برنامه «شهر زیبا» میزبان خلبان آزاده و جانباز فرشید اسکندری خلبان هواپیمای شکاری رهگیر، افسر طرح و برنامهریزی گردان ۲۲ شکاری بود.
اسکندری درباره نحوه اسارتش توضیح داد: مهرماه سال ۵۹، در قالب عملیاتی گروهی موصل عراق را بمباران کردیم. من بعد از بازگشت پیروزمندانه، دوباره برای بمباران پایگاههای دشمن اعزام شدم؛ اما متأسفانه زمان برگشت در تور پدافندی دشمن گرفتار شدم و مورد اصابت قرار گرفتم.
وی ادامه داد: در حالیکه چارهای جز ترک هواپیما نداشتم، دسته پرتاب صندلی را کشیدم. لحظاتی بعد با صورت زخمی به زمین رسیدم. از قضا پیرمرد کشاورزی به من کمک کرد، اما در همین حین نیروهای عراقی از راه رسیدند و دستگیرم کردند.
اسکندری عنوان کرد: بعد از بازجویی اولیه در پایگاه کرکوک، به بغداد منتقل و به استخبارات عراق رفتم. این آغاز اسارتی طولانی و پرحادثه برایم بود.
وی افزود: هشت سال سخت و مشقتبار گذشت و بالاخره آتشبس پذیرفته شد. من و چند نفر دیگر جزو مفقودالاثرها بودیم و حتی بعد از دو سال از آتشبس هم هنوز در بند اسارت بودیم. بالاخره روز ۲۴ شهریورماه ۱۳۶۹ ما را به مقامات ایران تحویل دادند.
در بخشی از برنامه اسکندری ماجرای ازدواجش را روایت کرد که فیلم آن را میبینید: