کمک رسانی به مردم سیل زده روز به روز ابعاد وسیعتری به خود میگیرد. بخش گستردهای از کمک رسانی به مردم سیل زده توسط نیروهای نظامی انجام میشود که بدون هیچ چشمداشتی مشغول به انجام وظیفه هستند و صحنههای زیبایی از یاری رساندن و نوع دوستی را به نمایش میگذارند.
یک سرهنگ برای کمک رسانی به مردم سیل زده جلوی کامیون زانو زده و پیرزنها و پیرمردها بر روی کمرش پا میگذارند تا سوار کامیون شوند.
سرهنگ محمد حقیقی عضو لشکر ۵۸ شاهرود در گفتگو با خبرنگار حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به فیلم منتشره از وی در فضای مجازی که در حال کمک به عدهای برای سوار شدن به یک وسیله نقلیه هستند، گقت: در روز ۲۸ اسفند ۹۷ در گردنه خوش ییلاق استان سمنان به دلیل بارش برف سنگین عدهای از مردم گرفتار شده بودند. قرار شد این افراد پس از ساعتی که در مسجد واقع حضرت علی ابن ابی طالب در این گردنه حضور داشتند، به مناطق امن منتقل شوند.
وی در ادامه افزود: تعداد ۲۵۰ نفر از مردم تا ۵ صبح آن روز به پادگان چهل دختر شاهرود منتقل شده و مردمی که در آن مسجد حضور داشتند، همان افرادی بودند که با خودروهای ارتش به آنجا منتقل شده بودند.
این سرهنگ ارتش با اشاره به جزئیات فیلم منتشر شده گفت: در آن صحنه زنان و مردان میخواستند سوار وسیله نقلیه شوند، اما به دلیل نبود امکانات برای این کار، ارتفاع بالای خودروی مورد نظر و همچنین مسائل محرم و نامحرم چارهای جز کاری که انجام دادم نبود گروهی که در تصویر مشخص و آماده ترابری هستند، نزدیک به ۷۰ نفر میباشند.
وی در پایان تاکید کرد: هیچ منتی بابت این کار بر سر کسی نیست و رفتاری جز انجام وظیفه از خود نشان ندادم.
این درجه مختص سپاه و نیروی انتظامیه، درجه ارتشی ها ستاره هستش، البته نفس عمل و انسانیت طرف مهمه ، ارتش و سپاه رو جدا کردن یه دسیسه برای اختلاف اندازی بین مردمه و الا در هر قشری آدم خوب و بد زیاده
محسن
۱۰:۵۱ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۲
حسین جان تا سروانی ستاره هست ، بعدش درجه ها از سرگردی تا سرهنگی همین شکلیه و آرم کلاه رو دقت کنید مربوط به ارتش است ولی باید ذکر کنم پاسداران و ارتشی ها همه مدافع ملت و مملکت و جان برکفند
دورود بر شرف هر دو
جانم فدای سرهنگ جمهوری اسلامی ایران چه ارتشی باشدچه سپاه ماایرانی هستیم وزیرپرچم جمهوری اسلامی ایران زندگی میکنیم وتابع ولایت فقیه یعنی رهبرامان امام خامنه ای دام ظله
ارتشی و سپاهی نداریم همه ملت ایران هستیم و به کوری چشم دشمنان متحد و یکپارچه . اگر جایی هم اختلاف امکانات و عملکرد هست در چارچوب وظایف تعیین شده است. مثلا ارتش نیروی هوایی با جنگده داردو سپاه مسوول پهپاد است. ارتش نیروی دریایی سنگین نظام اسلامی است و سپاه نیروی سبک و سریع . بر همین اساس هم تجهیزات مهندسی متفاوتی داریم و کارهای مختلف را انجام می دهیم. اما زمان خدمت به ملت ایران همچون یک صف واحد در چارچوب وظایفمان عمل می گنیم. ایجاد تفرقه بین ارتش و سپاه خواست دشمنان ایران زمین است و بس.
والله فرقیش که فرق داره سپاه که جز فکر خودش و لبنان فلسطین عراق و سوری یمن فکر هیچکس نیست اما آرتش جان فدایی ایران ایرانی هستش زنده باد آرتش و جناب سرهنگ
نظر شما درباره شهدای تکاور آرتش در سوریه چیه؟
مزخرف نگو ضد انقلاب
سپاه و ارتش فدایی مردم و انقلاب اند
تمام اون کشورهایی که اسم بردی، سنگر اول دفاع از مردم ایران هستند تا دشمن پاش به مرزهای ایران عزیز نرسه
اما یا این را نمی فهمید یا بدتون نمیاد دوباره به ایران حمله بشه و ما مجبور بشیم در همدان و کرمانشاه با دشمن بجنگیم
اونایی که میگن سپاهی بود، لطفا توی کروم سرچ کنید و عکس لباس و درجه ها و ... رو مقایسه کنید. اخه اگر نمیدونید چرا صحبت میکنید.اگرم میدونید و اینو میگید پس خیلی ... . لطفا بعد این پست دیگه در مورد چه ارگانی بودن نظر ندید.فقط سرچ کنید و خودتون با چشم "ببینید"
با سلام ودرود به اين بزرگ مرد نازنين
وقتي اين حركت را ديدم واقعا ازخودم خجالت كشيدم وگفتم اين مرد و به چه درجه اي رسيده
بخدا اگر تمام جمعيت از روي اين بزرگ مرد رد ميشدن خم به ابروش نميامد وقتي شنيد نرده بان آوردن خيالش راحت شد.
شايد هم قمر منير بني هاشم (ع)همينطوري براي بي بي زينب (س)پله شده باشه
واين بزرگ مرد از اربابش پيروي كرد.
من توپادگان چهل دختر سال79 خدمت می کردم اونموقع ایشان سرگرد بودند ومن رو بخاطر دلایلی به پست مهندسی که سرگردحقیقی بودند تبعید کردند وبخاطر اینکه ناراضی بودم هرروز صبح گاه غایب بودم ودرگیرمی شدم وسرگرد حقیقی از هرراهی میخواست من رو سربراه بکنه که نشد وحتی بی دلیل بمن تشویقی داد و...بعد ازاون هر روز من بازداشتگاه می فرستاد تا زمانی که من درگیر شدم تو پادگان ومن رو به یگان پاسدار تبعید کردن که با ید در زاغه مهمات ها نگهبانی میدادم وبا اینکه سرگرد حقیقی رو انقدر اذیت کرده بودم رفتم پیش ایشان وقول دادم که سرباز خوبی خواهم شد وایشان نامه من رو از زیر دست فرماند گردان بیرون اورد وپاره کرد که بینشون هم بحث پیش آمد ومن موندگار شدم چون تصمیم داشتم فرار کنم ودیگه خدمت سربازی نرم وهیچوقت کارایشان رو فراموش نخواهم کرد.