امروز صحنه تحولات داخلی آمریکا از همیشه شلوغتر است و با نگاه کردن به افق سیاسی این کشور میتوان وقوع طوفانی را پیشبینی کرد که بیگمان راه اردوگاه جمهوریخواهان را در پیش خواهد گرفت.
حزب جمهوریخواه با ۱۶۷ سال قدمت، نمای بیرونی خود را به عنوان یک تشکل واحد حفظ میکند؛ اما از درون دچار تفرقه خواهد شدرفتن ترامپ و واگذاری کاخ سفید به دموکراتها، در مقایسه با آنچه که در حال وقوع است؛ امری سطحی و پیش پا افتاده تلقی میشود. در این مقطع زمانی، صحبت از به اسارت گرفتن عقابی است که نماد قدرتطلبی حزب جمهوریخواه است و قرار است به زودی پر پروازش شکسته شود.
در حال حاضر، آمریکا شاهد دو رویداد سیاسی است که به موازات هم پیش میروند و هر دوی آنها به طور خاص، آینده سیاسی حزب جمهوریخواه را تحت الشعاع قرار میدهند.
*نخست آنکه واگذاری دو کرسی ایالت جورجیا در مجلس سنای فدرال به حزب دموکرات، به از دست رفتن اکثریت حزبی جمهوریخواهان در مهمترین بخش از قوه مقننه آمریکا منجر میشود. به این ترتیب، با توجه به اینکه مجلس نمایندگان نیز تحت کنترل دموکراتها است و «جو بایدن» هم به عنوان چهل و ششمین رئیسجمهور آمریکا از همین حزب است؛ تا دو سال دیگر که انتخابات میاندورهای کنگره برگزار شود؛ عملاً صحنه سیاسی آمریکا به محل جولان دسته کبوترها (نماد حزب دموکرات) تبدیل خواهد شد. آخرین باری که دموکراتها کنترل هر دو مجلس نمایندگان و سنای آمریکا را برعهده داشتند به بازه زمانی ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ بازمیگردد.
*دیگر آنکه در نتیجه آنچه که تا ساعاتی دیگر در کنگره آمریکا رخ میدهد؛ اگرچه حزب جمهوریخواه با ۱۶۷ سال قدمت، نمای بیرونی خود را به عنوان یک تشکل واحد حفظ میکند؛ اما از درون دچار تفرقه خواهد شد تا آنجا که انتظار میرود جناحی جدید در بدنه حزب شکل بگیرد که این به نوبه خود، محاسبات انتخاباتی ۲۰۲۴ را به هم میریزد.
نشانهها و تهدیدها
نشانههای واضحی وجود دارد که به پیشبینیها درباره تیره بودن آینده سیاسی حزب جمهوریخواه مهر تائید میزند:
* ۱۲ عضو جمهوریخواه سنا قصد دارند در جلسه امروز کنگره، رأی الکترال کالج را به چالش بکشند. این درحالی است که «میچ مک کانل» سخنگوی جمهوریخواه این مرجع قانونگذاری، پیروزی «جو بایدن» در انتخابات ۲۰۲۰ را تبریک گفته است. پس این حزب حتی پیش از آنکه در صحنه انتخاباتی جورجیا شکست بخورد؛ اکثریت خود را از دست داده بود!
*۱۴۰ عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان نیز قرار است پیروزی بایدن را به چالش بکشند. در این صورت، تکلیف ۷۱ نماینده جمهوریخواه دیگر که از این اقدام حمایت نمیکنند چه میشود؟
*همزمان ترامپ به طور علنی «مایک پنس» معاون خود را تحت فشار گذاشته تا در جلسه ۶ ژانویه (۱۷ دی)، در مقام رئیس سنا، ۳۰۶ رأی الکترال بایدن را ابطال کند. پنس توانست در دوره چهارساله زمامداری ترامپ و در حالی که وی هر روز یکی از اعضای کابینهاش را اخراج میکرد؛ محکم سر جایش بایستد. اما واقعیت آن است که نقش او در جلسه تائید نامزد پیروز انتخابات ۲۰۲۰ نمایشی است و اختیار تغییر نتیجه را ندارد. از سوی دیگر، پنس همواره از جایگاه خوبی در میان هم حزبیهایش برخوردار بوده و اکنون در دوراهی انتخاب میان خیانت به ترامپ و خیانت به آرمانهای حزبی گیر کرده است.
حتی اگر رئیسجمهور فعلی آمریکا به دنبال رهبری جناحی جدید نباشد؛ ما در ۲۰۲۴ شاهد دو گروه از نامزدهای جمهوریخواه خواهیم بود: ترامپیها و غیرترامپیها
*ترامپ روز گذشته حین اصرار به پنس برای تغییر نتیجه انتخابات، خطاب به دیگر اعضای جمهوریخواه کنگره، گفت: مردم آنهایی را که از ما حمایت نمیکنند به خاطر خواهند سپرد حال آنکه تهدید امروز «اریک ترامپ» پسر کوچک او، توصیف به مراتب دقیقتری از آینده حزبی جمهوریخواهان به نمایش میگذارد.
اریک میگوید: جمهوریخواهانی که در جلسه روز چهارشنبه کنگره، با اعتراض به نتیجه انتخابات همراهی نکنند، با اتمام زندگی سیاسی خود مواجه خواهند شد.
وی در توضیح این موضوع افزود: اگر از خود استواری و استقامت نشان ندهید؛ در دور مقدماتی انتخابات بعدی از دور خارج شده و شکست خواهید خورد. شخصاً از رقبای آنهایی حمایت خواهم کرد که در جلسه امروز کنگره با ما همراهی نمیکنند.
از دید ترامپ، آینده سیاسی حول «من» یا «منیت» شکل میگیرد. به عبارت دیگر، یا او به صحنه سیاسی آمریکا بازمیگردد یا حزب جمهوریخواه به دور باطل ناکامیهای متعدد میافتدتفسیر اظهارات خانواده ترامپ در سادهترین حالت ممکن یعنی «جمهوریخواهان علیه جمهوریخواهان». حتی اگر رئیسجمهور فعلی آمریکا به دنبال رهبری جناحی جدید نباشد؛ ما در ۲۰۲۴ شاهد دو گروه از نامزدهای جمهوریخواه خواهیم بود: ترامپیها و غیرترامپیها. به این ترتیب، آنها برای معرفی نامزد نهایی حزب به اتفاق نظر نمیرسند و باز هم رقابت را به دموکراتها واگذار میکنند. تهدیدهای ترامپ، شانس جمهوریخواهان در انتخابات میان دورهای کنگره را نیز به چالش میکشد.
در واقع، جلسه ۶ ژانویه کنگره، بیش از آنکه نمایش پیروزی بایدن باشد؛ فرصتی است برای ترامپ تا وفاداران را از خائنین جدا کند. بعد او میتواند با پشتوانه مردمی که دارد (بیش از ۷۰ میلیون نفر در انتخابات ۲۰۲۰ به او رأی دادند)؛ شانس خود را در ترسیم آینده سیاسی حزب جمهوریخواه ارزیابی کند. از دید ترامپ، این آینده سیاسی حول «من» یا «منیت» شکل میگیرد. به عبارت دیگر، یا او به صحنه سیاسی آمریکا بازمیگردد یا حزب جمهوریخواه به دور باطل ناکامیهای متعدد میافتد.
تکرار یک تجربه
حزب جمهوریخواه در سال ۲۰۱۲ نیز چنین واگرایی را که به شکست «میت رامنی» در برابر «باراک اوباما» منجر شد؛ تجربه کرد.
جمهوریخواهان در انتخابات ۲۰۱۶ تلاش کردند تا خود را حزبی «بزرگ، متحد، فراگیر و مطابق با هر سلیقه» نشان دهند و این گونه بود که وقتی ترامپ، به رغم عدم عضویت در حلقه سیاستمداران واشنگتن، با اقبال مردمی روبرو شد؛ از او حمایت کردندجمهوری خواهان برخلاف دموکراتها طیف وسیعی را شامل میشوند که در یک سوی آن محافظه کاران «تی پارتی» به عنوان شاخه متحجر و افراط گرا قرار گرفته و در سوی دیگر «لیبرتارین» در جایگاه شاخه آزادی خواه متمایل به حزب دموکرات جا خوش کرده است. در این بین، جناح سنتی به عنوان شاخه دیرینه حزب همچنان در میانه طیف قرار دارد و بقیه شاخهها با دور شدن از مرکز به سوی یکی از دو لبه طیف گرایش پیدا میکنند. شاید یکی از دلایل بسیار مهمی که در انتخابات سال ۲۰۱۲ منجر به شکست حزب جمهوری خواه شد همین مسئله کثرت نامزدهای ریاست جمهوری و عدم یکسان سازی شعارهای انتخاباتی آنها بود تا جایی که وقتی رامنی خود را با موفقیت از جدال مقدماتی حزب بیرون کشید به حدی در بحبوحه اختلافات درون حزبی زخم دیده بود که دیگر رمقی برای قد علم کردن در مقابل اوباما به عنوان رقیب اصلی خود از حزب دموکرات نداشت و فرصتی هم برای تغییر شعارهای انتخاباتی متناسب با نیازهای طبقه متوسط جامعه آمریکا باقی نمانده بود.
شکست جمهوری خواهان در انتخابات ۲۰۱۲، درس بزرگی برای آنها بود که حداقل وقتی پای منافع ملی حزب به میان میآید بهتر است نمایش چنگ و دندان را برای پشت صحنه و محافل خودمانی بگذراند و در روی صحنه کمی نسبت به هم انعطاف پذیری نشان بدهند. برای رسیدن به این مقصود اولین اقدام حزب جمهوری خواه، یکسان سازی شعارهای انتخاباتی و تلاش برای رفع اشتباهات گذشته بود.
به همین دلیل آنها در انتخابات ۲۰۱۶ تلاش کردند تا خود را حزبی «بزرگ، متحد، فراگیر و مطابق با هر سلیقه» نشان دهند و این گونه بود که وقتی ترامپ، به رغم عدم عضویت در حلقه سیاستمداران واشنگتن، با اقبال مردمی روبرو شد؛ از او حمایت کردند.
اکنون آن اتحاد گذرا اسیر طلسمی به نام «ترامپیسم» شده که شکستن آن نیازمند تدبیری فراتر از تواناییهای فعلی حزب جمهوریخواه است.