تابناک جوان : همه میدانیم تصویری که بر پرده نقرهای میبینیم محصول یک نوشته کاغذی است. اقتباس از آثار ادبی پرفروش و جذاب در همه جای دنیا مرسوم است. هرساله پرفروشترین کتابهای داستانی، به پرده سینما راه مییابند یا سر از شبکههای تلویزیونی درمیآورند. دلیلش هم ساده است؛ وقتی کتابی را میخوانید، ذهنتان به قلقلک میافتد که شخصیتها را تصور کنید، دنیای کتاب را پیش رویتان مجسم کنید و قدم به جهان داستانی پیش رویتان بگذارید و برای این کار چه ابزاری بهتر از سینما.
نگاهی به بهترین آثار سینمای جهان بیندازید تا این تعامل را بهتر دریابید. مجموعه فیلمهای «جیمز باند»، «هری پاتر»، فیلم «غذا، دعا، عشق»، «مردی به نام اوه»، سریال «بازی تاجوتخت» و حتی آثار کلاسیک سینمای جهان، چون «ربهکا»، «پاپیون»، «آنا کارنینا» و «دکتر ژیواگو» همه از میان جهان داستانی آمدهاند که بیننده قبلاً با خواندن رمان، آن را تصور کرده است.
اما اقتباس در سینمای ایران، چندان مرسوم نیست. در شرایطی که به نظر میرسد ایدههای اصلی کم شده است و بهتر است بگوییم ته کشیده است، همه یکسان فیلم میسازند و هر از چند گاهی موجی سینما را در برمیگیرد، ادبیات و کتابهای داستانی چرا به پرده سینما راه نمییابند، سؤالی است که پاسخش بهحق مؤلف و توافق نویسنده برای اقتباس از اثرش برمیگردد. پیچیده بودن قوانین مربوط بهحق مؤلف و ناسازگاری تهیهکنندگان و نویسندگان به کنار، بودهاند و هستند فیلمسازانی که این ریسک را میپذیرند و اتفاقاً در بیشتر موارد به موفقیت هم رسیدهاند. به همین بهانه، یعنی هفته کتاب و کتابخوانی، ما هم بر آن شدیم تا نگاهی به اقتباس در سینمای ایران و معرفی چندتایی از بهترین فیلمهای ایرانی که فیلمنامهای اقتباسی دارند، بیندازیم:
عقاید یک سنتوری
داریوش مهرجویی همانطور که پدر موج نوی سینمای ایران است، باید لقب پدر اقتباس در سینما را نیز از آن وی دانست. از «گاو» که اقتباسی از داستان عزاداران بیل، نوشته غلامحسین ساعدی است تا همین اواخر که «اشباح» را از نمایشنامه «خانه اشباح» نوشته هنریک ایبسن، اقتباس کرده است، همیشه در سینمایش با ادبیات در یک تعامل نزدیک بوده است. در میان آثار مهرجویی، «درخت گلابی» اقتباسی از کتابی به همین نام از گلی ترقی، «هامون» که برداشتی آزاد از “بوف کور ” صادق هدایت است، «پری» بر اساس “فرانی و زویی “ نوشته سالینجر، «سارا» بر اساس “خانه عروسک “ نوشته ایبسن، شهرت بیشتری دارند. حتی «مهمان مامان» که از داستانی به همین نام از هوشنگ مرادی کرمانی آمده است هم نزد عموم بسیار محبوب است. دلیل اینکه این بار «سنتوری» را برای معرفی انتخاب کردیم، این است که اولاً سایر آثار مطرح مهرجویی را قبلاً بررسی کردهایم و ثانیاً شاید کمتر کسی بداند که «سنتوری» برداشتی آزاد از رمان محبوب و پرفروش “عقاید یک دلقک “ نوشته هاینریش بل است.
داش آکل در خاک
مسعود کیمیایی نیز ازجمله فیلمسازانی است که در طول دوره کاریاش، چند باری به سراغ ادبیات رفته است و با اقتباس یا یک برداشت آزاد، یک رمان یا داستان کوتاه را به تصویر کشیده است. معروفترین اقتباس کیمیایی، «داش آکل» از داستانی با همین نام به قلم صادق هدایت است. «غزل» نیز اقتباسی از داستان کوتاه “مزاحم “ نوشته خورخه لوئیس بورخس است؛ اما پرسروصداترین اقتباس مسعود کیمیایی مربوط به «خاک» است. فیلمی که بعد از ساختهشدن با اعتراض محمود دولتآبادی روبرو شد، زیرا معتقد بود این فیلم با اقتباس از داستان “آوسنه بابا سبحان “ وی ساختهشده است و علیرغم اینکه فیلم را ستود، اما آن را دور از بنمایه اصلی قصهاش دانست.
ناخدا تقوایی
ناصر تقوایی، یکی از برجستهترین و مهمترین فیلمسازان سینمای ایران هم چند باری به اقتباس ادبی روی آورده است. آنچه آثار اقتباسی تقوایی را برجسته میکند، تواناییاش در تطبیق یک داستان خارجی با فضای ملی و بومی ایران است. تقوایی در «ناخدا خورشید» به سراغ “داشتن و نداشتن ” همینگوی میرود و یک داستان آمریکایی را به بهترین شکل به یک قصه بومی در مورد مردمان جنوب کشور تبدیل میکند. تقوایی همچنین «آرامش در حضور دیگران» را از داستانی به همین نام به قلم غلامحسین ساعدی اقتباس میکند؛ اما نام ناصر تقوایی با «دایی جان ناپلئون» گرهخورده است؛ یکی از بهترین اقتباسهای سینمای ایران که بهخوبی با پایبندی به اصل اثر، به یک اثر نمایشی درجه اول تبدیلشده است.
اصغر فرهادی هم بله!
اثر جهانی و قابلستایش فرهادی «فروشنده» از چند اثر ادبی ریشه گرفته است. شاید بیشترین تأثیر از نمایشنامه «مرگ فروشنده» آرتور میلر باشد که در تار و پور شخصیتها تنیده شده است، اما «فروشنده» بیش از همه وامدار فیلم «مستأجر» رومن پولانسکی است که آن فیلم هم اقتباسی از رمان “مستأجر ” رولان توپور است. در کنار این دو اثر، «فروشنده» مایههایی هم از نمایشنامه بهرام بیضایی، “حقایقی در مورد لیلا دختر ادریس “ هم در خود دارد.
سفر به دوران کودکی با هوشنگ مرادی کرمانی
آثار هوشنگ مرادی کرمانی اصلاً جان میدهند برای اقتباس سینمایی و شاید در کنار غلامحسین ساعدی و صادق هدایت، ازجمله نویسندگانی باشد که بیشترین اقتباس از آثار او صورت گرفته است. در کنار «مهمان مامان»، «خمره»، «مربای شیرین» و «گوشواره»، معروفترین اثری که از روی نوشتههای مرادی کرمانی اقتباسشده است، ” قصههای مجید “، ساخته کیومرث پوراحمد است. پوراحمد، همچنین، درام موزیکال «خواهران غریب» را از رمانی به همین نام نوشته اریش کستنر و «اتوبوس شب» را هم از ” سیونه و یک اسیر “ نوشته حبیب احمدزاده اقتباس کرده است.
اقتباس هنوز زنده است
بهرام توکلی، ازجمله سینماگران نسل جدید است که توجه ویژهای به ادبیات در آثار خود دارد. توکلی، اثر تحسینشده «اینجا بدون من» را بر اساس نمایشنامه “باغوحش شیشهای ” تنسی ویلیامز ساخته است و برای فیلم «بیگانه» خود به سراغ “اتوبوسی به نام هوس “ همین نویسنده رفت.
اکتای براهنی، فیلمساز دیگری است که برای اولین تجربه فیلمسازیاش به سراغ یک شاهکار ادبی جهانی رفته است. وی در «پل خواب» به نگاهی به “جنایت و مکافات “ اثر داستایوفسکی، قصهای شبیه همان داستان، اما در ایران و با کشمکشهای روز اجتماعی آفریده است.
بهروز افخمی هم پس از اقتباس موفق از “گاوخونی ” جعفر مدرس صادقی، در آخرین کارش به سراغ داستانی از مرجان شیرمحمدی، یعنی همسرش میرود و با «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» در جشنواره فجر، جایزه بهترین فیلم را از آن خود کرد.
در اینجا فکر نمیکنم لازم باشد به آثاری، چون «شازده احتجاب»، «شبهای روشن»، «تردید»، «دایره مینا» و «تنگسیر» صحبت کنیم که بهعنوان معروفترین و بهترین اقتباسهای سینمایی، دیده و شناختهشدهاند.
منبع : وبلاگ نماوا