به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ مهمترین وظیفه هنر متعهد این است که انعکاس دهنده واقعیت های جامعه در جهت مطالبات به حق آن باشد. از این رو سینما به عنوان یک صنعت- هنر با تمام ملزومات خود باید در راستای دستیابی به این هدف عمل کند.
سینما مهمترین عنصری است که می توان از آن به بهترین شکل برای بازتاب واقعیت های اجتماعی بهره برد؛ واقعیت های تلخ و شیرینی که در پوسته های زیرین جامعه به وقوع می پیوندد و هیچ فریادرسی به جز هنر آن هم هنر نمایشی ندارد و سینما در صورتی می تواند در این زمینه موفق باشد که بتواند در به تصویر کشیدن واقعیت های اجتماعی جامعه موفق عمل کند.
پس بایستی همه کارکردهایی که از این صنعت انتظار می رود به نسبت قابل قبولی برآورده شود. از این رو سینمایی که توزیع کارکردی آن متناسب نباشد یا دچار کم توجهی شده یا نتوانسته نیازهای گوناگون اعضای خود را به رسمیت بشناسد.
با توجه به تاثیرگذاری سینما در 1379خورشیدی و همزمان با چهارمین جشن بزرگ سینما و صدمین سالگرد حیات سینمای ایران 21 شهریور به عنوان «روز سینما» ثبت شد.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت روز سینما با «آنتونیا شرکا» منتقد سینما و مدرس دانشگاه به گفت وگو پرداخته است.
** اقتصاد و اکران، مهمترین مسایل سینمای ایران
آنتونیا شرکا درباره مهمترین چالش سینما ایران گفت: مهمترین موضوع در ارتباط با سینمای ایران را می توان در 2 حوزه دید؛ یکی بُعد اقتصادی است زیرا تعداد کمی از فیلم ها در سینما با اقبال عمومی روبرو می شوند و با فروش میلیاردی خود در این زمینه به موفقیت می رسند اما تعداد زیادی از فیلم های دیگر نیز به سبب فروش کم حتی نمی توانند سرمایه ای را که بابت آن هزینه شده به دست آورند. البته این بحران کم و بیش در کشورهای دیگر نیز وجود دارد و تماشاگران کمتری به سالن های سینما می روند، بنابراین بعضی از فیلم ها آنطور که باید بازدهی ندارد.
این منتقد سینما بعُد دوم مربوط به مساله امروز سینما در ایران را به عدم اکران بعضی از فیلم ها مرتبط دانست و اظهار داشت: مساله ای که بعضی از فیلم ها با آن روبرو می شوند، آن است که نمی توانند به راحتی مجوز اکران بگیرند. بنابراین در مواقعی اتفاق می افتد که فیلم سازان به سبب ممیزی نمی توانند به موضوع هایی که علاقه مند هستند بپردازند و آنطور که دوست دارند فیلم بسازند.
** سینما و فیلم های طنز
وی در ادامه افزود: فروش بالای فیلم ها در سینما را نمی توان مختص فیلم های طنز دانست زیرا فروش فیلم هایی همچون «ابد و یک روز»، «فروشنده» و چند فیلم دیگر نشان داد که فیلم هایی با مضمون های اجتماعی و تلخ نیز می تواند پرفروش باشد. بنابراین برای اینکه یک فیلم فروش کند نباید حتماً خنده دار و طنزآمیز باشد.
البته نباید فراموش کرد در طول تاریخ سینما، فیلم های کمدی همواره فروش خوبی داشته اند زیرا سینما از یک طرف می تواند یک هنر مفرح و سرگرم کننده باشد و به همین دلیل هم وقتی فاکتورهای لازم برای شاد کردن مردم در یک فیلم جمع شود مردم نیز از آن استقبال می کنند.
این منتقد سینما توضیح داد: نباید از نظر دور داشت که در دوران هایی که جامعه با بحران های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... روبرو می شود مردم بیشتر تمایل پیدا می کنند که برای یک مدت کوتاه خود را سرگرم کنند بنابراین به سینما می روند تا فیلمی ببینند که آنها را از غم و غصه هایی که در جامعه وجود دارد، دور سازد. هرچند در فیلم های کمدی که در سال های گذشته اکران شده سخنانی گفته می شود یا شوخی هایی می کنند و حتی تابوهایی شکسته می شود که در فیلم های غیرکمدی امکان نزدیک شدن به آن وجود ندارد؛ یعنی به نظر می رسد که خط قرمزها در فیلم های کمدی بسیار متفاوت تر از فیلم های غیرکمدی است و همین تابوشکنی ها برای تماشاگران جذابیت ایجاد می کند.
بخش دیگری نیز به این دلیل است که وقتی یک فیلم، شخصیت یا تم خاصی با موفقیت همراه می شود و فروش پیدا می کند یک جریان به وجود می آید و فیلم هایی که شبیه به آن باشد با همان موضوع ها ساخته می شوند تا بتوانند فروش پیدا کنند.
**رسالت سینما در ایران
این استاد دانشگاه درباره رسالت سینما در ایران عنوان کرد: تاریخ سینمای ایران نشان می دهد که سال های زیادی به سینما به عنوان وسیله ای برای رساندن پیام نگاه می شد که در دهه 60 و 70 خورشیدی این مساله بسیار اهمیت پیدا کرد و توانست موفق باشد.
امروز اگر یک فیلم بتواند شرافتمندانه با تماشاگر روبر شود رسالت خود را انجام داده است؛ یعنی فیلم بدون بازی دادن تماشاگر در پیامی که منتقل می کند، صادق باشد زیرا لازم نیست فیلم هایی که ساخته می شود حتماً حرف هایی جهانی و سطح اول بزنند و بر روی همه افراد جامعه تاثیر بگذارند چراکه یک فیلم نمی تواند مصلح اجتماعی باشد بلکه اگر فیلم ها با حُسن نیت ساخته شوند و به آن چیزی که می گویند اعتقاد داشته باشند رسالت خود را انجام داده اند.
**سینما و آسیب های اجتماعی
وی درباره نقش سینما در ارتباط با فرهنگ سازی برای کاهش آسیب های اجتماعی گفت: به آن اندازه که تلویزیون از گستره مخاطب برخوردار است سینما این ویژگی را ندارد البته ممکن است یک فیلم در یک سال فروش زیادی پیدا کند اما این اتفاق مختص شهرهای بزرگ است و اکثریت جمعیت کشور را در بر نمی گیرد. از این رو نمی توان انتظار داشت که یک فیلم بتواند یک جریان اجتماعی در تمام سطح جامعه ایجاد کند و باعث اصلاح شود اما ممکن است یک فیلم در جهت اصلاح آسیب های اجتماعی جامعه اثرگذار باشد و موجی از ساخت فیلم های مشابه خود را ایجاد کند مانند فیلم های «اصغر فرهادی» که در کشور فروش پیدا کرد و در سطح جهان جایزه گرفت و اینگونه فیلم های شبیه به فیلم های او ساخته شد.
بنابراین اکران چنین فیلم هایی در سینما ایران به عنوان یک حُسن محسوب می شود. از این رو چنین فیلم هایی سطح تماشاگران را بالا می برد و تا بتوانند پیام های اجتماعی آنها را بهتر درک کنند.
**دهه 60 خورشیدی؛ دوران طلایی سینمای ایران
آنتونیا شرکا اوج موفقیت و دوران طلایی سینمای ایران را مربوط به دهه 60 خورشیدی دانست و بیان داشت: در این دهه که ایران درگیر جنگ تحمیلی بود و با وجود همه تبلیغات منفی که در سطح دنیا علیه این کشور وجود داشت، سینما به عنوان یک سفیر فرهنگی چهره ای دیگر از ایران را در سطح جهان معرفی کرد اما امروزه سینما به آن گونه آنطور که شایسته است؛ عمل نمی کند.
از این رو مهمترین کاری که می توان در حوزه موفقیت سینما در سطح جهانی انجام داد این است که پخش کننده ها را شناسایی کنیم تا بتوانند فیلم هایی را که در کشور ساخته می شود، بهتر و بیشتر توزیع کنند. بنابراین فیلم های داخلی نباید تنها به محافل جشنواره ای محدود شوند بلکه باید بتوانند برای اکران عمومی در بیشتر شهرها امکان پخش پیدا کنند. برای نمونه یکی از دلیل هایی که اصغر فرهادی توانست به جایزه دوم اسکار دست پیدا کند این بود که فیلم دوم وی توانست با پخش کننده جهانی که داشت در سطح بین المللی دیده شود.
این منتقد سینما در پایان یادآور شد: نداشتن پخش کننده خارجی باعث شده است تا فیلم هایی که در داخل ساخته می شود به سبب نداشتن امکانات نتوانند در سطح جهانی موفق باشند از این رو شناخته نمی شوند. بنابراین به هر اندازه که بتوانیم با کشورهای دیگر ارتباط برقرار کنیم می توانیم در حوزه سینما تبادل و همکاری داشته باشیم.