سعید راد در گفتوگویی رادیویی درباره حضورش سریال نمایش خانگی «دل» گفت: من میخواستم بازی در سریالهای خانگی را تجربه کنم؛ نمیخواهم بگویم کاش نمیکردم، چون دیر یا زود این اتفاق میافتد. اما این کار راضیکننده نبود. چون سناریو را کامل نخوانده بودم و ۱۰ صفحه، ۱۰ صفحه در اختیار من قرار میدادند. حتی زمانی موردی پیش آمد به من گفتند سناریور را میخواندی! من راضی نیستم، چون برای این نقشها ساخته نشدم. آن سینمایی که کار میکردم، سینمای ۳۵ میلیمتری از بین رفته است.
او در پاسخ به این سؤال که چطور سعید راد راضی شده وارد چنین کاری شود پدر خانواده بعد از مدتها کما به یک باره از اتاق مراقبتهای ویژه به بیرون میدود و همه را میزند؛ آیا به این سکانس اعتراضی نکردید؟ پاسخ داد: اصلاً مسئله اعتراض نیست. این اشتباهی بود که من کردهام و پای آن ایستادهام. تا آخر کارم را تمام کردم، چون عادت ندارم کاری را قبول کنم و آن را به حال خودش رها کنم. تجربهای بود که برای من جالب نبود و امیدوارم هیچوقتِ دیگر تکرار نشود.
این بازیگر سینما و تلویزیون با اشاره به اینکه اصلاً نمایش خانگی را دنبال نکردم، گفت: این کار را دنبال نکردم، برای اینکه میدانستم چه خبر است. مطمئناً اذیت میشدم. من جلسه هفتم و هشتم فیلمبرداری، فهمیدم، اما، چون تعهد داده بودم باید ادامه میدادم. سعی کردم فضایی باشد گروه اذیت نشود. من همیشه یک چیزی را گفتم آدمهایی که فکر میکنند کارهای بزرگ میکنند خودشان باید بزرگ شوند و بزرگ فکر کنند؛ اگر نمیتوانند بزرگ فکر کنند حتماً نمیتوانند کارهای بزرگ انجام دهند.
وی تأکید کرد: سینمای ما و نمایشخانگی همین است! بلبشویی است که همه از هم دفاع میکنند. کارگردان چیزهایی میگوید که من تا به حال نشنیدم و دفاعهایی میکنند که قابل تأمل است. فضایمجازی در این میان، همه را هدف قرار میدهد. مردم به خودشان حق میدهند هر نوع توهین و تشویق بیموردی را داشته باشند.
راد با اشاره به کمکاری تلویزیون در عرصه سریالسازی، گفت: ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در این چند سال مخاطب را جذب سریالهای ترکیهای و خارج از کشور کردهایم؛ هیچکسی هم مقصر نیست. فقط تعجب میکنم چرا تلویزیون با این مدیران لایق و بودجههای خوب، این چیزها را درست میکند که جذاب نیستند. مردم به طرف چیزهایی میروند که شاد و یکسری چیزهایی ببینند که زندگی را به قول امروزیها به سمت لاکچریبازی ببرد.
وی افزود: در انتخاب بازیگران آنقدر اشتباه میکنند که چهره حامد بهداد و ساره بیات برای اینطور نقشها ساخته نشدهاند. چون آنقدر افسرده، غمباره و سن بالا هستند؛ اعتراضی کردم من باشم یا نباشم فرقی نمیکند. صورتشان شاد نیست برای عشق و عاشقی که مردم همذاتپنداری کنند! حامد بهداد بازیگر فوقالعادهای است که ضد قهرماناند. من خودم در نقش پدر چه کاری میتوانستم بکنم. اوایل قدری خواستم با طرح و اصولِ خودم پیش بروم، اما دیدم فضا این طوری نیست. میخواهند زود بگیرند و تمام کنند؛ ۲۰ قسمت را ۳۰ قسمت و ۳۰ قسمت را ۴۰ قسمت کنند و حتی یک مقدار جا داشت حتی ۵۰ قسمت هم سریال را درمیآورند. چون مردم مهم نیستند و میخواهند تجارت کنند.
راد در پایان بهخاطر ایفای نقش در این سریال خانگی ابراز ندامت و پشیمانی کرد و گفت: اشتباه کردم و سعی میکنم این کارها را نکنم. چون به گونهای به شعور مخاطب توهین میکند. به نظرمن بازیگران نسل جدید زود خودشان را نبازند و صبر کنند نقشهای خوب به آنها پیشنهاد شود و در هر کاری حضور پیدا نکنند.