در تمام سال، ماهی به عظمت ماه پربرکت رمضان نیست؛ زیرا ماهی است که خداوند آن را برای اهدای بالاترین هدیه خود به جهان بشریّت، یعنی «قرآن مجید» برگزیده است. همچنین ماهی است که شب قدر در آن واقع شده، شبی که مقدّرات یک سال انسانها بر حسب شایستگیها و لیاقتهایشان تعیین میشود و عبادت آن برتر از عبادت هزار ماه است؛ اینگونه است که در دعای روزانه ماه مبارک رمضان میخوانیم: «اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ؛ خدایا در این ماه درک فضیلت شب قدر را روزیام کن».
شب قدر که برتر از هزار ماه است، جلوهای روشن از مهربانی و رأفت بیانتهای خدای متعال است، زیرا حضرت حق همیشه برای بخشیدن بندگان خویش از هر بهانهای استفاده میکند. چنانکه آمدن ماه مبارک رمضان برای همه ما فرصت آمرزش است و صد البته رسیدن به شبهای قدر نور علی نور دیگری برای ماست که از این شرایط برای توبه، ترک معصیت و قرب الهی بهره ببریم و به سمت خدا برگردیم.
امیرالمؤمنین (ع) در خصوص قدر و قیمت انسان فرموده اند : «انّه لیس لانفسکم ثمن الا الجنّه، فَلا تبیعوها الا بها» یعنی بدرستی که برای جانهای شما قدر و قیمتی نیست مگر به اندازه بهشت، پس حواستان باشد که آن را به کمتر از این قیمت نفروشید!
شب قدر، از مباحث بسیار مهم در زندگی انسان است و هدف آن است که در چنین شبی انسان، هندسه وجودی خود را بشناسد، قدر به معنای تقدیر و اندازه گیری است و در چنین شبی انسان باید علاوه بر اعمال عبادی، ساعتی به تفکر بنشیند بلکه قدر خود را بیابد و قیمت خود را بشناسد.
بهای جان انسان خیلی گران بهاست و اگر انسان قدر و قیمت خود را بشناسد خدای متعال که خود خالق انسان است در عین حال بهترین خریدار است، چنانکه در سوره توبه آیه ۱۱۱ آمده است: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ» یعنی بیتردید خدا از مؤمنان جانها و مالهایشان را میخرد و به آنها بهشت را عطا میکند و در حقیقت فرمایش امیرالمؤمنین علی (ع) اشاره به همین آیة شریفه دارد که اگر انسان با ایمان باشد، خود را ارزان نمیفروشد و میداند که هیچکس جز خدا ارزش او را نمیداند و این خداست که حاضر است انسان را به بالاترین قیمت بخرد، پس چرا تا وقتی خریداری مثل خدا وجود دارد انسان به دیگران رجوع کند، بهترین خریدار انسان خداست و اگر انسان با او آشتی کند و با او پیمان ببندد که اوامرش را اطاعت خواهد کرد، خدا هم نمیگذارد بهای جانش هدر رود و یا ارزان فرو.خته شود بلکه به بالاترین قیمت یعنی در ازای بهشت میخرد و لذا تفکر در شب قدر برای درک همین معانی است که از فرصت پدید آمده برای بازسازی خودش استفاده کند و مقدرات لا اقل یک سالش را در پرتو عنایت الهی به نحو احسن تأمین کند.
در شب قدر خداوند متعال لطف و عنایتش را در حق بشر به حد اعلی رساند و قرآن کریم را برای تأمین سعادت انسان به عنوان نسخة حیاتبخش عملی او نازل کرد. امام خمینی (رض) در بیان اهمیت این موضوع میفرمایند: «در ماه مبارک رمضان قضیهای اتفاق افتاد که ابعاد و ماهیت آن تا ابد برای امثال ما در ابهام مانده است و آن نزول قرآن است، نزول قرآن بر قلب رسول الله (ص) در لیلة القدر».
ماه رمضان، ماه ضیافت الهی است و خدای متعال در این ماه از پیامبر اکرم (ص) ضیافت کرد به نزول قرآن چرا که فرموده است: «شَهْرُ رَمَضانْ الَّذی اُنزِلَ فیهِ القُرآن» یعنی معرفی ماه رمضان را قبل از آن که به ماه روزه و صیام مطرح کند به نزول قرآن عنوان میکند و در سورة قدر نیز میفرماید: «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» که از جمع بندی این آیات نتیجه میگیریم که قرآن کریم در شب قدر نازل شده و شب قدر نیز در ماه رمضان است، ولی اینکه چه شبی از ماه رمضان شب قدر است در قرآن به آن اشارهای نشده و تنها در بیان اخبار و روایات آمده است که شبهای نوزدهم، بیست و یک و بیست سوم شبهای قدر هستند و بیشتر هم شب بیست و سوم مطرح است. البته روایات اهل سنت بیشتر شب بیست و هفتم ماه رمضان را مطرح میکنند و احیاء آن شب نیز مستحب است.
عرض کردیم که در شب قدر، انسان باید هندسه وجودی خودش را بشناسد و قدر و قیمت خود را بفهمد چون شب نزول قرآن است، پس ما باید قدر قرآن را هم بفهمیم و بشناسیم و آنگاه که ارزش آن را فهمیدیم آن را بالای سرمان بگذاریم و خدا را به حق اولیائش و اسماء مقدسی که در این کتاب از آنها یاد شده قسم میدهیم که با خدا پیمان میبیندیم و تقاضا میکنیم که ما را از آزاد شدگان از دوزخ قرار دهد.
قرآن کریم و.ظیفة تبیین آیات قرآن را بر عهده پیامبر اکرم (ص) گذاشته است آنجا که میفرماید: «وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» (سوره نحل، آیه ۴۴)
پیامبر اکرم (ص) نیز در طول ۲۳ سال رسالت خود، آیات قرآن را برای مردم تلاوت و تبیین کردند و ادامه آن را به اهل بیت عصمت و طهارت سپردند تا مبادا امت دچار گمراهی شوند ولذا در حدیث مشهور «ثقلین» فرمودند: «إنّی تارِکُ فیکمُ الثَّقَلین کتابَ الله و عِترَتی أهل بیتی ما إن تَمسَّکتم بِهما لَنْ تَضلّوا أبدا ولن یَفتَرِقا حتَّی یَرِدا لا الحَوض»
یعنی من در میان شما دو چیز گرانبها را باقی میگذارم کتاب خدا و عترتم و اهل بیتم تا مادامی که به این دو تمسک داشته باشید گمراه نمیشوید و قرآن و عترت هم هیچگاه از هم جدا نمیشوند تا وقتی در حوض کوثر بر من وارد شوند.
پس بنابراین مهمترین کارها در شب قدر باید شناخت خود که منجر به شناخت خدا میشود و لذا فرمود «مَنْ عَرَفَ نَفْسَه فَقَدْ عَرَفَ رَبّه» و حالا که این انسان خود را شناخت و میخواهد بنده خدا باشد، خدا نسخه عملی اورا تحت عنوان کتابی به نام «قرآن» عنایت کرده است و پیامبر و اهل بیت او را هم که راسخون در علم هستند، مبین قرآن و مفسر قرآن و تأویل کنندگان قرآن قرار داده است و شب قدر وقتی قدرش درست ادا میشود که ما متعهد شویم قرآن و عترت را پشت سر قرار ندهیم بلکه بالای سرمان قرار دهیم و با خدا آشتی کنیم و میهمان خوبی برای پروردگار باشیم و در شب قدر و نزول قرآن که ملائکة الله بر زمین میآیند و به مؤمنان سلام میکنند ما هم در شمار آنان باشیم، «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ * سَلَامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ»
شب نوزدهم ماه رمضان، اوّل شبهای قدر است، شب قدر همان شبی است که در تمام سال شبی به خوبی و فضیلت آن نمیرسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه. در آن شب تقدیر امور در سال مشخص میشود و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است به اذن پروردگار به زمین نازل میشوند و به خدمت امام زمان(ع) مشرف میشوند و آنچه را برای هرکس مقدّر شده است بر امام زمان(ع) عرضه میکنند.
شب نوزدهم اول شبهای قدر است و شب قدر همان شبی است که در تمام سال شبی به خوبی و فضیلت آن نمی رسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه. شب قدر، از مباحث بسیار مهم در زندگی انسان است و هدف آن است که در چنین شبی انسان، هندسه وجودی خود را بشناسد.
بیشتر بخوانید:
مداحی حاج محمود کریمی"حیدر حیدر اول آخر حیدر"
اعمال شب قدر بر دو نوع است ، یکی آنکه در هر سه شب باید کرد و دیگر آنکه مخصوص است به هر شبی.
اما اعمالی که در هر سه شب (شبهای قدر) مشترک است و باید انجام داد :
اول : غسل است ( مقارن غروب آفتاب ، که بهتر است نماز شام را با غسل خواند )
دوم : دو رکعت نماز است که در هر رکعت بعد از حمد هفتمرتبه توحید بخواند وبعد از فراغ هفتاد مرتبه اَستَغفُرِاللهَ وَاَتوبُ اِلَیهِ ودر روایتی است که از جای خود بر نخیزد تا حقتعالی او وپدر ومادرش را بیامرزد.
سوم : قرآن مجید را بگشاید وبگذارد در مقابل خود وبگوید : اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِوَمافیهِاسمُکَالاَکبَرُو،اَسماؤُکَ الحُسنی وَیُخافُ وَ یُرجی اَن تَجعَلَنی مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار پس هر حاجت که دارد بخواند
چهارم : مصحف شریف را بگیرد وبر سر بگذارد وبگوید :
اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَ بِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَبِحَقِ کُلِّ مومنٍ مَدَحتَه ُ فیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیهِم فلا اَحَدَ اَعرَفُبِ بِحَقِّکَ مِنکَ
ده مرتبه بگوید: بِکَ یا الله
ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِعلیٍّ
ده مرتبه: بِفاطِمَةَ
ده مرتبه: بِالحَسَنِ
ده مرتبه: بِالحُسَین ِ
ده مرتبه: بِعلیّ بنِ الحُسین
ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه: بِجَعفَر بنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِموُسی بنِ جَعفَر ٍ
ده مرتبه: بِعلیِّ بنِ مُوسی
ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه: بِعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه: بِالحُجَّةِ.
پس هر حاجتی داری طلب کن .
پنجم : زیارت امام حسین (ع) است؛ که در خبر است که چون شب قدر میشود منادی از آسمان هفتم ندا میکند که حق تعالی آمرزید هر کسی را که به زیارت قبر امام حسین (ع) آمده .
ششم : احیا داشتن این شبها است که در روایت امده هر کس احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هر چند به عدد ستارگان آسمان وسنگینی کوهها وکیل دریاها باشد .
هفتم : صد رکعت نماز کند که فضیلت بسیار دارد ، وافضل آنست که در هر رکعت بعد از حمد ده مزتبه توحید بخواند .
هشتم : بخواند :اَللّهُمَّ اِنّی اَمسَیتُ لَکَ عَبدًا داخِرًا لا اَملِکُ لِنَفسی وَ اَعتَرِفُ ....
اما اعمالی که مخصوص هر شب است وباید انجام داد :
و اعمال مخصوص شب نوزدهم ( شب قدر اول)
اول : صد مرتبه اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَاَتوبُ اِلَیه
دوم : صد مرتبه اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرَالمومنینَ
سوم : بخواند دعای اَللّهَمَّ اجعَل فیما تَقضی وَ تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَ فِیمَا تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَکِیمِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ فِی الْقَضَاءِ الَّذِی لا یُرَدُّ وَ لا یُبَدَّلُ أَنْ تَکْتُبَنِی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرَامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئَاتُهُمْ وَ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ أَنْ تُطِیلَ عُمْرِی وَ تُوَسِّعَ عَلَیَّ فِی رِزْقِی وَ تَفْعَلَ بِی کَذَا وَ کَذَا و بجاى این کلمه حاجت خود را ذکر کند