل ژاپن به یک متحد در جنگ سرد کمک کرد.
مطالعه هیولا
در سال ۱۹۳۹، آسیب شناسان گفتاری در دانشگاه آیووا برای اثبات نظریه خود مبنی بر اینکه لکنت زبان یک رفتار آموخته شده ناشی از اضطراب کودک از صحبت است، تصمیم گرفتند. متأسفانه، راهی که آنها برای این کار انتخاب کردند این بود که سعی کنند لکنت را در یتیمان ایجاد کنند و به آنها بگویند که محکوم به لکنت زبان در آینده هستند.
بله، آنها این کار را با یتیمان انجام میدادند. محققان با کودکان در خانه یتیمان سربازان و ملوانان اوهایو نشستند و به آنها گفتند که آنها علائم لکنت زبان دارند و نباید صحبت کنند مگر اینکه مطمئن شوند که درست صحبت میکنند. این آزمایش لکنت زبان ایجاد نکرد، اما کودکان عادی را مضطرب، گوشه گیر و ساکت کرد.
بر اساس مقاله ۲۰۰۳ مجله خبری نیویورک تایمز در مورد این تحقیق، دانشجویان آسیب شناسی آیووا این مطالعه را "مطالعه هیولا" نامیدند. سرانجام سه کودک زنده مانده و از دانشگاه آیووا شکایتهای زیادی صورت گرفت.
قتلهای بورک و هار
تا دهه ۱۸۳۰، تنها اجسادی که برای تشریح توسط کالبد شناسها از نظر قانونی در دسترس بود، قاتلان اعدام شده بودند. بسیاری از کالبد شناسها که تعداد اجساد قاتلان اعدامی را محدود میدانستند، اقدام به خرید اجساد از سارقین قبر کردند، یا خودشان اقدام به سرقت کردند.
صاحب پانسیون ادینبورگ، ویلیام هار و دوست وی بورک، این فعالیت کارآفرینی را یک قدم جلوتر بردند. از سال ۱۸۲۷ تا ۱۸۲۸، این دو نفر تعداد زیادی جسد را به رابرت ناکس کالبد شناس فروختند. ناکس ظاهراً متوجه نشده بود که اجسادی که جدیدترین تأمین کنندههایش برای او آوردهاند، تازه بوده است؛ که بعدها مشخص شد این اجساد به قتل رسیدهاند. بعداً بورک به دلیل جرم جنایات خود به دار آویخته شد و این پرونده دولت انگلیس را بر آن داشت تا محدودیتهای کالبدشکافی را از بین ببرد.