علیرضا حقیقی ۱۸ ساله بود که با پرسپولیس قرارداد بست، اما برای رسیدن به دروازه سرخپوشان مدت زیادی انتظار کشید. نام او در فوتبال ایران در بازی پرسپولیس و سایپا بر سر زبانها افتاد، زمانی که فرشید کریمی (برادر علی کریمی) با خطا از زمین اخراج شد و حقیقی درون دروازه ایستاد تا با مهار ضربه پنالتی علی دایی خیلی زود به شهرت برسد.
دروازهبان خوش تیپ و جوان پرسپولیس از مهار پنالتی علی دایی تا جام جهانی ۲۰۱۴ که دروازهبان اصلی تیم ملی فوتبال ایران شد، راه سخت و سنگلاخی را طی کرد، اما خیلی زود اشباع شد و نه تنها روند پیشرفتش متوقف شد بلکه سیر نزولیاش را با سرعت طی کرد. شاید اگر او قدر خود را میدانست امروز در تیمی مثل گلگهر سیرجان در لیگ برتر شرایط بهتری داشت!
تلخ است که شماره یک تیم ملی فوتبال ایران در ۴ مسابقه آخر تیم گلگهرسیرجان نیز نیمکت نشین شود آن هم به فاصله کمتر از ۶ سال. اینکه حقیقی دلش نخواست بعد از جام جهانی پیشرفت کند به خودش مربوط است، اما واقعا باید پرسید چرا تیمی مثل گلگهر که در قواره یک تیم مدعی سعی کرده بازیکنان تاثیرگذاری را جذب کند به سراغ چنین مهره سوختهای میرود؟!
حقیقی در لیگ برتر بیستم از ۱۶ مسابقه در ۵ بازی غایب بوده و در ۱۱ مسابقهای که در میدان حضور داشته ۱۲ گل دریافت کرده است. (احتمال خطای آماری یک یا دو گل وجود دارد.) هیچکس نمیتواند بگوید که چرا دروازهبانی گل میخورد بلکه مهم این است که دروازهبان گلهای کودکانه یا به اصطلاح فوتبالیها گل مفت نخورد که متاسفانه حقیقی حداقل در یکی دو مسابقه به دلیل اشتباههایی که داشت عامل باخت تیمش شده است.
گل به خودی که او در بازی با پیکان وارد دروازه گلگهرسیرجان کرد باعث شد صحنه خندهداری در لیگ برتر را شاهد باشیم که محمد نادری پیکان با یک پرتاب اوت گلزنی کند و بعد هم از دوستانش بپرسد چرا گل به اسم من ثبت نشد؟ حقیقی را چه کسانی به تیم گلگهر پیشنهاد دادند؟! این دروازهبان با چه دستمزدی به این تیم متمول لیگ برتری پیوست؟ آیا واقعا حقیقی در لیگ برتر بیستم از عملکرد خودش رضایت دارد که انتظار داشته باشد منتقدان از او ایراد نگیرند؟!
ستاره ملی پوش سابق فوتبال ایران خیلی راحت از عرش به فرش رسید و حالا هم در گلگهر گاهی میدان رقابت را به مهرداد بشاگردی میبازد، اما برای برخی دوستان که او را با سلام و صلوات و به اسم ملی پوش به گلگهر بردند چه باک؟! آنها اکنون برای حقیقی به به و چه چه میکنند و همواره میخواهند او را یکی از بهترینهای دروازهبانی فوتبال ایران نشان بدهند مسالهای که با واقعیت همخوانی ندارد.
شاید ۹ سال پیش اگر حقیقی یا بستگانش به حرفهایی که رسول کربکندی در مورد افت این دروازه بان زد توجه میکردند اکنون حقیقی شرایط متفاوتی در لیگ برتر ایران داشت. رسول کربکندی در ۱۶ فروردین ۱۳۹۱ در مورد علیرضا حقیقی اظهار داشت: «زمانی که حقیقی در پرسپولیس بود، اگر معمارزاده نیمکت نشین میشد، اعتراض میکرد، اما وقتی که او به دروازهبان اول تبدیل شد، از فرصتی که در اختیارش قرار گرفت به خوبی استفاده نکرد.»
شاید حقیقی اکنون هم بتواند دلخوش به برخی مطالب دور از واقعیت دوستانش باشد، اما بهتر است که او نقدها را بخواند و با خود فکر کند چرا او که زمانی شماره یک تیم ملی فوتبال ایران بود اکنون تبدیل به بازیکنی نیمکت نشین در لیگ برتر شده است؟