روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «در اولین روزهای کاری سال ۱۴۰۰ قرار داریم و شاید بد نباشد اگر از برخی غایبان این حوزه یاد کنیم؛ آنهایی که منتظر بازگشتشان هستیم و امیدواریم سال جاری خورشیدی زمان برگشتنشان به صحنه باشد.
علی دایی
سرشناسترین و بینالمللیترین چهره تاریخ فوتبال ایران حدود دو سال است که دیگر مربیگری نمیکند. چرایی این مساله چندان روشن نیست؛ چهبسا پای یک محرومیت غیر رسمی در میان باشد. نه این که علی دایی مربی فوقالعادهای باشد، اما کمترین حق اوست که به عنوان شناسنامه فوتبال ایران در حوزهای که دوست دارد مشغول به کار باشد. لیگ ایران بدون شهریار یک چیزی کم دارد. سالهاست که به داد و فریادهای او خو گرفتهایم و البته از تماشای استعدادهایی که دایی به فوتبال ایران معرفی کرده لذت میبریم. شاید رفع سوءتفاهمات و بازگشت دایی به صحنه، کلید ظهور طارمیها و نوراللهیهای جدیدی در این فوتبال باشد.
عادل فردوسیپور
دقیقا مشابه شرایط علی دایی را عادل فردوسیپور در عرصه رسانه دارد. مشهورترین گوینده و مجری فوتبال ایران که دوست و دشمن استعداد و کاردانیاش را تصدیق میکنند، بیشتر از دو سال است که خانهنشین شده و باز کسی نمیداند چرا. در دورانی که عادل نبود، ویلموتس و استراماچونی و کالدرون به این فوتبال آمدند و رفتند، میزبانیها از فوتبال ایران گرفته شد و برخی قراردادهای زیانبار بسته شد. از اینها که بگذریم، دل مردم برای شنیدن صدای عادل تنگ شده؛ مخصوصا در شرایطی که جانشینانی کاربلد ندارد.
علیرضا جهانبخش
گرانترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران در سال ۹۹ محو بود. عدم اعتماد به علیرضا جهانبخش از سوی کادر فنی برایتون باعث شد هیچ خبر خوب و نویدبخشی در مورد این بازیکن نشنویم. او زمانی آقای گلی لیگ هلند را برای فوتبال ایران به ارمغان آورد، اما حالا خیلی وقت است که آن روزها گذشته. شرایط برای علیرضا آن قدر بد است که حتی وقتی این بازیکن به تیم ملی دعوت نمیشود، کمتر هواداری واکنش نشان میدهد. یعنی در فهرست اخیر دراگان اسکوچیچ حتی غیبت سجاد شهباززاده هم بیشتر سر و صدا کرد. جهانبخش بازیکن بااستعدادی است و امیدواریم سال ۱۴۰۰ زمان تغییر شرایط برای او باشد.
عیسی آل کثیر
بازگشت او در آغاز سال ۱۴۰۰ قطعی است؛ چرا که محرومیت این بازیکن به پایان رسیده و طبیعتا منعی برای بازگشت به مستطیل سبز ندارد. عیسی در ۳۰ سالگی با درخشش غیر منتظرهاش با پیراهن پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا همه توجهات را به خودش جلب کرد، اما درست در اوج عملکردش و زمانی که به نظر میرسید پاداش سالها کار در سایه را گرفته، به خاطر یک شادی گل بحثبرانگیز شش ماه خانهنشین شد. او نیمه دوم سال ۹۹ را از دست داد و حالا قادر به همراهی تیمش خواهد بود؛ هرچند در تعطیلات نوروزی چیزی نمانده بود بیاحتیاطی آل کثیر و حضورش در محل تمرینات سرخپوشان یک پرونده جدید برای او باز کند.
بازیکنان خارجی
منع جذب بازیکن خارجی، یکی دیگر از قوانین انحصاری فوتبال ایران بود که سال گذشته تصویب شد و از همان روز اول اجرا، همه میدانستند مثل بقیه مقررات ضد رقابتی محکوم به شکست است. نه این که همه بازیکنان خارجی شاغل در فوتبال ایران را باکیفیت بدانیم یا نگران شکم گرسنه دلالها (!) باشیم، اما پرواضح است که حذف بازیکنان خارجی مثل پاککردن صورت مساله میماند. در هر صورت با توجه به انتقاد کارشناسان و نیز تغییرات صورتگرفته در فدراسیون فوتبال، بعید نیست در پایان فصل جاری این ممنوعیت از بین برود یا لااقل به باشگاههای بدهکار محدود شود.
تماشاگران
سال ۹۹ به خاطر شیوع ویروس کرونا، سالی با «صفر» تماشاگر بود. هیچکس نمیتوانست باور کند آن چه جنگ با دنیا نکرد، از یک بیماری بربیاید. حالا، اما همه امیدواریم در سال ۱۴۰۰ سایه شوم ویروس کرونا از سر جهان کم شود و تماشاگران روی سکوها برگردند. بدون آنها فوتبال لطف واقعیاش را ندارد. دریا تبدیل به استخر شده؛ نه، شاید حتی آکواریوم تعبیر درستتری باشد.»