هر چه به ایام انتخابات نزدیک تر می شویم، شایعه ی جدایی
آیت الله رییسی از قوه
قضاییه و آمادگی ایشان برای نامزدی در این دوره از انتخابات رونق و رواج بیش تر می گیرد.
گرچه او به معنای اخص یک رجل سیاسی است اما به چند دلیل ادامه ی حضور وی در مقام قاضی القضات نه تنها مغتنم بلکه ضروری به نظر می رسد:
1_ یک عمر تجربه کار قضایی و سال ها تصدی مناصب عالی اجرایی در دستگاه قضا، امکان اشراف راهبردی را برای وی فراهم کرده و همین امکان، اقدامات بزرگی را در مدت زمان کوتاه حضورش در این دستگاه رقم زده است. به نحوی که دوست ودشمن را بر دروازه ی ستایش نشانده است.
بر اساس شنیده های موجود نام هایی که به عنوان جایگزینی برای وی مطرح می شوند، هیچ کدام سابقه کار قضایی ندارند چه رسد به عقبه ی کلان مدیریتی در دستگاه قضا! که حالا بخواهند جانشین مناسبی برای ایشان باشند.
2_رویکرد تحولی او تا همین الان، تغییرات جدی تقنینی از بابت تدوین و ابلاغ آیین نامه های کاربردی و تسهیل گر و نیز تغییرات مفید رویکردی در مسیر انجام تکالیف قانونی این قوه را رقم زده است. از این حیث معلوم نیست با رفتن او، فرد جدید اساسا رویکرد تحولی خواهد داشت یا خیر؟ و اگر داشته باشد آیا به اندازه ی رییسیِ رییس، اشراف راهبردی به موضوعات و معضلات قوه را دارد که حالا بخواهد تغییر و تحول ایجاد کند.
3_رفتن او سبب انواع
شایعه و حاشیه پردازی ها علیه کارگزاران عالی نظام می شود و پرداختن به این موضوع که مقامات جمهوری اسلامی اساسا به مناصب نگاه پلکانی دارند و صرفا به دنبال رشد و ارتقا اداری خود هستند نه افزایش طول وعرض عرصه ی خدمت گزاری و رییسی هم سودای ریاست بر پاستور را داشت!
4_ در صورت رفتن او از قوه قضاییه و با آمدن فرد جدید، حتی اگر نفر جدید تمام فضیلت های آیت الله رییسی را داشته باشد باز هم دوره ی استقرار و آگاهی او از امور کلان این قوه، فرصت مناسبی را برای فرصت طلبان و نیز زمانی را برای کم رمق شدن اقدامات تحولی ایجاد می کند که در نهایت به کاهش امید و انگیزه مردم دامن خواهد زد.
در نهایت باید گفت که ادامه حضور ایشان در قوه قضاییه، تکیه گاهی قابل اعتماد و اعتنا برای سایر قوا خصوصا رییس جمهور جدید و تازه نفس محسوب می شود.
بیشتر بخوانید: