این واقعه در حالی اتفاق افتاد که فقط ۱۹ ماه از پیروزی انقلاب اسلامی میگذشت. صدام حسین، رئیسجمهوری وقت عراق، چند روز پیش از این اقدام، پیمان ۱۹۷۵ الجزایر را در برابر دوربینهای تلویزیون بغداد پاره کرد و در نطقی با تأکید بر مالکیت مطلق کشورش بر اروندرود که آن را شطالعرب مینامید و طرح این ادعا که جزایر سهگانه ایران به اعراب تعلق دارد، همزمان جنگ زمینی، هوایی و دریایی علیه ایران را آغاز کرد.
برای نخستین بار اخبار ساعت دو بعدازظهر روز ۳۱ شهریور، خبر بمباران فرودگاه مهرآباد را مخابره کرد. روزنامه کیهان درباره فضای فرودگاه و آن چه در این حمله بر مردم حاضر در آنجا گذشت، نوشت: «یکی از کارمندان هواپیمایی گفت که به هنگام مراجعت از فرودگاه به خانه متوجه شدم سه فروند هواپیما با فاصله نسبتا کمی بر فراز فرودگاه در حال پرواز هستند. از آنجایی که حدس میزدم هواپیماها خودی باشند، چندان توجهی نکردم تا این که صدای انفجار برخاست و آنگاه متوجه شدم که بمب انداختهاند. یک شاهد دیگر درباره نوع هواپیماهای بمبارانشده در این حمله گفت که دو هواپیما در این هجوم دچار آسیب شدهاند که یکی از آنها هواپیمای ۷۰۷ و متعلق به شرکت هواپیمایی بود و دیگری یک فروند هواپیمای سی۱۳۰ بود. او همچنین گفت که هواپیماهای دشمن سه فروند و از نوع میگ بوده است.»
با شنیدهشدن صدای انفجار مهرآباد در غرب تهران، مردم این منطقه برای اطلاع از چگونگی واقعه به خیابانها ریختند و با مشاهده بمباران قسمتی از فرودگاه به منظور کمک به سمت آن هجوم آوردند که مأموران انتظامی در حوالی فرودگاه ضمن جلوگیری از حرکت آنها از مردم خواستند که حوالی فرودگاه را ترک کنند و در صورت نیاز به کمک مردم، مقامات مربوطه اطلاعیه صادر خواهند کرد.
روزنامه کیهان فردای آن روز درباره تعداد مجروحان و مصدومان حمله عراق به تهران نوشت: «تا ساعت یک بامداد امروز تعداد مجروحان حادثه فرودگاه ۳۸ نفر اعلام شد که ۱۵ نفر به بیمارستان امام خمینی، هشت نفر به بیمارستان شریعتی، سه نفر به بیمارستان صنایع هواپیمایی، هشت نفر به بیمارستان میمنت و سه نفر به درمانگاه بیمههای اجتماعی منتقل شدهاند. از این تعداد گروهی که جراحاتشان سطحی بود، مداوا و از بیمارستان مرخص و برخی دیگر بستری شدهاند.»
این تنها فرودگاه مهرآباد تهران نبود که با جنگندههای عراقی مورد حمله قرار گرفت. در ساعت ۱۳:۴۵ روز ۳۱ شهریور شش هواپیمای میگ عراقی باند فرودگاه اهواز را بمباران کردند. خبرنگار کیهان از اهواز گزارش داد که «این واقعه در حالی اتفاق افتاد که حدود ۶۰۰ نفر در فرودگاه حضور داشتند. بر اثر این حمله قسمتی از باند فرودگاه اهواز ویران شد و چند نفر نیز زخمی شدند.» آنچنان که بعدها گفته شد، این حمله زمانی اتفاق افتاد که مسافران پرواز ۲۲۸ از اهواز عازم خارک، بوشهر و شیراز بودند. در این هنگام بود که در بخشی از فرودگاه صدای مهیبی برخاست و در پی آن دو راکت از سوی میگ عراقی به قسمت جلویی سالن مسافران پرتاب شد و همه شیشههای سالن فرودگاه فرو ریخت. هواپیماهای عراقی بعد از حمله و یک بار دورزدن بر فراز فرودگاه از محل دور شدند. در پی این حمله نیروهای نظامی در نقاط مختلف خوزستان به حالت آمادهباش درآمدند.
حدود ساعت ۱۳:۵۰ سیویکم شهریور، هشت میگ عراقی، فرودگاه و چند نقطه حساس دیگر شهر تبریز هم با ۱۱ راکت مورد حمله قرار گرفت. در پی این حمله یک فروند هواپیمای مسافربری تهران - تبریز که قرار بود ساعت دو بعدازظهر در فرودگاه تبریز به زمین بنشیند تغییر مسیر داده و در اصفهان به زمین نشست. همزمان با این واقعه فرودگاه همدان و پایگاه هوایی نوژه این شهر نیز مورد حمله جنگندههای عراقی قرار گرفت و خساراتی به آن وارد شد.
در همین حال خبرگزاری پارس اعلام کرد که مسئولان فرودگاه شیراز به دلایل امنیتی پروازهای عادی شرکت هواپیمایی ایران (هما) از فرودگاه شیراز را نیز تا اطلاع ثانوی لغو کردهاند. فرودگاههای بوشهر، آبادان، کرمانشاه و جزیره مینو از دیگر نقاطی بودند که مورد حمله جنگندههای عراقی قرار گرفتند. در پی شدتیافتن جنگ بین ایران و عراق در مرزهای غربی و جنوبی کشور، اقشار و گروههای مختلف مردم برای اعزام به جبهه جنگ اعلام آمادگی کردند. از سوی دیگر ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ساعتی پس از آغاز حملات عراق انتشار اطلاعیههای خود را آغاز کرد. در این اطلاعیهها موارد مورد تأیید درباره حملات عراق و پاسخهای ایران به اطلاع مردم میرسید. روز اول مهر ستاد مشترک ارتش اعلام کرد که در حملات متقابل ایران به مواضع دشمن، ۱۱ فروند هواپیمای میگ عراقی سرنگون شده و چهار فروند ناوچه موشکانداز نیز غرق شده است.
در پی حمله گسترده عراق از سه جبهه زمین، هوا و دریا به ایران، امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی در پیامی ضمن محکومکردن این حمله درباره ادامه تجاوزات رژیم صدام به ایران هشدار داد. در این پیام آمده بود: «گمان نکند ملت ما که دولت ایران و ارتش ایران عاجز از این است که جواب به اینها بدهد. هر وقتی که مقتضی بشود، من پیامی به ملت خواهم داد و به صدام حسین و امثال او خواهم ثابت کرد که اینها، این اذناب امریکا قابل ذکر نیستند و ما همیشه بنا داریم که در این برخوردها، طوری برخورد بشود که جواب برخورد آنها داده بشود که به ملت عراق خدای نخواسته صدمهای وارد نشود. لکن ما عازم بر این هستیم، مصمّم بر این هستیم که اگر عراق حدّ خودش را نداند و تجاوز را تکرار بکند، ما دستور بدهیم و ملت ما بسیج بشوند و آن وقت برای ملت عراق معلوم باشد که ما با آنها هیچ کار نداریم؛ بلکه این صدام حسین است که به واسطه تحریک امریکا به ما تجاوز کرده است و ما اگر جوابی به او بدهیم، هرگز به ملت عراق، که برادر ما هستند، مربوط نیست. امروز من صدای منحوس این آدم را شنیدم؛ یعنی، بیانیهاش را شنیدم. ایشان معلوم میشود که تازه مسلمان شده است! برای این که به حضرت امیر، علی بن ابیطالب و امام حسین سلام الله علیهما و اینها تشبث کرده و مردم را میخواهد گول بزند. ایشان نمیداند که مردم عراق ایشان را میشناسند و از اوّلی که این حکومت اشتراکی روی کار آمد و مرحوم آقای حکیم تحریم کرد و آنها را تکفیر کرد، مردم عراق اینها را شناختهاند و بعد هم از اعمالی که انجام دادهاند، اینها شناسایی شدهاند. اینها علمای بزرگ عراق را اعدام کردند. این که الان به شَعْب عراق متوسل میشود، اینها شعب عراق را سرکوب کردهاند. این صدام حسین، من از اول وقتی که روی کار آمد تنبّه دادم که این دیوانه است، این عقلش درست کار نمیکند، و لهذا، با دیوانگی دارد عمل میکند و خودش را به هلاکت میرساند.»
امام همچنین در این پیام مردم عراق را مورد خطاب قرار داده و نوشت: «ملت عراق هرگز با صدام حسین موافق نیست. یک روز هم موافقت ندارد. ملت عراق با اسلام موافق است. کسی که با اسلام موافق است، کسی که کتاب او قرآن است، کسی که کعبه قبله اوست، نمیشود با یک آدم کافری که در پناه کفّار دارد زندگی میکند و در پناه کارتر و امثال کارتر دارد به حیات خودش ادامه میدهد، نمیشود با این همراهی بکنید. من به آنها سفارش میکنم به ارتش عراق که اگر میتوانند قیام کنند بر ضد این آدم و این آدم را از بین ببرند و خودشان جانشین او بشوند و ما هم تأییدتان میکنیم و اگر این برایشان میسور نیست، فرار کنند و جنگ با اسلام نکنند. با ملت عراق هم عرض میکنم که با همه قوا، قیام کنید بر ضد این آدمی که الان قیام بر ضد اسلام کرده است. قیام این نسبت به ایران، قیام کافر بر مسلم است و قیام لشکر کفر بر لشکر اسلام است. باید با همه قوا با این شخص مقابله کنید و مقاتله کنید. من چنانچه خدای نخواسته دامنه پیدا کرد این کارهای صدام حسین و اربابهای صدام حسین، تکلیف ملت ایران را تعیین خواهم کرد و امیدوارم به آنجا نرسد و اگر برسد، دیگر بغدادی باقی نخواهد ماند.»
در پی آغاز حمله، ابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهوری وقت، در پیامی که شامگاه ۳۱ شهریور از رادیو تلویزیون پخش شد، تأکید کرد: «عراق به جای جنگ با رژیم اشغالگر قدس به جنگ با ایران اقدام کرده است و کوشش ما برای اجتناب از این جنگ به جایی نرسیده و اکنون ناچاریم درسی را که صدام قصد داشت به ایران بدهد به خود وی بدهیم.»
او در ادامه این پیام گفت: «کار عراق جزئی از یک توطئه گسترده بر ضد جمهوری اسلامی ایران است ... حمله عراق به هیچکدام از پایگاههای ما کمترین آسیبی نتوانست وارد کند ... ما ملتی هستیم که زندگی را در میدان نبرد به دست آوردهایم و شایستگی زندهماندن را در نبردها نشان دادهایم.»
بنیصدر سپس مردم را به آرامش فراخواند و از آنها خواست هیچ هراسی نداشته باشند و هیچگونه احساس نگرانی نکنند. او تأکید کرد که در صورت لزوم امام فرمان بسیج عمومی صادر خواهند کرد اما تا آن زمان هیچکس اقدامی نکرده و تنها خونسردی خود را حفظ کند.
هاشمی رفسنجانی نیز فردای آن روز در گفتوگو با خبرگزاری پارس اعلام کرد که ریاستجمهوری و فرمانده کل قوا، مسئولان ارتش، اعضای شورای عالی دفاع، نخستوزیر، ریاست مجلس، رئیس سپاه پاسداران و وزیر دفاع، حوادث و درگیریهای دیروز و حمله عراق به ایران را از آغاز زیر نظر گرفتند. او در ادامه گفت: «ارتش در پس این حمله به حال آمادهباش درآمده و در پارهای از نقاط به پاسخگویی به حملات دشمن پرداخته است. گزارشها حاکی است که ضربات سنگینی از سوی نیروهای انقلاب به دشمن وارد شده است و نتیجه این ضربات متعاقبا در اختیار مردم قرار خواهد گرفت ... مردم باید صبر خود را حفظ کنند و به پادگانها نزدیک نشوند و به اخبار بهجز آن چه از طرف مقامات مسئول اعلام میشود، توجه نکنند که خبرپراکنی علیه مسئولان میتواند جزئی از توطئه باشد.
روزنامه شرق