روزنامه «خراسان» در ادامه نوشت: بیش از ۱۳ درصد جمعیت بیش از ۹۰ هزار نفری گناباد را سالمندان تشکیل میدهند و این شهرستان دومین شهرستان سالمند کشور به شمار میرود. شایان ذکر است که طبق جدیدترین اظهارنظر مشاور وزیربهداشت در امور توان بخشی، حدود ۲۸/۹ درصد از جمعیت کشور، سالمند هستند. البته این آمارها درباره گناباد به همین جا محدود نمیشود و در «روستای دیسفان» این شهرستان، حدود ۱۰ سال است که هیچ ولادت جدیدی به ثبت نرسیده و در ۱۸ سال اخیر، فقط یک تولد ثبت شده است! از طرفی کمبود امکانات و موقعیتهای شغلی افراد زیادی را وادار به مهاجرت کرده و به مرور زمان به دلیل به دنیا نیامدن هیچ فردی سالهاست که در این روستا صدای خنده هیچ بچهای شنیده نشده و چراغهای مدارسش خاموش شده است.
در ادامه، علاوه بر آشنایی با این روستا، گفتگو با یکی از اعضای شورای اسلامی روستا و یکی از آخرین نفراتی که در این روستا به دنیا آمده و دلایل این اتفاق را که در ۱۸ سال اخیر فقط یک ولادت در این روستا ثبت شده است بررسی خواهیم کرد. همچنین دلایل اساسی مهاجرت را از زبان برخی اهالی دیسفان خواهید خواند.
روستایی با قدمت ۵۰۰۰ سال
دیسفان، نام روستایی از بخش کاخک در شهرستان گناباد است که بافت سنتی خانهها، وجود قناتها و آبانبارهای بیشمار به قدمت تاریخیاش اشاره دارد. جمعیت ساکن و دایم این روستا حدود ۲۰۰ نفر و جمعیت غیر دایمش بیش از ۱۵۰۰ نفر و مساحت آن حدود ۱۲ کیلومتر مربع است. دیسفان، بهار و تابستانهای زیبایی دارد و اهالی روستا در اواخر شهریورماه مشغول جمعآوری میوههایی از جمله توت، آلبالو، گیلاس، انجیر و ... هستند. هماکنون بیشتر ساکنان روستا سالمندان هستند و به کشاورزی و دامداری به شیوههای سنتی مشغولند. آنها به اندازهای کار میکنند که از پس مخارج خود برآیند چرا که با وجود آبوهوای خشک، کمبود ابزار و ... کشاورزی در این منطقه برای افزایش سرمایه و کسب درآمد توجیه اقتصادی ندارد. امروزه آنچه این روستا را از سایر مناطق گناباد متمایز کرده و خبرساز شده، همین موضوع زادولد است که به گفته ساکنانش این اتفاق چند علت اساسی و مورد بحث دارد.
از آنجا که استمرار معضل خشکسالی و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی آن مانند نبود فرصتهای شغلی در این روستا باعث کمبود زادولد و مهاجرت بسیاری از جوانان جویای کار به شهرهای بزرگ شده، تصمیم گرفتیم در این خصوص با یکی از اعضای شورای روستای دیسفان گفتوگویی داشته باشیم. محمد فردوسی پس از بازنشستگی در نیروی دریایی سال ۹۲ به زادگاهش یعنی روستای دیسفان برگشته و تا امروز در شورای روستا مشغول فعالیت است.
خشکسالی ۲۰ ساله باعث مهاجرت افراد زیادی شد
سوال اول را از آقای فردوسی میپرسم که چرا جمعیت روستای دیسفان روزبهروز در حال کم شدن است که میگوید: «روستای ما تا قبل از دهه ۵۰ ساکنان زیادی داشته و بیشتر افراد در آنجا مشغول کشاورزی بودهاند، اما متاسفانه دیسفان به مدت ۲۰ سال دچار خشکسالیهای پیدرپی شد و به همین دلیل افراد زیادی مجبور به مهاجرت شدند.»
متاسفانه سالهاست تولدی اینجا ثبت نشده است
از او میپرسم که آیا این ادعا صحت دارد که سالهاست در دیسفان هیچ نوزادی متولد نشده است؟ که جواب میدهد: «بله، متاسفانه به دلیل مهاجرت و نبود جوانان در روستا، سالهاست که دیگر ازدواج و تولدی در اینجا صورت نگرفته و آخرین ثبت تولد در دیسفان حدود ۱۰ سال پیش بوده است.»
هر ۴ مدرسه روستا هم تعطیل شده است
طبیعتا وقتی هیچ تولدی در یک روستا ثبت نشود، این سوال پیش میآید که چه بلایی سر مدارس آنجا آمده است؟ فردوسی در اینباره میگوید: «روستای دیسفان در گذشته چهار مدرسه داشت که شامل پایههای تحصیلی مختلف بود و کودکان و نوجوانان ما مشکلی در زمینه تحصیل نداشتند، اما به مرور زمان کاهش جمعیت باعث تعطیلی همه این مدارس شد. پس از آن، دو مدرسه به بخش خصوصی واگذار و یکی از آنها تبدیل به زائرسرا شد و ما با کمک اعضای شورای اسلامی دیسفان آخرین مدرسه را به خانه ورزش تغییر کاربری دادیم».
علت مهاجرت تنها مسائل شغلی نیست
فردوسی درباره اصلیترین عاملی که باعث مهاجرت افراد از روستای دیسفان شده، میافزاید: «علت مهاجرت تنها به وقوع خشکسالی و کمبود امکانات آموزشی و شغلی محدود نمیشود بلکه بسیاری از جوانان در روستا با مدارک تحصیلی بالا حاضر به ماندن و اشتغال در بخش کشاورزی و دامپروری نیستند. در این خصوص به جرئت میگویم از حدود ۱۴۰ خانوادهای که در دیسفان زندگی میکنند، در هر خانه دو تا سه نفر تحصیلکردهاند.»
بیشتر ساکنان روستا، سالمند و از کارافتاده هستند
اکنون با وجودی که در زمینهای روستا بیشتر میوهها به جز میوههای مناطق مدیترانه قابل کشت است و امکان پرورش کرم ابریشم نیز در آنجا وجود دارد، به نظر شما با انجام چه کارهایی میتوانیم دوباره شاهد رونق روستای دیسفان باشیم؟ عضو شورای روستای دیسفان در پاسخ به این سوال میگوید: «با اینکه ساکنان روستای دیسفان بیشتر افراد سالمند و از کار افتاده هستند و مجبورند به خاطر تامین هزینههای زندگی خود کشاورزی کنند، اما به نظر میرسد اگر مسئولان جهاد کشاورزی و سایر نهادهای وابسته شرایط و تسهیلاتی را با ارائه وام برای خرید ماشین و ابزارآلات کشاورزی به افراد حاضر در روستا اختصاص دهند، این اقدام شاید بتواند مشوق بازگشت کسانی شود که با وجود تعلق خاطر مجبور به ترک اینجا شدهاند. همین حالا بیشتر جوانان و افرادی که مهاجرت کردهاند سعی میکنند در مراسم ایام محرم، عید نوروز و نیمه شعبان به روستا بازگردند و در کنار خانواده و پدرومادر خود باشند که این نشاندهنده علاقهشان به این خطه است، اما شرایط، تصمیم دیگری برای آنها گرفته است.»
به خاطر وجود امامزاده در روستا ماندهام
۱۸ سال پیش، یکی از آخرین بچهها در دیسفان به دنیا آمد. «شهربانو تقوی» یکی از آخرین افرادی است که در دیسفان متولد شده و طبق اطلاعات ما بعد از او تنها یک تولد دیگر در دیسفان ثبت شده است که آن فرد هم این روزها، کمتر از ۱۰ سال دارد.
یکی از آخرین افراد متولدشده در دیسفان در ابتدای صحبت با ما از دلایل عمده مهاجرت میگوید: «کمبود درآمد، آبوهوای خشک و نبود امکانات آموزشی باعث شده که افراد زیادی به شهرهای دیگر از جمله مشهد و تهران مهاجرت کنند. مثلا همین حالا مشکل نبود مدرسه بسیار جدی است و خانوادههای زیادی به همین دلیل روستا را ترک کردهاند. هماکنون فرزندان ما برای تحصیل مجبورند به روستاهای اطراف بروند و مسافت زیادی را طی کنند و این رفتوآمدها باعث نگرانی دایمی ما شده است.»
از تقوی میپرسم که با وجود کمبود امکانات چه چیزی تا امروز مانع مهاجرت شما شده است که میگوید: «بزرگترین معضل ما در روستا کمبود شغل است و خوشبختانه مشکلاتی در خصوص کمبود آب، یا نبود برق و گاز نداریم. راستش را بخواهید من خادم «امامزاده سلطان احمد جوانمرد» هستم و به دلیل تعلق خاطر به ایشان هیچوقت حاضر نشدم که دیسفان را ترک کنم. اینجا برای من بسیار دوستداشتنی است و حاضر به ترک روستایمان نیستم.»
راز روستای زیرخاکی در دیسفان!
وجود آثار باستانی قلعه دیسفان، دیدهبانهای صالح، دیدهبانهای برج و همچنین آثار دیگری از جمله تونلهای اتصال مرکز قلعه با آب انبار و خانهها و ... چیزی شبیه سفری تاریخی در روستای دیسفان است. از طرفی حضور نواده امام موسی کاظم (ع) یعنی امامزاده سید احمد جوانمرد باعث جذب گردشگران و شیفتگان زیادی به این روستا شده است. اصل بنای امامزاده در قرن هشتم هجری همزمان با سلسله تیموریان احداث شده و گنبد هشت ترک آن بیانگر این دوره تمدن اسلامی است. پس از آن، در دوره صفویان این بنا یکبار دیگر بازسازی و سرانجام در سال ۱۳۶۹ با اضافهکردن چند ساختمان و شبستان به امامزاده بازسازی نهایی انجام شده است.
تاکنون اخبار وجود شهرها و روستاهای مدفونشده زیادی به گوشمان خورده است و احتمال وقوع این امر در دیسفان هم وجود دارد! در واقع بنا بر گفته ساکنان، وجود تونلها شاهد این ماجراست و زمان ناپدیدشدن این روستا همزمان با حمله مغولها به ایران است. اکنون در حالیکه کشف این روستای زیرخاکی میتواند یکی از عوامل مهم برای جذب گردشگر و رونق مجدد به دیسفان باشد، اما تا به امروز قدمی برای کشف این راز بزرگ برداشته نشده و پیگیریهای فراوان مسئولان روستا به جایی نرسیده است.
زادگاه شخصیتهای برجسته و تحصیل کرده
با وجودی که کمبود امکانات آموزشی افراد زیادی را وادار به مهاجرت از دیسفان کرده، اما این روستا زادگاه افراد تحصیلکرده است که برخی از آنها به خارج از کشور مهاجرت کردهاند.
از میان این افراد میتوانیم به مرحوم آیتالله فیض که در نجف اشرف تحصیل کرده اند و از مفاخر خراسان هستند، آقای صلاحی که اولین مدرسه در گناباد را تاسیس کردند و همچنین دکتر فاطمه فیض دیسفانی که در مشهد طبابت میکنند، اشاره کنیم.
طبق آمارهای به دست آمده در دو سال گذشته علت ۱۰ درصد مهاجرت روستاییان به شهر برای جستوجوی شغل بوده، اما عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دیگری نیز در شکلگیری این امر دخیل است که اکنون به بررسی آنها در روستای دیسفان میپردازیم. آنچه در ادامه میخوانید، چکیدهای از صحبتهای اهالی روستا درباره اصلیترین دلایل مهاجرت از دیسفان است.
یافتن شغلی بهتر| فعالیت عمدهای که افراد میتوانند در روستا انجام دهند کشاورزی است که آن هم با مشکلات متعددی مواجه است. زمینهای دیسفان معمولا کوچک و پلکانی هستند، مبارزه با آفات نیازمند هزینه بالایی است و از همه مهمتر آبیاری زمینها نیز به صورت نوبتی است؛ بنابراین بسیاری از افراد ترجیح میدهند که برای پیدا کردن شغلی مناسب که مشکلات و محدودیتهای کمتری دارد به شهرها مهاجرت کنند. البته به گفته ساکنان روستا مساعدت مسئولان در پرداخت وامهای کم بهره، همکاری برای مرمت قناتها و... میتواند در این زمینه به افراد کمک کند.
ادامه تحصیل| همانطور که گفته شد تعطیلی مدارس یکی دیگر از عوامل مهم مهاجرت از روستاست. همین حالا هم بسیاری از خانوادههای دیسفانی برای تحصیل فرزندان خود در مقاطع ابتدایی و دبیرستان نگران هستند و با وجود این ترجیح میدهند از همان ابتدا وارد شهر شوند تا مشکلی در روند ادامه تحصیل نداشته باشند.
کهولت سن و دست کشیدن از کار| متاسفانه کشاورزی و دامداری در این منطقه تنها به سبب گذراندن زندگی ساکنان روستا انجام میشود و با این که در زمینهای دیسفان امکان کاشت محصولات مختلف وجود دارد، اما بهدلیل کمبود تسهیلات، کشاورزی از رونق افتاده و زندگی بعضی افراد به زحمت با کمکهای کمیته امداد و همان مبلغ ناچیز یارانه به سختی تامین میشود!
نابودی روستاها، نابودی تمدنهاست
در آخر باید گفت تداوم پدیده مهاجرت از روستا به شهر باعث نابودی کامل آبادی و شکوفایی میشود چرا که انحطاط یک روستا چیزی شبیه از بین رفتن یک تمدن است، بویژه روستاهایی مانند دیسفان که از قدمت بالایی برخوردار هستند. اگرچه این مهاجران با ورود به شهر با مشکلاتی که در گذشته داشتند، دیگر مواجه نمیشوند، اما مسائل جدیدی مانند: آلودگی هوا، بیماری، گرانی، کمبود فضای زیستی، آموزشی و ... برای آنها وجود دارد. از آن طرف جمعیت روستاها روزبهروز کاهش پیدا میکند، افراد سالخورده از عهده کار سنگین کشاورزی برنمیآیند و متاسفانه این موضوع باعث تخلیه و نابودی روستاها میشود. اکنون با تامین زیرساختها و ارائه تسهیلات نجات دیسفان و تمام روستاهایی که افرادش در حال مهاجرت هستند، امکان پذیر است.
به امید شنیدن دوباره صدای نوزاد در دیسفان
اکنون با وجودی که تمامی جمعیت روستا را افراد مسن تشکیل میدهند و جوانترها برای کار به شهرهای اطراف مهاجرت کردهاند، اما اگر شغل برای آنها مهیا شود و اقدامات لازم برای سایر امکانات آموزشی و بهداشتی اهالی روستا در نظر گرفته شود، دیگر نه تنها جوانان از روستا نمیروند بلکه به این خطه برخواهند گشت، تعداد زادولد افزایش پیدا میکند و میتوان امیدوار بود که بار دیگر کودکی در دیسفان متولد میشود و مدارسش رونق میگیرد.