تغییر و خارج شدن از کنج آسایش یا همان Comfort Zone برای بسیاری از ما راحت نیست و اگر این تغییر به شغل مربوط باشد کار سختتر می شود. گاهی چندین سال در یک شرکت کار کرده و با وظایف و همکاران خو گرفتهاید اما در عین حال نه از یاد گرفتن چیزهای تازه خبری است و نه از ترفیع. این موارد نشان میدهد که زمان استعفا رسیده است.
۱. درجا میزنید
اگر ۳ سال بدون هیچ پیشرفتی مشغول کار هستید و خبری هم از ارتقا نیست، زمان امتحان کردن شانستان در جای دیگری رسیده است. حتی در سازمانهای بزرگ هم که بالا رفتن از سلسله مراتب ترقی دشوار است، باید در این زمان قدمی رو به جلو برمیداشتید بنابراین به نظر نمیرسد که در جای مناسبی برای یک فرد طالب پیشرفت قرار داشته باشید.
۲. بازخورد نمیگیرید
اگر از مدیر مستقیمتان بازخوردی نمیگیرد و یا فیدبکهای وی آنقدر کلی است که نمیتوان آنها را عملی کرد، پیشرفت در سازمان یا دست یافتن به مهارتهای بیشتر بسیار سخت خواهد بود. بهترین مدیران کسانی هستند که با راهنمایی و توصیههای مداوم مسیر پیشرفتتان را هموار میکنند و اگر چنین مدیری ندارید، بهتر است جای دیگری دنبال آن باشید.
۳. خبری از یادگیری نیست
اگر روند یادگیری شما در سازمان به بن بست خورده و احساس نمیکنید به چالش کشیده شدهاید، زمان خداحافظی از مجموعه رسیده است. البته قرار نیست هر روز چیز جدیدی یاد بگیرید اما مهارتهای شما و دانستههایتان باید در روندی کلی پیشرفت کند. نکته دوم این است که باید خودتان بخواهید وارد بازی شده و در پروژههای جدید، کنفرانسها یا دورههای آموزشی مشارکت کنید. اما اگر در شرکت این فرصتها برایتان فراهم نیست، احتمالا کسی به پیشرفت کارکنان اهمیت نمیدهد.
۴. موج خروج از شرکت شکل گرفته
آیا مهمانیهای خداحافظی دوستان به پای ثابت شرکت تبدیل شده؟ همه در حال نوشتن و ارسال رزومه به شرکتهای دیگر هستند؟ آیا نیروهای مستعد و پرتلاش هم در پی استعفا هستند؟ چه نشانهای از این قویتر وجود دارد که در کمپانیهای دیگر فرصتهای بهتر و جذابتری برای کار وجود دارد؟ البته نباید چشم بسته دنبال موج بیافتید. از همکارانتان که در حال ترک شرکت هستند دلیل اینکارشان را بپرسید و پس از سبک و سنگین کردن پاسخها تصمیم بگیرید.
۵. تغییر ساختارها به امری روتین تبدیل شده
اگر شرکت شما اخیرا مدام از تغییرات در رویه کاری یا تحولات ساختاری در مدیریت صحبت میکند، احتمالا این موضوع به معنای آن است که مشکلات یا تزلزلی در زمینه مدیریت یا مسیر استراتژیک شرکت وجود دارد. به عنوان مثال اگر شرکت شما طی سال گذشته چهار مدیر عوض کرده، بدانید اوضاع خراب است.
بازسازی ساختارهای یک شرکت ممکن است گاهی منجر به پیشرفت و ارتقای موقعیت شغلی شود، اما اغلب اوقات اینطور نیست و نشان از عدم پایداری دارد. از همه مهمتر، ممکن است محیط جدید روند شغلی شما را بدون توجه خاصی با چالشهایی تازه همراه کند. بدون شک اولویتهای شما، تمرکزتان و روند کاریتان تحت تاثیر تغییرات قرار خواهد گرفت.
۶. شکارچیان به دنبال شما هستند
ایمیلها و تماسهای بعضا آزاردهندهای که به شما شغل جدیدی پیشنهاد میکنند شاید همیشه جوابگو نباشند، اما نباید تمام آنها را هم نادیده گرفت. برخی از این ایمیلها یا تماسها ممکن است به فرصت جدید شما برای پیشرفت یا ارتقای سطح درآمدیتان اشاره داشته باشد. بنابراین به آنها به چشم یک فرصت نگاه کرده و موقعیتها و عملکرد و البته بازه حقوق پیشنهادی آنها را بررسی کنید.
۸. احساس میکنید دیگر وقت رفتن رسیده
فارغ از تمام علائمی که ممکن است مشاهده کنید، به هیچ عنوان حس درونی خود را نادیده نگیرید. هیچ کس محیط کاری شما را بهتر از خودتان نمیشناسد. اگر این احساس را دارید که بهتر است به محل دیگری نقل مکان کرده، و یا لازم است پیشرفتی در رویه شغلی خود ایجاد کنید، به حرف دلتان گوش کرده و ماجراجویی را آغاز نمایید.
با توجه به اینکه اکثر ما حدود ۴۰ ساعت از عمرمان در هفته را صرف کار کردن میکنیم، لازم است به خودمان بیشتر توجه کرده و وضعیت شغلی خود را همواره ارزیابی کنیم. اگر حتی کاملا در محیط کار فعلی خوشحال هستید، سعی کنید هر چند وقت یک بار وضعیت خود را از بیرون یا درون بسنجید. این موضوع نه تنها فرصت خوبی برای بررسی دستاوردهای شما خواهد بود، بلکه مجبورتان میکند خودتان را در شرایط فعلی بازار و صنعت تحلیل کنید.
نتیجه این است که با انجام فرآیند مورد بحث، شما یا متوجه خواهید شد چه اندازه از شغل فعلیتان راضی هستید، یا فرصتهایی تازه را پیدا میکنید که به کمک آنها میتوانید قدم بزرگ بعدی زندگی خود را بردارید.
منبع:
themuse