
علی پاکزاد (خبرنگار) گپ و گفتی با شهاب حسینی داشت و او در اینباره برای ایسنا نوشت:
«این روزها ماجرای ماسک زدن و
واکسن زدن شهاب حسینی در آن سوی دنیا، موضوعی شد برای اینکه برخی به آن بپردازند و ساده از کنارش عبور نکنند. هر چند آنقدر در جامعه موضوعات مهم وجود دارد که پرداختن به این حاشیهها حوصله میخواهد و انگیزه!
برای همین هم با شهاب حسینی تماس گرفتم تا ببینم تا چه حد این موضوع برای خودش جدیت داشته است؟
شهاب حسینی در پاسخ به سئوالم در خصوص ماسکی که بصورت داشته است میگوید: از ماشین که پیاده شدم دیدم ماسک ندارم. تنها ماسک داخل ماشین این ماسک بود که قبلتر ها، دوستم به من هدیه داده بود. بین زدن و نزدن آن تردید نکردم.

از شهاب ماجرای واکسیناسیونش را پرسیدم. شهاب گفت: هیچ نیت قبلی و برنامه ریزی مشخصی برای زدن واکسن نبود و نداشتم. به اصرار یکی از دوستان که برای آغاز یک کار سینمایی همراهی ام میکرد، در صف واکسن مازاد ایستادیم تا شانس خود را امتحان کنیم. در آمریکا برای مراکز سالمندان و سایر مراکز در اولویت، همیشه چیزی حدود بیست درصد واکسن اضافه در نظر گرفته میشود تا در صورت شکستگی یا اتفاقات غیرمترقبه، مشکلی برای جامعه هدف بوجود نیاید. پس از اتمام کار، مازاد را بین مردم عادی توزیع و تزریق میکنند. کل ماجرا همین بود. اتفافی که برای هر کسی میتواند بیفتد.
شهاب میگوید که آرزوی قلبی اش این است که شرایط واکسیناسیون با بهترین واکسن موجود برای هموطنانش در ایران بوجود بیاید و مردم بیش از این دچار خسارت و مصیبت نشوند. مخصوصا حالا که وعده داده شده در چند ماهه آینده شرایط واکسیناسیون عمومی در کشور بوجود بیاید و او امیدوار است که این وعده تحقق یابد.
از او در مورد پروژهای که اکنون در دست دارد، سئوال میکنم. شهاب میگوید که فیلم دومش را در آمریکا ساخته است.
میدانستم او پیش از این بعنوان اولین کارگردانی اش در آمریکا فیلم The writer is dead را بر اساس نمایشنامه «نویسنده مرده است» اثر «آرش عباسی» با حضور دو بازیگر آمریکایی ساخته بود.
حالا شهاب حسینی میگوید که این روزها مشغول ساخت فیلم «Final Act» با بازیگری سه بازیگر ایرانی انگلیس زبان و سه بازیگر آمریکایی و دو کودک ایرانی و آمریکایی بوده است.
وقتش را نمیگیرم و برایش آرزوی موفقیت میکنم و قدری به حاشیههای که ساخته و پرورانده میشود فکر میکنم و میگویم کاش این همه خلاقیت و ذوق در حاشیه سازی را صرف ارتقای سینما میکردیم..»
لحظه واکسن زدن شهاب حسینی در آمریکا:
جناب آقای شهاب حسینی، اینکه ماسک زدی یا نزدی یا ماسکت چه طرحی داره و از چه برندیه، به خودت مربوطه، اینکه آمریکا ساکنی و برای تفریح و کار میایی ایران باز به خودت ربط داره. ولی اینکه از یک طرف بیایی و پاچه خواری سیستم را بکنی و از طرف دیگه بری آمریکا و تو صف یهویی مازاد برای واکسن زدن بری اونم تو کشوری که برای مسئولین کشور حکم دشمن را دارد و همش مرگ بر آمریکا بوده، صرفا یک معما داره. اونم اینکه شما واقعا انسان دورویی هستی و نون به نرخ روز خوری. اگر آمریکا هستی و اونجا سیتیزن شدی، نوش جونت و ایام به کام، اما حق نداری بیایی تو رسانه های جمعی ادای افرادی که قلبشون برای مردمشون میانه را در بیاری و بایستی راست و راست در تلویزیون و رسانه و ادعا کنی که خونت برای مردمان قرمزه. آقای شهاب حسینی، میدونی چرا امثالی مثل فردین و ناصرملک مطیعی و ایرج و گلپا و .... در دل و قلب مردم ماندگار شدند؟؟؟چون نیامدن از یک طرف ادعا کنند طرف خردمند و از طرف دیگه نون را به نرخ بخورم و برن با مسئولین ببندند، اونها یک رو بودند و مردمی بودند و مردمی هم ماندند.نون را به نرخ نخوردند. بهتره شما هم از اسطوره ها درس مردمی بودن را یاد بگیری و با رفتن به سمت مسئولین از مردمت فاصله نگیری. کار سختیه ولی شدنی، اگر مثل ناصر ملک مطیعی یا فردین یا عباس کیارستمی یا علی حاتمی میخوای باشی باید اول الفبای کردی را یاد بگیری تا بعد بتونی کلمه ی مردانگی و جمله ی یک رو بودن را بنویسی!!!!!!!!