عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور گفت: از جمله دلایل مهاجرت زنان تحصیل کرده عدم وجود امنیت شغلی، عدم وجود بازار کار و فقر است. همچنین این مهاجران در سالهای نخستین مهاجرت با مشکلاتی نظیر افسردگی مواجه میشوند، از این رو لازم است دولتها سیاستهای ویژهای را برای جلوگیری از فرار مغزها بیاندیشند.
گلناز سعید در همایش زنان تحصیل کرده، فرصتها و چالشها که به همت انجمن ایرانی مطالعات زنان برگزار شد، اظهار کرد: پیش از انقلاب مشروطه با پدیدهای به نام مهاجرت مواجه بودیم که بخشی از این مهاجرین را زنان تشکیل میدادند. اغلب برای کار در کارخانه ذغال سنگ به سمت قفقاز و شوروی سابق مهاجرت میکردند حتی بخشی از زنان در کارخانهها مشغول به کار شدند.
وی با بیان اینکه مهاجرت پدیدهای است که در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه و گاها برای رفع مشکلات اقتصادی افراد رایج است، افزود: در ایران به علت کم بودن آمار زنان تحصیل کرده پیش از انقلاب مشروطه مهاجرت زنان نیز به نسبت مردان کمتر بوده است که پس از انقلاب مشروطه آمار افزایش یافت. همانطور که هم اکنون بیش از ۶۳ درصد از زنان دارای تحصیلات دانشگاهی هستند.
به گفته وی طی سالهای ۱۸۵۰ تا ۱۹۱۴ میلادی بزرگترین مهاجرتها شکل گرفت به طوری که در این دوره حدود ۱۰ درصد جمعیت جهان مهاجر بودند. اغلب افراد به علت دوری آمریکا از جنگ جهانی دوم به این کشور مهاجرت کردن از این رو پس از جنگ جهانی دوم آمریکا با ایجاد مرزی، مهاجرت را محدود و اغلب افراد به سوی اروپا مهاجرت کردند.
سعید ادامه داد: بعد از جنگ جهانی دوم ترکها به سمت آلمان مهاجرت کردند لذا بیشترین مهاجرین آلمان را ترکها تشکیل میدهند و اینگونه فرهنگ خود را نیز به این سرزمینها میبردند.
وی افزود: باید زمینه کارآفرینی و فعالیت زنان را تسهیل کرد تا از مهاجرت نخبگان جلوگیری شود، چراکه نبود شغل و جنگ یا آزار و اذیتهای سیاسی و مذهبی و پناهندگان زیست محیطی از جمله عوامل ترغیب کننده مهاجرت هستند.
هنجارهای اجتماعی- مذهبی بالاترین درصد اثر را بر کاهش فعالیت اقتصادی زنان دارند
در بخش دیگر این برنامه، دکتر فیروزه عزیزی با بیان اینکه استخدام زنان در بخش دولتی کشورهای منا _خاورمیانه و شمال آفریقا_ کاهش پیدا کرده است، اظهار کرد: اشتغال زنان بدون دستمزد و یا اشتغال در بخش خصوصی به علت نوع فرهنگ این کشورها امکان پذیر نیست.
وی ادامه داد: اشتغال زنان در کشورهای منا متناسب با انتظار نیست، به طوری که با وجود سرمایه گذاری بسیار این کشورها در حوزه آموزش زنان به ویژه آموزش عالی و ارتقای سطح تحصیلات آنها اما مشارکت اقتصادی و اشتغالشان افزایشی نداشته است.
عزیزی همچنین در پایان گفت: پایین ترین نرخ اشتغال زنان در جهان به کشورهای منا معطوف میشود. همچنین هنجارهای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی بالاترین درصد اثر بر کاهش فعالیت اقتصادی زنان در این منطقه را دارند.