به گزارش تابناک جوان به نقل از ایسنا، مسعود کبیری، با اشاره به چالشهای باسوادی دانش آموزان گفت: عدالت آموزشی و استانداردهای آموزشی از جمله ابعاد سواد یا کیفیت آموزش هستند. تا چند سال گذشته عدالت آموزشی به مفهوم خوب نوشتن و خواندن و رسیدن به میانگین دانش آموزانی بود که بتوانند خوب بخوانند و بنویسند، اما اکنون رسیدن تکتک دانشآموزان به این مفهوم مد نظر است. همانطور که در سال ۲۰۰۵ بحث "آموزش برای همه" مطرح بود اما اکنون بحث "آموزش باکیفیت" مطرح است.
وی با بیان اینکه لزوما نمی توان با در نظر گرفتن یک بعد، آموزش و پرورش کشورها را به لحاظ کیفیت آموزش با یکدیگر مقایسه کرد گفت: نکته بعد این است که آیا دانش آموزان با چیزهایی که به آنها یاد می دهیم میتوانند در عمل کار کنند یا باید به کلاسها و دورههای تکمیلی در خارج مدرسه بروند؟.
کبیری درباره برخی نظرات مبنی بر آنکه روش ارزشیابی توصیفی موجب شده تا دانش آموزان بیسوادتر شوند گفت: شاید این تعبیر سختی باشد که بگوییم ارزشیابی توصیفی بچه ها را بیسوادتر می کند، یک مولفه به تنهایی نمیتواند تعیین کننده کیفیت آموزشی باشد. باید توجه کنیم قبل از ارزشیابی توصیفی چه اتفاقی میافتاد و بعد از آن چگونه شده است؟.
وی ادامه داد: قبل از ارزشیابی توصیفی میتوانستیم با برآوردی به عنوان مثال بگوییم که ۱۰ درصد از بچه ها افت می کردند، اما الان در ارزشیابی توصیفی این ۱۰ درصد تا پایه ششم بالا می آیند و در آنجا یک آزمون و امتحانی برگزار میشود و وارد پایههای بعدی میشوند. اتفاقی که رخ می دهد این است که اگر برخی به تکرار پایه نیاز داشتند و این اتفاق برایشان نیفتاد، بار تراکمیاش به پایههای بالاتر می رود و عدهای هنوز مجهز به مهارتهای پایه اولیه نیستند.
مدیر داده پردازی مطالعات تیمز و پرلز درباره آزمونهای بین المللی تیمز و پرلز و منحنی بهتر یا بدتر شدن وضعیت آموزشی ما در مقایسه با دنیا گفت: آخرین آزمون ۲۰۱۵ برگزار شد. نتایج نشان میدهد عملکرد در درس ریاضی در حد قبل است ولی در مهارت علوم و خواندن کاهش شدید ۳۰ نمرهای دارد. منتها نمیتوان خیلی راحت آن را به ارزشیابی توصیفی ربط داد. کتابها و برنامههای درسی و ساختار نظام آموزشی تغییر کرده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ادامه داد: مثلا نتایج نشان میدهد اگر میانگین نمره این آزمون ۵۰۰ باشد، میانگین نمره ایران هم پایه چهارم و هم پایه هشتم حدود ۴۳۰ است. حدود ۷۰ کشور در این آزمون شرکت می کنند و درس ریاضی، علوم و سواد خواندن را میسنجد. در درس علوم پایه هشتم میانگین مان به ۴۷۷ رسیده بود که در سال ۲۰۱۵ به ۴۵۰ کاهش یافت. دو نکته وجود دارد اول آنکه همیشه در منطقه ای قرار داریم که عملکردمان به میانگین نمیرسد. دوم آنکه در نسبت کشورهای منطقه، اول نیستیم و بسیاری کشورهای منطقه از ما بهترند که کمی نگران کننده است.
وی در پاسخ به اینکه آیا اصلا تیمز و پرلز ملاک خوبی است و باید برویم در این آزمونها شرکت کنیم یا خیر؟ گفت: بحث اینکه باید برویم یا خیر را خود کشور تصمیم می گیرد، البته یکسری ملاک ها را برای اسناد بالادستی تعریف کرده ایم. در ایران ۱۴۰۴ این چشم انداز دیده شده که باید کشور اول منطقه باشیم، خب از کجا میتوان آن را دریافت؟ البته نمیتوان هم به قطعیت گفت حتما تیمز بهترین روش سنجش و استناد است، تیمز هم اشکالاتی دارد ولی مسئله این است که اگر قرار باشد همه کشورها با یک ملاک سنجیده شوند آزمونی مانند تیمز لازم است.
وی ادامه داد: مطالعات دیگری نیز در جهان انجام میشود که حوزه هایی چون سواد شهروندی، فناوری و... را میسنجد. همه اینها یک روش شناسی دارند.
کبیری با بیان اینکه شکی نیست که ارزشیابی توصیفی تغییر رویکردی ایجاد کرده و در آشنایی معلمان با حوزه های مختلف سنجش تاثیر داشته است گفت: منتها اجرای آن در سطح کشور با خوشبینی که در ابتدای آن تصور میشد همراه نبود.
وی افزود: ایده های بسیاری برای بچه ها داریم، ایمنی، امنیت و... بر اساس تحقیقات انجام شده ایران از جمله کشورهایی است که کمترین زمان آموزش در دوره ابتدایی را دارد، کودکان ایرانی در یک سال تحصیلی به طور متوسط در دوره ابتدایی۶۴۵ ساعت در مدرسه حضور دارند. در حالی که استاندارد یونسکو ۱۰۰۰ ساعت در ۲۰۰ روز آموزشی است.
وی با بیان اینکه ما امسال که تعطیلی مدارس بر اثر آلودگی هوا در تهران نداشتیم بچه ها خوشبینانه ۱۶۵ روز به مدرسه می روند گفت: در حقیقت در هفت و نیم ماهی که بچه ها به مدرسه می روند انتظارات زیادی داریم. در سند تحول بچه ها باید ۹۲۵ ساعت آموزش ببینند اما بسیار کمتر از این مقدار است. کیفیت آموزش دستخوش تغییر است و از هر سه دانش آموزی که در دوره ابتدایی اختیار داریم یک نفر به حداقل استانداردهای ما نمیرسد یعنی خواندن و نوستن و یا چهارعمل اصلی را به طور کامل بلد نیست.
به گزارش ایسنا، ابراهیم طلایی، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس نیز در پاسخ به اینکه دانش آموزان ما نسبت به گذشته باسواد تر شدهاند یا بیسوادتر؟ گفت: جای تاسف است که در آموزش و پرورش ما موسسه و مرکز سنجش ملی نداریم و ناچاریم خود را با مقیاس بین المللی تیمز و پرلز و... قیاس کنیم.
طلایی با شاره به نتایج یک سنجش ملی در دانشگاه تربیت مدرس گفت: نتایج این سنجش نشان میدهد کیفیت برآیند آموزش و پرورش کیفیت قابل دفاع نیست؛ حتی در حیطه سنجش حوزه های شناختی؛ البته کل سنجش در همه حوزه ها را ۱۸۰ درجه را در نظر گرفتیم که مشخص شد ۳۰ درجه در آموزش و پرورش انجام شده و هنوز ۱۵۰ درجه باقی مانده است و در مباحثی چون تاب آوری و غیره نتایج خوبی به دست نیامده است.
وی تاکید کرد: علاوه بر اینها اینجا از سنجش برآیند صحبت میشود و سنجش فرایند صحبت نمی شود متوجه شدیم روی این بخش باید بیشتر کار شود. برخی معلم ها هنوز نمره ها را تبدیل به گزاره خوب، بسیار خوب و... میکنند. ما استاد ساخت طرح هایی با عناوین و مفاهیم زیبا هستیم، اما فرهنگ برخی از این مفاهیم ها را نهادینه نکردیم. به عنوان مثال در کارنامه توصیفی برای درس علوم چهار قسمت در نظر گرفته شده اما در نهایت معلم باید همه را تجمیع و یک گزاره را ارائه کند. اما کارنامه توصیفی در کشور سنگاپور فقط درباره خواندن و نوشتن به طور میانگین چهار و نیم صفحه توصیف درباره هر دانش آموز وجود دارد.
وی با بیان اینکه موافق اصلاحاتی هستم که برروی ارزشیابی توصیفی انجام میشود گفت: اگر اثربخشی مفاهیمی در دنیا اثبات شده است باید ملزومات آن نیز فراهم شود. آموزش و پرورش سال گذشته تصمیم به حذف آزمون مدارس سمپاد گرفت اما دوباره ناچار شد آن را برگرداند. تعبیر بنده آن است که آموزش و پرورش از ارزیابی درست به سمت حذف ارزشیابی رفت. در تکالیف مهارت محور نیز به سمت حذف رفتیم. ایدهها در بافت ایران باید بازتعریف شوند و قبل از اجرا ظرفیت سنجی روی آنها انجام شود.
وی در برنامه تلویزیونی پرسشگر افزود: در سواد خواندن و نوشتن هم مشکل داریم، سواد عاطفی و ارتباطی و... بماند. بچه های کلاس ششمی داشتیم که نمیتوانستند کتاب چهارم را بخوانند. در ارزشیابی توصیفی، سنجش نکاتی وجود دارد و در مواردی باعث مسامحه گری در سنجش شده است.