روند ریزش شاخص بورس در حالی سه ماه به طول انجامیده است که بسیاری از افراد حاضر در بورس وارد بخشی از سرمایههای خود را از دست داده اند.
از ۱۹ مرداد سال جاری که بازار سرمایه وارد فاز اصلاحی خود شد، شاخص با کاهشی ۸۷۰ هزار واحدی مواجه شده است. تقریبا ۳۵ درصد شاخص کل در این مدت آب رفته است و برخی از نمادها نیز اصلاحی ۷۰ درصدی را شاهد بوده اند.
یعنی برخی که هنوز نتوانسته اند، سهام خود را در صفهای فروش ایجاد شده در بازار، به فروش برسانند، تا الان حدود ۷۰ درصد در زیان هستند.
اما سوالی که ذهن برخی از سهامداران را به خود مشغول کرده است، به مساله صفر شدن قیمت سهام بر میگردد. یعنی برخی افراد با این اصلاح میگویند ممکن قیمت نماد صفر شود؟
این سوال که بیشتر برای افراد تازه وارد به بورس ایجاد شده است، بیشتر به موضوع عدم آموزش کافی برای سهامداران باز میگردد.
* قیمت سهم در تئوری میتواند صفر شود
برای پاسخ به این سوال باید گفت قیمت یک سهم میتواند صفر شود. هرچند سابقه رخداد چنین حادثهای تاکنون ثبت نشده است. برای تحلیل این موضوع باید بدانیم ابتدا قیمت یک سهم به چه دلیلی افزایش مییاید و کاهش قیمت یک سهم به چه عواملی وابسته است.
در بازارهای مالی غیر از عرضه و تقاضا که تعیین کننده اولیه قیمت خرید و فروش یک سهم هستند، عوامل دیگری مانند بنیاد سهم، سود و زیان انباشته، سود و زیان سال جاری، افزایش سرمایه، عوامل مربوط به خرید و فروش کالا و میزان فروش در سال جاری و سالهای گذشته هم باید در انتخاب و خرید سهام مورد نظر مورد توجه قرار گیرد.
عرضه و تقاضا در بازار سرمایه در شرایط فعلی بیشتر به هیجانات سهامداران بر میگردد. اما به نظر میرسد در بیشتر بازارهای مالی عرضه و تقاضا با باور عمومی تغییر میکند. اگر بیشتر افراد در بورس یک باور را بپذیرند، برای سهمها صفهای خرید یا فروش تشکیل میشود.
به عنوان مثال ورود پول افراد حقیقی از ابتدای امسال این باور را برای عموم ایجاد کرده بود که بورس یک بازار بدون نوسان و با سود همیشگی است. یعنی افرادی که وارد بورس شده بودند، برای کسب سود و بدون مطالعه از بنیاد و ارزندگی نمادها به سمت برخی نمادها حرکت کردند که بیشتر سیگنال آن از سوی افرادی که منافعشان به حداکثر میرسید، دریافت کرده بودند.
از موضوع نحوه ورود به نمادها که بگذریم، میتوان گفت دخالتهای دولت، تصمیمات سازمان بورس، مدیریت شرکتهای بورسی، تحولات بین الملل و... نیز در این موضوع دخالت دارند.
نسبتهای مالی چقدر بر خرید و فروش سهام موثر است؟
از دیگر سو، در صورتی که مردم نسبت قیمت بر سود را ملاک خرید و فروش خود قرار دهند، سهمهایی با P/E پایین متقاضی بیشتری پیدا خواهد کرد. اما اگر بیشتر مردم چنین تصور کنند که افزایش سرمایه در هر وضعیتی خبر خوبی است، افزایش سرمایه مهمترین دلیل برای تشکیل صف خرید خواهد شد. این مساله در بسیاری از نمادها در بورس کشور پیش آمده و نمادهایی که بنیاد خوبی ندارند و تنها به دلیل افزایش قیمت زمین و یا افزایش نرخ ارز به دنبال تجدید ارزیابی و افزایش سرمایه بوده اند، هفتهها و گاها ماهها در صف خرید قفل بوده اند.
به بیان ساده در شرایط فعلی واقعیتهای موجود در خصوص نمادها نیستند که قیمت سهم را تغییر میدهند، بلکه دلیل تغییر قیمت، درک عمومی افراد و سهامداران از نمادهاست که تغییر قیمتها را ایجاد میکند.
به عبارت دیگر، ریزش قیمت نمادها زمانی اتفاق میافتد که مردم باورشان را به سهم، به بازار یا به هر چیزی که سهامداران را در بازار نگه میداشت، از دست بدهند. دقیقا مانند اتفاقی که در مرداد ماه سال جاری در بازار سرمایه ایران رخ داد.
اختلاف دو عضو کابینه دولت، تصمیمات اشتباه سازمان بورس، بی تجربگی سهامداران خرد و جدیدالورود به بورس، نوسان گیری شرکتهای حقوقی و وابستگی بیش از حد اقتصاد کشور به تحولات بین المللی علی الخصوص انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، همگی از جمله دلایلی بود که اعتماد را از بورس کشور گرفت و صفهای خرید چند ده میلیونی را به صفهای فروش چند صد میلیونی تبدیل کرد.
قیمت نمادها به صفر میرسد؟
اما با توجه به بحثهای مطرح شده، آیا قیمت نمادها به صفر میرسد؟ در صورتی که قیمت نمادها به صفر برسد، یعنی یک سهم به صورت رایگان عرضه میشود و همه میتوانند این نماد را با نازلترین قیمت و یا رایگان خریداری کنند. اما در واقعیت این اتفاق رخ نخواهد داد.
اولین نکته این است که در چنین وضعیتی سهم به احتمال زیاد پیش از رسیدن به این نقطه متوقف خواهد شد و باید در مجمع توضیح دهد و شفافسازی کند. ارکان بازار منتظر نمیمانند تا قیمت سهم بهطور کامل به صفر برسد. یعنی نهادهای ناظر در بورس اجازه رسیدن به این نقطه را نخواهند داد و چنین وضعیتی رخ نخواهد داد.
دومین نکته هم اینکه افراد زمانی که سهام یک شرکت را خریداری میکنند، یعنی در حال خرید دارایی، بدهی و سود این شرکت هستند. هر اتفاقی برای این شرکت بیافتد، سهامداران آن چه شرکتهای حقوقی و چه سهامداران خرد باید در این وضعیت سهیم باشند.
به عبارت دیگر، صفر شدن ارزش یک نماد بر روی کاغذ اتفاقی است که میتواند رخ دهد. اما در واقعیت هیچ یک از نمادهای بورس به چنین وضعیتی دچار نمیشوند.