خبرگزاری مهر، فرید شاهمرادی: زمانی که صحبت از صنایع به میان می آید ذهنیت همه ما به سمت و سوی کارخانه های عظیم و تجهیزات سنگین و سوله های بزرگ کارگاهی کشیده می شود که صدها نیروی کار در آن مشغول به فعالیت هستند، اما در دنیای کنونی با تلفیق واژه خلاق با صنایع، سوله ها و تجهیزات و کارخانه های وسیع جای خود را به هنر انسانی، فرهنگ و میراث و ذهن های خلاق داده اند و به جای صدها نیروی کارگر فعال، هزاران جوان پرتلاش پشت سیستم های کامپیوتری، مقابل بوم های هنری، پشت دار قالی، سوزن و نخ به دست و قلم به دست مشغول به فعالیت، خود نمایی میکنند.
این خاصیت جوان و صنایع خلاق است که فناوری های نوین جذاب پرمخاطب را از هویت و فرهنگ بومی می سازد و هنرمندانه از آن درآمدزایی می کند.
جوانی در روستایی چسبیده به مرز میراث مادری، صنایع دستی اصیل را با دست های خود به نقش می کشد، طراحی زبردست قلم به دست شهر را زیباتر می کند و سیمای زیبای شهری میبخشد، برنامه نویسی، گرافیستی یک شهر را، یک ملت را، یک کشور را با یک پویانمایی به جهان می شناساند.
تیمی با ساخت یک بازی، فقر را به بازی میگیرد و از گردونه روزگار محو می کند.
نخبه فرهنگیای در فضای دیجیتال مخاطب را به دنبال نوشته هایش می کشاند و از جوهر قلم درآمد کسب میکند.
گروهی سازی مینوازند و به وجد میاورند هزاران نفر را؛ جوانی خلاق اسبابی میسازد برای دست کودکان سرزمین که سنت های غنی این مرز و بوم زنده بماند و او هم با درآمد فروش آن زندگی را بچرخاند.
گردشگران گردشی میکنند و ثبت میکنند و برنامه میریزند و شهر و کشور را به زیباترین شکل به دنیا میشناسانند.
نرم تر از این صنایع، لطیف تر از این کار، هنری تر از این فرایند و پرمخاطب تر از این تعاریف کجا می توان یافت.
بیاییم سیستان و بلوچستان؛ سوزن به سوزن دوخته اند، رج به رج ریزِریز طوری که با چشم غیرمسلح بهسختی می توان دید و دستانی که بدون هیچ دستگاهی سفال های سرخ کلپورگان را می سازند و میپزند و نقش و نگاری رویایی میزنند با یک تکه سنگ.
از جنوبش چابهار تا شمالش زابل اقلیم و فرهنگ و آب و هوا و مزارع و سازه ها منحصر به فرد در خود جای گرفته که هر گردشگری را محصور خواهد کرد.
می آیند و میزنند ساز در کوی و برزن و نوای ساز و دهل سیستان و قیچک بلوچستان تمام اصالت فرهنگ را فریاد می کشد.
معماری سازه های کوه خواجه و شهر سوخته و قلعه سب طراحان مدرن کنونی را انگشت به دهان گذاشته است.
جام آسوریک شهر سوخته که نشان می دهد اینجا مهد انیمیشن جهان بوده این هنر را به زادگاهش باز خواهد گرداند.
کیچ زور، چل بازی، هرکشکا و اشکاتیلی و ۱۳۰ بازی بومی محلی دیگر نشان از علاقه و وسعت تاریخ بازی و بازی سازی در این استان دارد.
آیا دلیلی هنوز هست که سیستان و بلوچستان را با این همه پتاسیل هنری و فرهنگی تبدیل به هاب صنایع خلاق کشور نکنیم ؟!