۲۸ آذر ۱۳۹۹ - ۱۸:۳۲

شهید مفتح، آشنا به نیاز زمان

شهید مفتح، آشنا به نیاز زمان
آیت‌الله مفتح یکی از شخصیت‌های مبارز و انقلابی پیرو امام خمینی بود که به عنوان شاگرد برجسته امام آشنایی نزدیکی با افکار و دیدگاه ایشان داشت.
کد خبر: ۳۲۱۴۵

آیت‌الله مفتح یکی از شخصیت‌های مبارز و انقلابی پیرو امام خمینی بود که به عنوان شاگرد برجسته امام آشنایی نزدیکی با افکار و دیدگاه ایشان داشت. وی به نقش معجزه‌آسای حضور مردم در صحنه انقلاب به طور کامل واقف بود و علی‌رغم برخی تحلیل‌های شبه‌انقلابی آن زمان که نقش قابل توجهی به حرکت‌های مردمی برای پیروزی انقلاب نمی‌دادند، شهید مفتح همواره برای به صحنه کشاندن مردم در برابر رژیم طاغوتی پهلوی تلاش می‌کرد.
او که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز چهره‌ای اثرگذار تلقی می‌شد، توسط گروه فرقان در صبح روز سه‌شنبه ۲۷آذر ۱۳۵۸ ترور شد. علاوه بر وی دو محافظ او به نام «جواد بهمنی و اصغر نعمتی» هم در این سوء قصد به شهادت رسیدند.


* اقامت در قم


شهيد مفتح پس از آن که مقدمات علوم عربي،‌ فقه و بخشي از منطق را نزد پدر و اساتيد حوزه همدان آموخت در سال ۱۳۲۲ به قم هجرت کرد و در حجره‌اي محقّر و نمناک در کمال فقر در مدرسة دارالشفاء همچون ديگر جويندگان دانش دين اقامت گزيد و با جديت و تلاشي وافر به کسب معارف پرداخت. ذوق سرشار و استعدد عالي به همراه کوشش مداوم و وجود اساتيدي برجسته موجب آن شد تا مفتح به صورت تحسين برانگيزي دروس حوزه از جمله رسائل، مکاسب و کفايه را در طول سالهاي ۱۳۲۲-۱۳۲۴ فرا بگيرد و خود در زمره اساتيد حوزه قلمداد گردد.
 

شهید مفتح


* بر کران اقيانوس


ايشان عرفان، دروس خارج فقه و اصول را در عاليترين سطح نزد رهبر کبير انقلاب حضرت امام خميني (قدس سره) آموخت. شهید مفتح علاوه بر روابط شاگرد و استادي، با امام پيوندي صميمانه داشت و امام به ايشان علاقه داشتند و در مدتي که امام امت در نجف به سر مي‌برد وي به طريقي با رهبر و اسوه خويش ارتباط برقرار کرده بود. پيامي که حضرت امام درباره شهادت شهید مفتح صادر نمودند مبيّن اين رابطه مي‌باشد.
دکتر مفتح در آن اختناق رژيم ستمشاهي چه درجلسات سخنراني و چه در برنامه‌هاي علمي و پژوهشي تأکيد اشت که نام امام خميني مطرح شود و خود در مسجد قبا (در تهران) بر سر منبر، نام آن روح قدسي را بر زبان جاري مي‌کرد. حجت‌الاسلام و المسلمين مصطفي زماني (ره) در اين باره مي‌نويسد:
"در شرايطي که نمي‌شد کوچکترين سخني گفت، کمترين مطلبي نوشت استاد نه تنها در مطالب خود و انجمن ( اسلام شناسي) از امام و برنامه‌هاي وي سخن مي‌گفت بلکه اعضا را تقويت مي‌کرد تا با کمال شهامت نه تنها مقاصد او را تقويت کنند، بلکه نامش را هم در کتابها بگنجانند."


* در کسوت تدريس


دکتر مفتح پس از درک محضر اساتيد وقت حوزه و کسب معارف اسلامي در سطح عالي، بعد از اندک مدتي خود به تدريس کتاب منظومه حاج ملاهادي سبزواري پرداخت و در شرح و توضيح اين اثر مطالبي را تحت عنوان روش انديشه به رشته تحرير درآورد که در حوزه اشتهار يافت و به اين ترتيب خود در رديف يکي از فضلاي حوزه علميه قم قرار گرفت.

شهید مفتح به تدريس در حوزه قانع نگرديد و ضمن تحصيل و تدريس در اين جايگاه معنوي و پيگيري تحصيلات دانشگاهي، به وعظ و ارشاد و تبليغ در نقاط گوناگون کشور به ويژه در ايام محرم و صفر و رمضان ـ پرداخت و با مطالب و سخناني فصيح و شيوا و در عين حال محکم و ژرف، آگاهيهاي ديني و مذهبي مردم را ارتقاء داد و به موازات اين برنامه‌ها پس از گذراندن دوره دانشگاه، به تدريس در دبيرستانهاي قم در رشته معارف ديني پرداخت. ايشان که در اين زمان يکي از مدرسان معروف قم به حساب مي‌آمد با تدريس در دبيرستان و حاضر شدن در بين اقشار فرهنگي به عنوان چهره‌اي که مي‌تواند به خوبي اقشار روحاني و دانشگاهي و دبيرستاني را پيوند دهد و بين آنان انس و الفت برقرار سازد، شناخته شد و اين در حالي بود که با تبليغات زهرآگين و مسموم کننده دشمنان خائن به اسلام و مسلمين و طمع کاران کينه‌ورز رژيم پهلوي پيوند اين مغزهاي متفکر اجتماع، امري نامطلوب شناخته مي‌شد و دستگاه جهنمي ساواک از اين حرکت نفرت داشت.


* پيوند دانش آموزان با حوزويان


دکتر مفتح از همان ابتداي تدريس در دبيرستان دين و دانش قم (واقع در خيابان نوزده دي) شروع به روشن نمودن اذهان دانش‌آموزان نسبت به اوضاع زمان و مسائل سياسي اجتماعي کرد و در تشکل آنها براي افزودن معلومات و آگاهي ديني‌شان و آغاز فعاليت عليه رژيم منحوس پهلوي بر اساس باورهاي ديني و اعتقادات مکتب تشيع جهدي وافر به کار برد. ناگفته نماند که اين مدرسه اولين دبيرستان اسلامي قم شمرده مي شد که شهيد مظلوم آيت الله دکتر بهشتي مؤسس آن بود و خود رياست آن را به عهده داشت. شهيد دکتر بهشتي در ضمن مصاحبه‌اي با روزنامه جمهوري اسلامي چنين توضيح داد:

"مرحوم مفتح از دوستان قديم من بودند و اولين آشنايي ما با هم در سال ۱۳۲۵ بود که من به قم آمدم. در آن موقع در درس کفايه مرحوم آقاي داماد که مي رفتم ايشان هم در همان درس حاضر مي شدند. بعد هم در قم يک گروه فعال فرهنگي به وجود آورديم، ايشان در آن گروه عضويت داشتند. در سال ۱۳۳۳ که دبيرستان دين و دانش را به عنوان يک دبيرستان مترقي فرهنگي اسلامي تأسيس کرديم، بعد از يک سال ايشان به عنوان تدريس در آنجا همکاري را آغاز کردند."

شهيد مفتح با همکاري شهيد دکتر بهشتي و حضرت آيت الله خامنه‌اي به مناسبت تقويت پيوند دانش‌آموزان، فرهنگيان، دانشجويان و روحانيون اقدام به تأسيس "کانون اسلامي دانش اموزان و فرهنگيان" در قم نمود. مسؤوليت مستقيم اين حرکت مقدس را شهيد مفتح به عهده گرفت. اين کانون، اولين مجتمع اسلامي زنده بود که در آن گروههاي مختلف جمع مي‌شدند و جلوه‌اي بود از هماهنگي همة قشرهاي جامعه بر محور اسلام عزيز و بينش زنده و سازنده اسلامي. در جلسات هفتگي آن افرادي فاضل در خصوص مسائل مهم ديني سخنراني مي‌کردند.


* خلق و خوي آسماني


دکتر مفتح در سال ۱۳۲۸ هـ.ش با خانواده آيت الله حيدر علي جابري انصاري که بزرگترين روحاني همدان بود، وصلت کرد. رفتار آن شهيد با اهل خانه، دوستان، همکاران، شاگردان، سيره اهل بيت عليه السلام را در ذهن افراد تداعي مي‌کرد. بدون شک شخصيتي که در خانواده‌اي روحاني نشو و نما يافته و در بوستان معنويت حوزه علميه قم آن هم در محضر ستارگان فروزاني چون حضرت امام خميني (قدس سره) و علامه طباطبايي(ره) پرورش يافته و از چشمه حکمت و انديشه جرعه‌هايي را نوشيده است، متخلق به اخلاق اسلامي مي باشد. آري آن شهيد والا مقام از ابتداي جواني خلق و خوي اسلامي را برگزيد و با پرهيزگاري و دلسوزي و پشتکار فراوان خدمتگزار اسلام و مسلمين بود و در جهت تقويت و احياي مکتب تشيع و گسترش فرهنگ اهل بيت و نشر انديشه‌هاي آن فروغهاي ولايت وامامت از هيچ گونه تلاشي دريغ نمي‌کرد.
 

* راه سعادت


شهيد مفتح راه سعادت امت را اسلام مي‌داند و عقيده دارد برنامه‌هاي عبادي اين آيين، انسانها را نجات مي‌دهد. وي معتقد است که شعاير و سنتهاي مذهبي مردم ايران را در مقابل رگبار مسليل مقاوم نموده و در سخناني مي‌گويد:
"ماه رمضان که يکی از چهره‌هاي عبادي ماست، ماه دعا، ماه التماس، ماه خودسازي، ديديم چگونه عامل نجات ما بود. بعد از ماه رمضان مردم يکپارچه آتش شدند و جريان ۱۷ شهريور (سال ۵۷) نتيجه برنامه‌هاي ماه رمضان بود. آن راهپيمايي عظيم شکننده تاسوعا و عاشوراي ما که دشمن را به زانو درآورد و در دنيا صدا کرد، در لواي اسلام بود، در برنامه عزاداري حسين عليه السلام بود، به برکت تاسوعا و عاشوراي حسيني بود."
با وجود آنکه شهيد مفتح عالي ترين درجه‌هاي تخصص را در حوزه و دانشگاه احراز کرده بود، به برنامه‌هاي تعبدّي که سازنده روح و روان انسانهاست، توجه داشت و دعا را يکي از سرمايه‌هاي بسيار ارزنده و از حقايق مسلم اسلام و قرآن مي‌دانست.


* ستيز با جهل و خرافات


شهيد مفتح مبارزه با عفريت جهل را مهمترين وسيله براي مبارزه عليه رژيم منحوس پهلوي مي‌دانست. او عقيده داشت براي ايجاد تحول در انديشه‌هاي مردم، لازم است آنان را از دره ناداني به قله آگاهي رسانيد. وي بعثت پيامبر اسلام صلي‌الله‌عليه‌و‌اله را نهضتي عملي ـ فکري مي‌دانست که بر پيکر مرده اجتماع آن عصر روحي تازه دميد و اين تحول ريشه‌دار علمي تمامي مسائل اخلاقي و اجتماعي را بر پايه تعقل و مباني علمي قرار داد.
سلسله مقالاتي که تحت عنوان نقش دانشمندان اسلام در پيشرفت علوم، در مجله مکتب اسلام (سال چهارم) از سوي استاد به رشته تحرير درآمد، در پي همين مقصود بود. نفرت ايشان از ناآگاهي و خرافات و مسائل موهوم، در نوشته ها و مقالات و سخنرانيهايش بخوبي آشکار است و گويا رنج آن انسان متفکر از مسائل خرافي و جهل توده‌ها بيش از ناگواريهاي ديگر است. از نظر ايشان توسعه علم و پيشرفت افکار تأثير غير قابل انکاري در بالابردن سطح اعتقادات و باورهاي ديني مردم دارد. او مي‌گويد: پاره‌اي از خرافات و افکار بي‌اساس چون پرده‌اي چهره نوراني حقايق اسلام را مي‌پوشاند و حربه برنده‌اي به دست دشمنان و غارتگران سرمايه‌هاي مادي و معنوي مسلمين مي‌دهد.
به عقيده آن شهيد روشن‌بين، هر مسلمان وظيفه‌شناس و علاقه‌مند بايد در دو جبهه مبارزه کند، در يک جبهه با دشمنان اسلام و در جبهه ديگر با خرافات و خرافه‌پرستان به ستيز درآيد.
 
شهید مفتح و امام خمینی

 

بیانات در خطبه‌های نمازجمعه‌

 

مرحوم شهید مفتّح علاوه بر این كه یك روحانی برجسته و فداكار و روشنفكر و آشنای به نیاز زمان بود، خصوصیتی داشت كه در تعداد معدودی از فضلای آن زمان این خصوصیت دیده می‌شد. آن، قدرت ارتباطگیری با نسل جوان و دانشجویان و كسانی بود كه مایل بودند پیام دین را با زبان روز از یك روحانی و یك عالم به دین بشنوند. لذا هم در دوران قبل از انقلاب و هم بعد از پیروزی انقلاب، میدان كار این مرد روحانی بزرگوار، غالباً منطقه جوانان - بخصوص دانشجویان - بود؛ هم در مساجدی كه ایشان حضور پیدا می‌كرد و هم در سخنرانیهایی كه در محیط كار و شغل معمولی خود داشت. تصادفی هم نیست كه روز اتّحاد دانشجو و روحانی، یا حوزه و دانشگاه، روز شهادت ایشان قرار داده شد؛ چون انصافاً حلقه وصلی بود كه متناسب با چنین خصوصیتی می‌نمود. خدای متعال پاداش این شهید عزیز را داد، و آن شهادت بود. شهادت پاداش بزرگ و اجر عظیمی است و خدای متعال بندگان صالح خود - از جمله این بنده صالح - را از این اجر محروم نكرد. امیدواریم كه درجاتش روز به روز عالی باشد.۱۳۷۸/۰۹/۲۶

روحش شاد و یادش گرامی
علیرضا سبزه پرور (عماد)
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا
تازه ها