مهدی سلطانیفر؛ دانشجوی دکتری علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بینالملل قشم، علی گرانمایهپور؛ عضو هیئت علمی گروه ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و شهناز هاشمی؛ دانشیار سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، درمطالعهای به بررسی «تاثیر خلاقیت سلبریتیها در اینستاگرام بر فرآیند سیاستگذاری عمومی» پرداختند.
برای انجام این پژوهش، محققان پرسشنامهای طراحی کردند و لینک آن را از طریق تلگرام و اینستاگرام در گروههای مختلف و دردسترس به اشتراک گذاشتند. ۳۸۶ کاربر اینستاگرام در این مطالعه شرکت کردند و دادههای بهدستآمده از این مطالعه با استفاده از روشهای آماری تحلیل شدند. در این پرسشنامه دو متغیر خلاقیت و فرآیند سیاستگذاری عمومی مورد سنجش قرار گرفت.
یافتههای ابتدایی این بررسی نشان داد که ۱۳۷مرد و ۲۴۹ زن در این مطالعه شرکت کردند. بالاترین فراوانی شرکتکنندگان مربوط به گروه سنی ۲۶ تا ۳۵ سال است و کمترین فراوانی به گروه سنی بیشتر از ۳۶ سال اختصاص دارد.
فرآیند عقلانی سیاستگذاری مراحل مختلفی دارد: ۱. مرحله تشخیص مشکل یا احساس مسئله ۲. ریشهیابی مشکل یا درک مشکل ۳. راهحلیابی ۴. سنجش راهحلها ۵. تایید مراجع قانونگذار ۶. اجرای قانون. در این پژوهش تاثیر سلبریتیها در هر یک از این مراحل ارزیابی شد.
با توجه به نظر شرکتکنندگان و یافتههای این پژوهش، از آنجا که درک مشکلات نیاز به آگاهی و دانش خاصی ندارد، سلبریتیها در مرحله تشخیص مشکل مانند بقیه افراد جامعهاند ولی گرایش سلبریتیها به بازگو کردن مشکلات بیشتر است. برخی دلیل این گرایش را «تمایل به دیدهشدن» و برخی دیگر دلیل آن را «احساس مسئولیت» میدانند و تشخیص انگیزه این گرایش برای کاربران اینستاگرام سخت است.
سلبریتیها در خصوص درک مشکل، ریشهیابی و یافتن راهحلهای مناسب شرایط اجتماعی، نقشی ندارند. چرا که نه آگاهی و تخصص لازم را در موضوعات سیاسی و اجتماعی دارند و نه میتوانند نگاه همهجانبه به مشکلات داشته باشند و به صورت مداوم موضوعات را پیگیری کنند. البته نباید از آنها چنین انتظاری نیز داشت زیرا آنها در زمینه فعالیت هنری و ورزشی خود توانمند هستند و دلیل وارد شدن آنها به این عرصه، درست انجام نشدن وظایف سایر نهادهاست. احزاب به صورت مقطعی تشکیل و منحل میشوند و اگر حضور داشته باشند، رسالت واقعی خود در جامعه را نمیتوانند انجام دهند. همچنین رسانههای جمعی نیز نمیتوانند خارج از خواست و نظارت حکومت فعالیت کنند.
احزاب نقش مهمی در ارتباط مردم با حاکمیت دارند و به مردم میآموزند که در مقابل اقدامات دولت و سیاستهای حکومت بیتفاوت نباشند و مشارکت سیاسی را به شهروندان آموزش میدهند. دولتها برای اینکه بتوانند دوام داشته باشند، نیازمند احزاب هستند، زیرا احزاب راه ارتباطی دولت و جامعهاند.
به گفته پژوهشگران این تحقیق: «هرچه احزاب، رسانههای جمعی، نخبگان سیاسی و فکری کمتر فعالیت کنند، ستارگان بیشتر صدای مردم میشوند».
در غیاب احزاب فراگیر و قدرتمند در ایران، رسانههای جمعی طیفهای مختلف فکری جامعه را نمایندگی میکنند و قدرت تولید جریانهای اجتماعی را دارند. رسانههای جمعی گاهی نماینده و گاهی جایگزین احزاب و گروههای اجتماعی در روند تحولات کشور هستند. رسانهها مسئولیت گسترش جریانهای سیاسی را از طریق دیدهبانی وقایع مربوطه و ارائه اطلاعات قابل اتکا به عهده دارند.
محققان این مطالعه میگویند: «رسانهها معمولا صدای گروهی از جامعهاند و به این ترتیب استقلال و آزادی آنها با چالش روبرو میشود. به همین دلیل انتقاد از قدرت حاکم را تقریبا غیر ممکن میسازد و طبیعتاً در جامعهای که رسانههای آن توانایی انتقاد کردن و آگاهیسازی واقعی را ندارند، رسالت فرهنگسازی سیاسی آنها با اشکال اساسی روبرو میشود. نخبگان سیاسی و فکری هم در حاشیه جامعه هستند و تمایلی به حضور و تحلیل سیاسی ندارند. زیرا مخاطبان اینستاگرام را مخاطبان هدف خود نمیپندارند و اعتقادی به این فضا ندارند».
نتایج این مطالعه به صورت مقاله علمی پژوهشی نشریه علمی «ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی وابسته به باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان دانشگاه آزاد اسلامی منتشر شده است. در این مقاله آمده است که :«حضور سلبریتیها در اینستاگرام در عرصه سیاست غیر قابل انکار است و برخورد قانونی و محدودکننده به آنها موجب رشد بیشتر آنها میشود و از طرفی باید اذعان کرد که به دلیل حمایت میلیونی مردم در حمایت از سلبریتیها، آنان سرمایه اجتماعی تلقی میشوند و هیچ جامعهای نباید با سرمایه اجتماعی خود مبارزه کند.»
ایسنا