۱۳ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۱:۵۵

«عزت‌الله نگهبان» که بود و چه کرد؟

«عزت‌الله نگهبان» که بود و چه کرد؟
دوازده سال از درگذشت «عزت‌الله نگهبان» می‌گذرد. به او لقبِ پدر باستان‌شناسی ایران را داده‌اند و برخی او را دشمن بزرگ قاچاقچیان و دلالان عتیقه در ایران می‌دانستند.
کد خبر: ۳۴۳۲۱
جامعه باستان‌شناسی ایران در دوازدهمین سالروز درگذشت دکتر عزت‌الله نگهبان، پدر باستان‌شناسی ایران مروری داشته بر زندگی او و اثراتی که در باستان‌شناسی ایران داشت:
«عزت‌الله نگهبان، باستان‌شناس سرشناس و بنیان‌گذار موسسۀ باستان‌شناسی دانشگاه تهران، در روز ۱۰ اسفند سال ۱۳۰۴ خورشیدی در اهواز به دنیا آمد. دو سال بیشتر نداشت که پدرش به عنوان نمایندۀ مردم اهواز در مجلس شورای ملی انتخاب شد و همراه خانواده به تهران آمد. وی تحصیلات ابتدایی را در دبستان جمشید جم (که بعد‌ها ایرج خوانده شد) به پایان رساند. برای دورۀ دبیرستان، نخست با گذراندن کنکور وارد مدرسۀ فنی آلمانی (مشهور به مدرسۀ صنعتی) در تهران شد و در رشتۀ مهندسی برق و مکانیک ثبت نام کرد. پس از یک سال تحصیل در این رشته، با اعلام بسته شدن مدارس خارجی توسط وزارت معارف وقت، وارد دبیرستان فیروز بهرام شد و تحصیلات متوسطه را در این مدرسه به پایان برد.
در سال ۱۳۲۸ در رشتۀ باستان­‌شناسی از دانشگاه تهران مدرک کارشناسی گرفت و یک سال بعد برای ادامۀ تحصیل راهی آمریکا شد. او پس از یادگیری تکمیلی زبان انگلیسی در دانشگاه میشیگان، در سال ۱۳۲۹ وارد موسسۀ شرق­‌شناسی دانشگاه شیکاگو شد و در سال ۱۳۳۳ با دفاع از رسالۀ خود با عنوان «سیر سفال نخودی‌رنگ در خوزستان» زیر نظر و راهنمایی «دونالد مک کان» به دریافت درجه کارشناسی ارشد از این دانشگاه موفق شد. نگهبان در طول اقامتش در شیکاگو، با همسرش «میریام لویس میلر» که دانشجوی رشته کتابداری بود آشنا شد و ازدواج کرد.
پس از بازگشت به ایران، کلنل علینقی وزیری از استادان دوره کارشناسی او، به وی پیشنهاد تدریس در دانشگاه تهران را می‌دهد که با استقبال نگهبان و موافقت دکتر علی‌اکبر سیاسی ـ رییس دانشکده ادبیات ـ مواجه می‌شود. با موفقیت در آزمون کتبی و مصاحبه، نگهبان با درجه دانشیار پایه ۱ به استخدام دانشگاه تهران درآمد و دانشگاه شیکاگو نیز مدرک وی را معادل دکتری ارزشیابی کرد. در سال ۱۳۴۵ نیز با اخذ دکترای افتخاری از دانشگاه تهران به درجه استادی ارتقا یافت. از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۶، دکتر نگهبان مدیریت گروه باستان‌شناسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران را به عهده داشت.
وی در سال ۱۳۳۶ طرح تاسیس «موسسۀ باستان­‌شناسی دانشگاه تهران» را پیشنهاد داد که با موافقت و پشتیبانی کلنل وزیری، موافقت دکتر سیاسی ـ رییس وقت دانشکدۀ ادبیات ـ و پیگیری‌های مستمر خود او و با وجود بودجۀ اندک دانشگاه، در نهایت با موافقت دکتر احمد فرهاد ـ رییس دانشگاه تهران ـ عملاً در سال ۱۳۳۸ کار خود را آغاز کرد و دکتر نگهبان تا سال ۱۳۵۶ عهده‌دار ریاست آن بود. او در سال ۱۳۵۴ به ریاست دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران منصوب شد و تا زمان بازنشستگی خود در سال ۱۳۵۷ در این سمت باقی ماند.
نگهبان در طول فعالیت علمی خود در زمینۀ باستان‌شناسی گام‌­های مهم و اثرگذار بسیاری برداشت:
تغییر ساختاری اردو‌های علمی دانشجویی؛ تا زمان تدریس دکتر نگهبان هیچ برنامه­‌ای برای آموزش میدانی دانشجویان باستان­‌شناسی وجود نداشت و تنها برنامه میدانی اردو‌های علمی بودند که برای دانشجویان در نظر گرفته می­‌شد و از آن‌جایی‌که این اردو‌ها ـ که بیشتر تفننی بودند ـ در روز‌های تعطیلات نوروز برگزار می­‌شد، استقبال چندانی از آن‌ها صورت نمی­‌گرفت و دانشکده هزینۀ آن را صرف امور دیگری می­‌کرد. او برای نخستین بار مسیر­های بازدید اردو‌ها را که معمولا اصفهان و شیراز بود، به بررسی و بازدید آثار باستانی کمتر دیده‌شده در سایر نقاط کشور هدایت کرد.
تاسیس موسسۀ باستان­‌شناسی دانشگاه تهران؛ دومین گام اساسی او بنیادگذاری موسسۀ باستان­‌شناسی دانشگاه تهران بود که از ارائه طرح در سال ۱۳۳۶ تا آغاز به کار عملی آن در سال ۱۳۳۸ نزدیک دو سال به طول انجامید. نخستین فعالیت این موسسه شرکت در برنامه بررسی­ و حفاری­‌های باستان­‌شناسی موسسۀ شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو در منطقۀ شاه­‌آباد و ماهیدشت کرمانشاه به سرپرستی «رابرت بریدوود» در سال ۱۳۳۸ بود. این هیأت در سال ۱۳۳۹ و در پایان کار، تمام وسایل و تجهیزات خود را به موسسۀ باستان‌شناسی اهدا کرد.
دعوت از باستان­‌شناسان مطرح دنیا برای کار در ایران؛ دکتر نگهبان با دعوت از بریدوود، کارلوفسکی و کالدول، نقشی اساسی در گشودن فصلی جدید و علمی در باستان­‌شناسی پیش از تاریخ ایران ایفا کرد.
کاوش در مارلیک، نخستین کاوش مشترک با اداره کل باستان‌­شناسی؛ کاوش­‌های باستان­‌شناسی در مارلیک (چراغعلی تپه) رودبار، نخستین همکاری مشترک اداره کل باستان­‌شناسی و موسسه باستان­‌شناسی دانشگاه تهران محسوب می‌شود که بدون شرکت باستان‌شناسان خارجی و به سرپرستی دکتر نگهبان به مدت ۱۴ ماه انجام شد.
کاوش­‌های هفت‌تپه خوزستان؛ این کاوش­‌ها با وجود کارشکنی‌های فرانسویان و شخص رومن گیرشمن که مایل به حفاری در آن‌جا بود، در سال ۱۳۴۴ به سرپرستی نگهبان انجام شد.
تلاش برای تصویب قطعنامه محکوم کردن قاچاق و فروش اشیای عتیقه؛ دکتر نگهبان همواره یکی از سرسخت‌ترین مدافعان برنامه­‌های منظم کردن فعالیت­‌های مربوط به باستان‌شناسی بود و برخی وی را دشمن بزرگ قاچاقچیان و دلالان عتیقه در ایران می­‌دانستند. در پنجمین کنگره بین‌المللی باستان­‌شناسی و هنر ایران در سال ۱۳۴۷، دکتر نگهبان نقشی اساسی در تصویب قطعنامه­‌ای در محکوم کردن قاچاق و فروش اشیای عتیقه داشت. افزون بر این، در سمت مشاور فنی باستان­‌شناسی در اداره باستان­‌شناسی وقت، سهم عمده‌­ای در جلوگیری از برخی فعالیت­‌های غیر قانونی در زمینه خرید و فروش و قاچاق اشیای باستانی به خود اختصاص داد.
تاسیس نخستین پایگاه مستقل دائمی کاوش برای دانشجویان دانشگاه تهران؛ به اعتراف بیشتر باستان­‌شناسان ایرانی، مهم‌ترین سهم دکتر نگهبان در پیشبرد باستان­‌شناسی کشور، ایجاد کارگاه دائمی در دشت قزوین برای فعالیت­‌های باستان‌شناختی دانشگاه تهران و تربیت دانشجو در این کارگاه است. وی در زمستان سال ۱۳۴۸ موفق به کسب مجوز و بودجۀ لازم برای تعمیر کاروانسرای مخروبه «محمدآباد خره» در قزوین شد. این مکان سپس به کانونی برای پژوهش‌های مستمر و درازمدت باستان‌شناختی دانشگاه تهران تبدیل شد که دانشجویان، با شرکت در انواع فعالیت­‌های میدانی، برای آموزش باستان‌­شناسی کشور در آن شرکت می‌کردند. این برنامه پیشرو تا به امروز نیز در همین مکان ادامه دارد.
تحول نظام آموزشی دانشجویان باستان‌شناسی؛ دکتر نگهبان در تابستان سال ۱۳۴۹ پیشنهادی را در گروه باستان‌شناسی دانشگاه تهران مطرح کرد که به موجب آن دروس عملی الزامی برای دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد در برنامه­‌های درسی دانشجویان باستان‌شناسی گنجانده می­‌شد، به طوری‌که بدون گذراندن این دروس هیچ دانشجویی فار التحصیل شناخته نمی‌شد. اولین گروه دانشجویان باستان‌شناسی و تاریخ هنر برای کارآموزی در ترم اول سال تحصیلی ۵۰-۱۳۴۹ در بررسی و حفاری دشت قزوین شرکت کردند که این برنامه بدون وقفه تا سال تحصیلی ۵۹-۱۳۵۸ ادامه داشت.
دکتر نگهبان در سال ۱۳۵۷ از دانشگاه تهران بازنشسته شد و به فیلادلفیا نقل مکان کرد. وی فارغ از برنامه تدریس و امور اداری، تا آخر عمر اوقات خود را به چاپ گزارش نهایی فعالیت­‌های باستان‌شناختی اختصاص داد، به ویژه نتایج کاوش­‌های باستان­شناختی در چراغعلی تپه مارلیک، تپه زاغه دشت قزوین، هفت‌تپه خوزستان و نیز مروری بر ۵۰ سال باستان­‌شناسی ایران از جمله شاخص­‌ترین کار‌های علمی او به شمار می­‌روند. علاوه بر شرکت، ارائه مقاله و سخنرانی در ده‌­ها همایش داخلی و بین‌المللی، از او نوشته‌های زیادی در قالب گزارش، مقاله و یادداشت به زبان فارسی و انگلیسی به جای مانده است.
در دوره مدیریت نگهبان در گروه باستان‌شناسی و موسسه باستان­‌شناسی، «مجلۀ تخصصی مارلیک» در دو شماره منتشر شد که شماره سوم آن با نام «کند و کاو» بعد‌ها هم چاپ شد، اما پس از آن به کلی تعطیل شد. به خاطر نقش بسیار مهم و تاثیرگذار نگهبان در تاریخ تحولات و ساختار باستان­‌شناسی ایران از او به عنوان «پدر باستان‌­شناسی ایران» یاد می­‌شود.
دکتر نگهبان در ۱۶ بهمن ۱۳۸۷ پس از طی دوره­‌ای چند ساله از عوارض بیماری ناشی از تصادف، در آمریکا درگذشت. جامعه باستان‌­شناسی ایران یاد نگهبان را گرامی می­‌دارد و با یادآوری زحمات او، همه را به اندیشه و تحلیل دوباره تحولات باستان­شناسی در ایران دعوت می­‌کند.»
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا