۰۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۲:۴۷

حال خوب بچه‌ها با «ایدنو»

حال خوب بچه‌ها با «ایدنو»
در گذشته با مفهوم خلاقیت، ابتکار و بسته‌های پژوهشی یک مقدار فانتزی برخورد کردیم اما حالا قرار است با «ایدنو» این روند تغییر کند.
کد خبر: ۳۳۷۰۱
توجه به خلاقیت و نوآوری کودکان و نوجوانان، از جمله مواردی است که درباره آن، حرف های زیادی زده شده است حتی مسابقات و جشنواره هایی هم برای شناسایی خلاقیت ها برگزار شده است اما هنوز خلاقیت ها و ایده های زیادی از کودکان و نوجوانان فراموش می شود و هیچکس برای آنها کاری نمی کند.
حسین تاریخی دبیرکل اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان، علی جانباز معاون فرهنگی و اجتماعی این اتحادیه و مدیرکل فرهنگی اتحادیه ، در خصوص ایدنو توضیح می دهند.
ایدنو طرح نویی را برای جمع آوری و تولیدی کردن ایده های دانش آموزی مطرح کرده است.
 
تاریخی : معنا و مفهوم ابتکار و خلاقیت این نیست که هرچه ساختار موجود هست به هم بریزیم؛ معتقدم یک بخش جدی معنای ابتکار و خلاقیت این است که میدان را خوب بشناسیم، ابزار و امکانات متناسب با آن را شناسایی کنیم و برای اینکه به هدفمان دست پیدا کنیم، دست به خلاقیت و ابتکار و بزنیم.

یک بخش جدی معنای ابتکار و خلاقیت این است که میدان را خوب بشناسیم، ابزار و امکانات متناسب با آن را شناسایی کنیم

این بحث الان به عنوان یک موضوع جدی در این زمینه نیست. به عنوان مثال ما در حوزه تدریس کتب درسی، ساختار رایج متون درسی ما چیست؟ اینکه معلم سر کلاس تدریس کند، دانش آموز هم پشت میز خودش بنشیند و صحبت‌های معلم را دریافت کند؛ اینکه برای تدریس درس علوم، دانش آموز را به محیط طبیعت ببریم و از نزدیک به او نشان دهیم که ساقه و گل و گلبرگ را ببیند و لمس و درک کند و بفهمد چیست تا اینکه گل را سر کلاس، معلم از روی عکس نشان دهد و اینجا دانش‌آموز مجبور می‌شود، حفظ کند.

البته در نظام آموزش ما در این سال‌های اخیر بعد از تدوین سند تحول، اقدامات خیلی خوبی را در زمینه ابتکار و خلاقیت شروع کردند، ولی اینکه اکنون مسیر نهادینه باشد که در کل مجموعه نظام تعلیم و تربیت به رسمیت شناخته شود، کمرنگ است.

فکر می‌کنم در دوره وزارت گذشته بود که عنوان شد از ابزار‌های کمک آموزشی استفاده شود برای اینکه انتقال محتوای کتب درسی به بچه‌ها اتفاق بیفتد که کیت‌های بازی طراحی شود که فکر کنم بحث راه‌اندازی مجموعه‌ای که تولید انبوه بازی‌ها را داشته بشود مطرح شد، ولی آن جوری که باید و شاید شکل نگرفت و همچنان ساختار ما ساختاری خطی و کلیشه‌ای در این زمینه است. حالا اگر بخواهیم در این زیرساخت، صحبت کنیم که دانش‌آموز خلاق کیست باید خیلی عقب‌تر از این حرف‌ها باشیم.

نکته بعدی این است که به نظرم ما همچنان نگاهمان به نوجوان نگاه یک مصرف کننده است نه تولید کننده؛ تا وقتی که این نگاه به دانش‌آموزان باشد که تو باید سر کلاس بیایی درس را یاد بگیری، مشق را بنویسی، امتحان بدهی بعد نمره قبولی بگیری، کارنامه بدهیم تا به مرحله بعد بروی، این اصلا مواجهه فعالی در برخورد با نوجوان نیست و نه تنها باعث سر خوردگی نوجوان می‌شود بلکه امکان هیچگونه بروز استعداد و توانمندی‌های نوجوان و جوان مهیا نمی‌شود.

از طرفی هم باید حواسمان باشد که ما در تشکل و تجربه تشکیلاتی‌مان به شدت این سن، رده سنی هست که به شدت از محدودیت‌های عرف جامعه و از قید و بند‌هایی که به افراد بزرگسال دارند، رها هستند به هرحال دغدغه معشیت ندارد، دغدغه زندگی و اقتصادی ندارد و با یک انرژی مضاعف و روحیه مشعوف حاضر هست که زیر بار مسؤولیت برود و برای اینکه به هدفش برسد هر تلاشی انجام می‌دهد، زیرا رسیدن به هدف برایش بسیار مهم است.

همچنان نگاهمان به نوجوان نگاه یک مصرف کننده است نه تولید کننده

اگرجایی بستری آماده باشد که ذره‌ای به این دانش‌آموز هویت دهد و بتواند او را به رسمیت بشناسد، کم کم این بچه بال در می‌آورد و یک احساساس قرابتی می‌کند و می‌بینید یکی از آسیب‌هایی که در حوزه تربیتی داریم این است که بچه‌ها به شدت یک دفعه وابسته می‌شوند. حالت مرید و مراد ایجاد می‌شود و این رده سنی رده‌ای است که اگر این بچه‌ها حس کنند جایی هست که به آن‌ها بها و هویت داده می‌شود و آن‌ها را به رسمیت می‌شناسد آنقدر به آن مشتاق می‌شوند که حتی ممکن است قاعده تعامل با آن از حالت عادی خارج شود این رده سنی رده‌ای است که به علت عدم توجه اش به این محدودیت‌ها که عرف است در جامعه قابلیت شکوفایی بسیار زیادی دارد و اگر یک مقدار به آن بها و رسمیت داده شود و حتی کار از آن‌ها بخواهیم کشور در این زمینه جهش پیدا می‌کند.

بچه‌ها هم نشان دادند که بسیار هنرمندانه می‌توانند برای حل مشکلات از قوه خلاقیت خودشان استفاده کنند؛ در حال حاضر مدارسی را داریم که توسط مدیر مدرسه، فعالیت‌های حوزه فرهنگی کلا به دست دانش‌آموزان سال دهم و یازدهم سپرده شده است و دانش‌آموزان توانستند با پشتوانه خلاقیت‌شان هنرنمایی کنند.

معتقدم باید توان نوجوانان را در مواجهه با مسائل و مشکلاتی که داریم به رسمت بنشناسیم که اگر به رسمیت شناخته شده و هویت داده شود، به نظرم نحوه شناسایی کردن، حمایت کردن و پشتیبانی خود به خود روی غلطک می‌افتد؛ در واقع وقتی یک دانش‌آموزی در المپیاد شرکت می‌کند و مقام می‌آورد دیگر لازم نیست که شما بگویید چکارش کنم، زیرا ساختار‌های علمی و رسمی وجود دارد که در جریان آن‌ها قرار می‌گیرد البته آسیب‌هایی هم ممکن است داشته باشد مثلا افرادی که برتر می‌شوند، جزو فرار مغز‌ها شوند که البته اگر به این‌ها توجه نشود ممکن است آسیب‌هایی ببینند.

باید یک مواجهه فعال با نواجوان داشته باشیم که می‌خواهد دست به ابتکار و خلاقیت بزند حتی در حل کردن مسائل پیرامونی خودش در محیطه مدرسه، خانواده، اجتماع پیرامونی اش و محله اش.

جانباز: در سال‌های گذشته با مفهوم خلاقیت، ابتکار و بسته‌های پژوهشی یک مقدار فانتزی برخورد کردیم؛ مثلا در حوزه ابتکار و خلاقیت، جشنواره‌های سازه‌های ماکارونی، جشنواره تخم مرغ، پل ماکارونی داشتیم. در بعضی موضاعات تفکر خلاق به مفاهیم فانتزی تبدیل شده است.

با مفهوم خلاقیت، ابتکار و بسته‌های پژوهشی یک مقدار فانتزی برخورد کردیم

این موضوع به دلیل این بوده که خواستیم جریان مربوط به ابتکار و خلاقیت بین بدنه دانش‌آموزی کشور خیلی جاری و ساری کنیم، اما متاسفانه به جای ورود به حل مسائل اساسی مدرسه و جامعه پیرامونی‌اش و گروه همسالان، همین شرایط را داریم یعنی به جای اینکه به آن اعتماد کنیم، وارد مراحل خیلی ساده و پیش پاافتاده کردیم.

مثلا اگر به کتاب تفکر و سبک زندگی که موضوع این جلسه است، نگاه کنیم، می‌بینیم مفاهیمی مطرح شده است که اصلا مسؤولیت پذیری را نفی می‌کند و به آن توجهی نکرده است و با موضوعات حداقلی مواجه شده است لذا از این بابت باید با مسأله خیلی جدی برخورد کرد و با جوان مسؤولانه‌تر برخورد کرد تا بتوان این موضوع را هم در بدنه دانش آموزی و هم بدنه نخبگانی تسری دهیم.

شما خودتان توانسته‌اید در تشکل اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان کاری در این راستا انجام دهید؟

جانباز: در نسبت با موضوع، تشکل‌ها اساسا ظرفیتشان همین است که به نوجوانان اعتماد کنند و مسؤولیت را به آن‌ها واسپاری کنند و با یک سیاست حل مسأله‌گونه و یا نگاه و رویکرد اینکه بچه‌ها خودشان چالش‌های مربوط به خودشان را حل و فصل کنند، اینجا این اتفاق افتاده است.

تشکل‌ها آمده‌اند که بتوانند مسؤولیت‌ها را تقسیم کنند یعنی از یک بدنه ساختاری حاکمیتی بگیرد، آن را اندازه و کوچک برای بدنه دانش‌آموزی که در مدرسه فعالیت می‌کند، آماده کند یعنی فعالیت‌های فرهنگی و تربیتی که در مدرسه می‌افتد عموما این رویکرد را تقویت می‌کند البته کار‌هایی متعددی صورت گرفته است و جشنواره‌های ایده پردازی داشتیم ولیکن در نسب با موضوعات آن چیزی که برای من محرز بوده، این هست که مسیر تشکل، این را میسر کرده است.

تاریخی: من یک مثال برای شما بزنم شما با برنامه مدرسه انقلاب ما آشنا هستید که بچه‌ها در آنجا نمایشگاه دارند، برای نمایشگاه چه چیز‌هایی نیاز است؟ گاهی پارچه، چسب، مدادرنگی و ... را در اختیار نوجوان می‌گذاریم که اقدام کند، اما گاهی چیزی در اختیار بچه‌ها قرار نمی‌دهیم و می‌بینیم ابتکاراتی دارند از حداقل‌هایی که در کنارشان است.

دانش‌آموزان می‌گویند احساس می‌کنیم وقتی وارد کار تشکلی می‌شویم، به ما هویت داده می‌شود و می‌توانیم خودمان فکر کنیم و ایده بدهیم

یکبار نمایشگاهی رفتم و دیدم که دانش‌آموزان دست‌سازه‌های با یونولیت درست کرده بودند؛ خب یونولیت هم گران است پرسیدم اینهارا از کجا آورده‌اید؟ گفتند سر کوچه مدرسه ما یک خرابه هست که معمولا وقتی مردم جنسی می‌خرند، کارتن‌هایش را آنجا می‌گذارند که آن‌ها را جمع کردیم و شروع به ساختن کردیم.

وقتی نوجوان در معرض قرار گیرد، شروع به شکوفا شدن می‌کند. خاطرم هست که در یک دوره‌ای می‌گفتیم که چرا بچه‌ها وارد تشکل‌ها می‌شوند؟ بالاخره در مدرسه عمده خانواده‌ها به دنبال درس و مشق و بعد هم کنکور آزمون هستند، ولی بچه‌ها پاسخ می‌دادند که احساس می‌کنیم وقتی وارد کار تشکلی می‌شویم، به ما هویت داده می‌شود و ما می‌توانیم خودمان فکر کنیم و ایده بدهیم و آن ایده و فکر را به عملیات برسانیم.

برای دانش‌آموز خیلی مهم است که یک جایی به او هویت داده شود و او بتواند ابتکار و خلاقیتش را محک بزند؛ این خیلی مهم است که ما به عنوان متولی ریسک خطای دانش‌آموزمان را نیز بپذیریم؛ بالاخره ممکن است وقتی دانش آموز ابتکار و خلاقیت به خرج می‌دهد خطا هم داشته باشد پس اگر ما بپذیریم وارد شدن نوجوان در عرصه خلاقیت ممکن است مستلزم خطا باشد و ما آن خطا را به رسمت بشناسیم، این باعث می‌شود که اعتماد به نفس دانش آموز تقویت شود و احساس سرخودگی نکند و خیلی هم راغب شود.

شنیده‌ایم که در حال ایجاد مرکزی برای ایده‌ها و خلاقیت‌های دانش‌آموزی هستید؟ این مرکز چیست و قرار است چه اتفاقی بیفتد؟

تاریخی: ما موضوعمان در واقع صنایع خلاق فرهنگی هست؛ که البته این الان مسأله جدید در دنیا نیست و مسأله‌ای کاملا جا افتاده است و بخش جدی آن برای حوزه نوجوان هست.

ما تجربه‌ای در تخت جمشید داشتیم که ۸ دانش‌آموز مسلط به زبان با یک دسته کل در ورودی تخت جمشید ایستاده بودند و گردشگران که می‌آمدند، برای آن‌ها صحبت می‌کردند و گردشگران جذب این بچه‌ها شده بودند.

در واقع مرکز خلاقیت میاد متناسب با صنایع فرهنگی، اتفاق خلاقانه را با محوریت نوجوان اضافه می‌کند که با آموزش و پرورش داشتیم این کار را به نقطه خوبی می‌رساندیم که تغییرات در ساختار آموزش و پرورش، مسیر را تغییر کرد.

در حوزه خلاقیت چند عنصر بسیار تأثیرگذار هستند که اول نیروی انسانی است. یک زمان نیروی انسانی به عنوان مدیر آن مسأله و یک زمان به عنوان مخاطب است. نمی‌شود فردی که اهل خلاقیت نیست را بالا سر کار بگذاریم و بگوییم کار خلاقانه انجام شود.

دومین جزء کار در بحث خلاقیت، ساختار است و ساختار باید اجازه مطرح شدن فعالیت خلاقانه را بدهد. سومین بخش به اجزای فیزیکی کار بر می‌گردد شامل روش‌ها و سخت‌افزار لازم می‌شود که البته باید فهم لازم برای استفاده از ابزار‌ها و روش‌ها باشد و بخش آخر هم محتواست که محتوای خلاقانه باید باشد.

در همه این ۴ عنصر که اتفاقات مبتنی بر خلاقیت هستند، نوجوانان می‌توانند ورود داشته باشند و لازمه آن هم این است که یک همگرایی در این موضوع اتفاق بیفتد.
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا