روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «همان طور که پیشبینی میشد مجتبی حسینی بعد از فسخ قراردادش با نفت مسجدسلیمان به طور رسمی هدایت ذوب آهن را پذیرفت. این در حالی است که همزمان با حسینی، مدیران باشگاه اصفهانی با فرهاد مجیدی هم مشغول مذاکره بودند، اما آن طور که خود فرهاد سهشنبهشب اعلام کرد، در نهایت به دلیل برخی مشکلات و مسائل پیشنهاد اصفهانیها را قبول نکرد. در همین بین از تراکتور هم به عنوان یکی از تیمهای خواهان همکاری با مجیدی یاد میشد، اما دست کم تا لحظه تنظیم این مطلب در تبریز همه این موضوع را به صراحت تکذیب میکنند. به این ترتیب اگر فرهاد راهی تراکتور هم نشود، در تهران باقی خواهد ماند؛ جایی که سنگینی سایهاش روی سر کادر فنی استقلال حس میشود. مجیدی از دوران بازیاش بین هواداران استقلال بسیار محبوب بوده و به همین دلیل هم وقتی بیرون از گود باشد، هر لحظه ممکن است صندلی سرمربی این تیم را اشغال کند. او در همین سالهای آغاز مربیگری جای دو سرمربی خارجی استقلال را گرفته و حالا هم نقش آلترناتیو را برای محمود فکری بازی میکند.
داستان شفر
در میانههای لیگ هجدهم بحث انتخاب یک دستیار ایرانی برای وینفرید شفر بسیار داغ شد. سرانجام بعد از گمانهزنیهای فراوان، فرهاد مجیدی به عنوان دستیار کنار مربی آلمانی قرار گرفت. پس از مدتی، اما بعد از شکست استقلال در داربی و نیز باخت این تیم به شهرخودرو در مشهد، شفر برکنار شد. به این ترتیب فرهاد مجیدی در پنج بازی پایانی فصل هدایت استقلال را پذیرفت؛ آن چه پیرمرد ژرمن اصلا انتظارش را نداشت و نارضایتیاش از این موضوع را هم به طور آشکار مطرح کرد. شفر همان زمان در یک برنامه تلویزیونی گفته بود: «من مجتبی جباری را برای دستیاری مد نظر داشتم، اما فرهاد را به من تحمیل کردند. اشتباه کردم او را پذیرفتم.»
حکایت استراماچونی
فصل گذشته هم فرهاد مجیدی برای دومین بار در میانههای راه سرمربی استقلال شد. آبیپوشان لیگ نوزدهم را با آندرهآ استراماچونی آغاز کردند و بعد مشکلاتی برای او به وجود آمد که منجر به ترک ایران از سوی این مربی شد. مدیران وقت باشگاه سراغ مجیدی رفتند و با او برای جانشینی استراماچونی توافق کردند، اما هواداران مخالف این موضوع بودند. آنها اصرار داشتند مجیدی هدایت تیم را قبول نکند تا مدیریت ناچار به بازگرداندن استراماچونی شود. مجیدی هم در واکنش به این فشارها با صدور بیانیهای از پذیرفتن پیشنهاد باشگاه انصراف داد و مدعی شد فقط در صورتی که «امضای معنوی هواداران» را داشته باشد به استقلال برمیگردد. با این حال او چند روز بعد پشیمان شد و سرمربیگری آبیها را پذیرفت!
ماجرای فکری
حالا هم ممکن است اتفاق لیگهای هجدهم و نوزدهم، در فصل بیستم تکرار شود. خانهنشینی این روزهای مجیدی بزرگترین تهدید برای محمود فکری است؛ سرمربی فعلی آبیها که در طول فصل نتوانست اعتماد هواداران را جلب کند و هر لحظه در خطر برکناری قرار دارد. با رویهای که فرهاد مجیدی در پیش گرفته و پیشنهادهای غیر از استقلال را رد میکند، او همچنان یک گزینه بالقوه جانشینی برای همه مربیان این تیم به شمار میآید. با این حال به نظر میرسد فرهاد باید این دور تسلسل را بشکند و کار در سایر تیمها را هم بیازماید. در صورتی که رفت و برگشتهای او در استقلال بیش از حد شود، به تدریج خود هواداران آقای شماره هفت را قبول نخواهند کرد؛ اتفاقی که همین الان هم کموبیش رخ داده و برخی استقلالیها نسبت به حضور احتمالی مجیدی در تیمشان موضع مثبت ندارند.»