آلکسی تایمیا یک اختلال عملکردی در فرآیندهای معمول آگاهی هیجانی است و باعث میشود فرد به سادگی نتواند روی احساسات خود برچسب بزند. این اختلال را که با عنوان "ساختار شخصیتی با آگاهی عاطفی دگرگون" توصیف میکنند بر فرآیند همدلی تاثیر منفی میگذارد. به عبارت سادهتر آلکسی تایمیا تشخیص اینکه واقعا چه احساسی دارید را دشوار میکند.
به نظر میرسد که این بیماری در مردان شایعتر از زنان است و افراد میتوانند این اختلال را در درجات مختلفی تجربه کنند. در واقع مردم در میزان تماس با احساسات خود و توصیف آنها بسیار متفاوت هستند و احتمالا این موضوع به عوامل مختلفی همچون الگو برداریهای اوایل زندگی و اینکه چقدر در این رابطه تقویت یا مجازات شدهاند، بستگی دارد.
لازم به ذکر است که تاکنون محققان به این نتیجه نرسیدهاند که چه عواملی باعث ایجاد آلکسی تایمیا میشود. این احتمال وجود دارد که هم عوامل ژنتیکی و هم محیطی در ایجاد نارسایی هیجانی نقش داشته باشند. کودکانی که والدین آنها دارای این اختلال هستند به احتمال زیاد خودشان هم مبتلا بوده و کودکانی که تعامل و ارتباط کمی با دیگران داشته یا درباره احساسات یاد نمیگیرند ممکن است بعداً به نارسایی هیجانی مبتلا شوند.
مژگان نیکنام روانشناس درباره الکسی تایمیا، اظهار کرد: ناتوانی در ابراز هیجانات یا اختلال تنظیم هیجانات را الکسی تایمیا مینامند که بطور کلی یک پدیده شناختی و هیجانی هست که سبب میشود فرد در پردازش و بروز احساسات هیجانی خود دچار مشکل و در ابراز آن از خود بازداری نشان دهد.
این روانشناس ادامه داد: هیجانات مانند خشم، غم، شادی و... است که در الکسی تایمیا فرد در ابراز این فرآیند یک بازداری دارد و در تحقیقات نشان میدهد زمانی که شخص درد هم میکشد حتی آن را هم نمیتواند بیان کند و درد یک پدیده فیزیکی است و طبعا کسی که فقدان توانایی تنظیم هیجان دارد کیفیت زندگی او نیز متفاوت خواهد بود.
وی با بیان اینکه الگوی روانی انسان سه بُعد دارد، افزود: شناخت، هیجانات و رفتار سه الگوی روانی است که شناخت مربوط به افکار، باورها و هیجانات بخش احساسات، عواطف و رفتار هم آنچه هست که بروز عینی دارد و این سیستم بصورت کاملا مرتبط با یکدیگر در ارتباط بوده و بر روی هم اثر میگذارند.
بیشتر بخوانید
وی تصریح کرد: امروزه برخی نقش شناخت را در الگوهای رفتاری مهمتر دانسته و تحقیقات در موج سوم سیستمهای رفتاری و شناختی به این نتیجه رسیده است که مدیریت هیجان بسیار حائز اهمیت است و میتواند روی شناخت و رفتار اثر بگذارد.
این روانشناس ادامه داد: تحقیقات زیادی در خصوص الکسی تایمیا صورت گرفته که نشان از ارتباط آن با افسردگی و اضطراب دارد که عدم شناسایی به موقع و پیشرفت این اختلال در فرد سبب میشود که با بیماریهای دیگری نیز همراه شود.
نیکنام افزود: در هر صورت فرد عاجز است از مدیریت هیجانات و تنظیم آن که بشدت در سبک زندگی شخص اثر میگذارد و این اختلال قابل درمان بوده و با اشخاصی که به عمد از بروز و بیان احساسات خودداری میکند کاملا تفاوت دارند و بعضا افراد در مواجه با این افراد آنها را در روابط خود بسیار سرد و منزوی میدانند.
وی تصریح کرد: این اختلال اولین بار در سال ۱۹۷۲ مطرح شد و تحقیقات نشان داد که افراد مشکل در باورهای شناختی و تفکر خود ندارند و یا الگوهای رفتاری آنها نیز نابهنجار نیست بلکه نقش هیجان بسیار موثر است در واقع رابط میان آنها نارسا است یعنی قدرت فرستندگی و گیرندگی پیامها را ندارند.
این روانشناس ادامه داد: افرادی که دچار اختلال الکسی تایمیا میشوند تمام احساسات و هیجانات درون آنها اتفاق میافتد، اما به موجب این اختلال توان بروز دادن آن را ندارند و مانند بسیاری از بیماریهای فیزیکی پنهان است و فرآیند تشکیل آن به دوران رشد کودک و ابراز احساسات و تبادل آن بین والدین و کودک برمیگردد.
نیکنام گفت: والدین سختگیر که از ابراز هیجانات و احساسات کودک جلوگیری کردهاند ممکن است فرزند در بزرگسالی دچار این اختلال شوند.
وی خاطرنشان کرد: الکسی تایمیا یک اختلال روانپزشکی است یعنی نیاز به درمان دارد که فرد در بیان احساسات و همدلی با دیگران مشکل داشته که از دوره کودکی باید به آن توجه کرد و ارتباط این اختلال با افسردگی و اضطراب خیلی زیاد بوده و ممکن است فرد در آینده روابط عاطفی مناسب نداشته باشد این امر مهم است که شخص دریادگیری مهارتهای اجتماعی، ارتباطات بین فردی، تغییر الگوهای زندگی، شناسایی عواطف و مدیریت هیجانات کوشا باشند.