۲۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۵

یکی معروف و دیگری گمنام

یکی معروف و دیگری گمنام
هنرمندان اگر کمی دغدغه ثبت و ضبط اجراهای خودشان را به خصوص اجراهای خصوصی داشته باشند، هم از خود آثاری درخشان به یادگار می‌گذارند و هم آن که جامعه موسیقی را از این اجراها به التذاذ روحی می‌رسانند.‌ آنگاه ما می‌توانستیم امروز از دو ابوعطای تاریخی سخن بگوییم؛ ابوعطایی که استاد شجریان با استاد لطفی در سفارت ایتالیا خواندند و ابوعطایی که استاد ناظری در محفلی خصوصی در سال ۱۳۶۰ خواندند.
کد خبر: ۳۶۰۷۴
در یادداشتی در روزنامه اعتماد به قلم سید ابوالحسن مختاباد آمده است: «چهلمین سالروز اجرای زنده‌یادان، محمدرضا لطفی و محمدرضا شجریان ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ در کنسرتی که ۱۷ سال بعد به صورت رسمی در آلبومی با عنوان «عشق داند» منتشر شد، مرا به یاد اجرای دیگری انداخت در همان مایه و نوا که محمدرضا لطفی با شهرام ناظری در سال ۶۰ در محفلی خصوصی اجرا کردند. قصدم مقایسه آن دو اجرا نیست که هر گلی رنگی دارد. تاکید اصلی این یادداشت بر نگاه همه‌جانبه استاد شجریان به اجرای یک اثر و بهره‌گیری از آن از صدر تا ذیل و فقدان این نگاه در استاد ناظری و بی‌خبر ماندن کثیری از آدمیان و علاقه‌مندان به موسیقی از چنین اجرای کم‌نظیری است.
درباره اجرای نخست خیلی‌ها سخن گفته‌اند و حتی هوشنگ ابتهاج - که البته به اذعان خودشان، بیشتر شنونده‌ای خوش‌ذوق هستند - اظهار نظر کرده و هاله‌ای از عظمت دور این اجرا تنیده و گفته‌اند که اگر لسان‌الغیب حافظ زنده بود، دست شجریان را می‌بوسید. یا به تعبیر زنده‌یاد سعیدی سیرجانی، بر چنین حنجره‌ای و صدایی «بوسه تحسین» می‌زد؛ همچنان که دوست محقق و موزیسین ما، فرشاد توکلی، مقاله‌ای خواندنی درباره زوایای هنری، سیاسی و اجتماعی این اجرا در روز ۱۴ اسفند امسال در سایت نویز منتشر کردند.
درباره اجرای دوم، اما تقریبا کمتر سخنی رفته است. اجرایی که با تار پرمایه استاد لطفی ۳۵ ساله در مایه ابوعطا شروع و با آواز استاد ناظری ۳۱ ساله و در اوج آمادگی حنجره و صدا روی شعر حافظ (روز وصل دوستداران یاد باد) ادامه یافته سپس در ادامه شعری دیگر از حافظ (نماز شام غریبان چو گریه آغازم) در کرد بیات را می‌شنویم که تحریر‌های مردافکن ناظری را به دنبال دارد. آوازی که به گمان من اجرای سال ۱۳۶۳ استاد لطفی از همین شعر (در آلبوم به یاد درویش‌خان) نوعی تکرار همین آواز استاد ناظری است، اما با دو دانگ صدای آقای لطفی؛ اجرایی که تنها ۱۹ دقیقه است و نیمه‌کاره رها می‌شود. دست کم یا نسخه‌ای که من گوش کردم تا همین جاست.
صدای ناظری در این اجرا در اوج قرار دارد. این همان صدایی است که نخستین بار وقتی استاد برومند در شورای موسیقی رادیو (سال ۱۳۵۴ یا ۱۳۵۵) برای حاضران گذاشت، جمع استادان همه زبان به تحسین گشودند و در سال بعد (۱۳۵۶) استاد ناظری به عنوان خواننده اول جایزه باربد انتخاب شد.
بعد‌ها آقای میرعلینقی از قول محمودعلی برومند (برادر استاد برومند) برایم نقل کرد که آقای برومند می‌گفت: «این ناظری شعور آوازخوانی را به صورت ذاتی دارد» و به باور من استاد ناظری نوعی اشراق در آوازخوانی دارد که کمتر کسی از این عطیه برخوردار است.
به یاد دارم شبی در تابستان سال ۱۳۸۹ با استاد بهداد بابایی (ردیف‌دان و نوازنده برجسته سه‌تار)، دکتر غلامحسین معتمدی (روانپزشک) و دکتر مصطفی تبریزی (روانشناس) مهمان استاد ناظری بودیم و ایشان آوازی خواند بسیار کم‌نظیر با سه‌تار آقای بابایی و پس از اجرا، آقای بابایی به من گفت: ضبط نکردید؟ گفتم: نه؟ گفت: خیلی حیف شد، خیلی حیف شد. درباره همان اجرای سال ۶۰ آقای ناظری می‌گفت استاد لطفی نوارکاست این اجرای خصوصی را همراه خود داشت و به برخی به عنوان یک نمونه ناب از آواز بداهه معرفی می‌کرد.
در گفت‌وگویی که با استاد ناظری داشتم وقتی از او پرسیدم چرا این اجرا را منتشر نکردید، گفت: از این کار‌ها فراوان دارم. سپس اشاره کرد به اجرا‌هایی در منزل آقای قیطانچیان (خواننده شهیر آواز اهل تبریز) که به اتفاق زنده‌یاد جواد آذر و نیز استاد غلامحسین بیگجه‌خانی چندین اجرای درخشان در همان سال‌های اول دهه ۶۰ خواندند که الان هیچ نشانی از آن‌ها در دست نیست. امید دوستانی که این نوشته را می‌خوانند، بتوانند در آن منطقه جست‌وجویی کرده و نشانی از این اجرا‌ها بیابند.
بر خلاف استاد ناظری، استاد شجریان تقریبا تمامی اجرا‌های خصوصی خود را آرشیو کرده است. آقای شجریان جدای از آواز در زمینه ضبط صدا نیز فردی متخصص بود و عمده آوازهایش در بهترین شرایط صوتی و صدابرداری ثبت و ضبط شده و حتی خود در جایی گفته است که در همان شرایط اوایل انقلاب ۳ بار جای آرشیوش را تغییر داد که از دستبرد در امان بماند.
استاد محمد موسوی نیز برایم تعریف کرد که بیش از ۳۰۰ اجرای خصوصی را با استاد شجریان با بهترین کیفیت صوتی ثبت کردند که بعد‌ها به دلیل اختلافاتی که بین این دو تن ایجاد شد تنها کمتر از انگشتان دو دست منتشر شدند و بقیه همچنان در آرشیو این دو تن موجودند.
در واقع استاد شجریان تمامی آواز‌های خصوصی‌اش را هم مانند اجرا‌های کنسرت در نظر می‌گرفت و چه در کیفیت اجرا و چه در ضبط و ثبت همان استاندارد‌ها را رعایت می‌کرد و به همین دلیل است که ما کثرتی شگفت‌انگیز و در استاندارد‌های بالای آوازی را از ایشان شاهدیم.
این نکته را از این جهت آوردم که اشاره کنم هنرمندان اگر کمی دغدغه ثبت و ضبط اجرا‌های خودشان را به خصوص اجرا‌های خصوصی داشته باشند، هم از خود آثاری درخشان به یادگار می‌گذارند و هم آن که جامعه موسیقی را از این اجرا‌ها به التذاذ روحی می‌رسانند. آنگاه ما می‌توانستیم امروز از دو ابوعطای تاریخی سخن بگوییم؛ ابوعطایی که استاد شجریان با استاد لطفی در سفارت ایتالیا خواندند و ابوعطایی که استاد ناظری در محفلی خصوصی در سال ۱۳۶۰ خواندند.»
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا