به گزارش تابناک جوان به نقل از فارس، ارانه یا سوبسید، ارائه هر نوع کمک مالی برای تولید بیشتر و یا کاهش قیمت کالاهای ضروری و خدمات مهم باهدف افزایش رفاه عمومی است و در ایران سابقهای حداقل ۵۰۰ ساله دارد! البته در روزگاران گذشته یارانهها اغلب بهصورت تخفیفهای مالیاتی برای برخی صنعتگران یا معافیت مالیاتی برای اقشار بسیار فقیر بودهاند؛ یا بخشش مالیات یک شهر یا روستا به دلیل وقوع سیل یا خشکسالی یا آفتزدگی محصولات کشاورزی. البته همین تخفیفها نیز همیشه و برای همه نبودهاند. بااینحال قدیمیترین یارانههایی که در ایران شناساییشدهاند به دوران صفویان بازمیگردند که برخی کشاورزان و صنعتگران که کالاهای اساسی تولید میکردند از معافیتهای مالیاتی برخوردار میشدند. چنین رویهای در دورههای بعدی با شدت و ضعف نسبی برقرار بود اما از دوره قاجار یارانهها شکلی جدید یافتند.
قحطی بزرگ
در دوره قاجار پس از قحطی سال ۱۲۴۹ شمسی که به دلیل خشکسالی و سوء تدبیر حاکمان محلی و ملی رخ داد سیاستهای حمایتی از کشاورزی نقش پررنگتری یافت. در این قحطی هولناک حداقل یکمیلیون و ۵۰۰ هزار نفر از جمعیت ۹ میلیون نفری ایران از گرسنگی مردند. بیماری وبا نیز در پی گرسنگی آمد و درنهایت حدود ۴ میلیون نفر از جمعیت ایران کاهش یافت. بنا به اسناد موجود شدت گرسنگی به حدی بوده که آن سال را سال مجاعه (گرسنگی) نامیدند و در کلام عامه و نزد مردم مبدأ محاسبات تاریخی برای مثال تاریخ تولد یا وفات افراد قرار گرفت. از ترس آن قحطی، در دوره قاجار حمایت از تولید کشاورزی در اولویت قرار گرفت و ازجمله اینکه در دوره ناصرالدینشاه تأمین بذر برخی محصولات برای کشاورزان و کسانی که اراضی بزرگ را در اجاره داشتند و روی آنها کار میکردند در دستور کار حکومت بود. این تجربه یارانهای شکست خورد چون منابع تاریخی میگویند در دوران قاجار گرسنگیها و قحطیها هر چند سال تکرار میشدند. آخرسر هم قحطی بزرگ در دوره جنگ اول جهانی که با مرگ ۵ تا ۱۰ میلیون نفر از جمعیت ۲۰ میلیونی ایران به دلیل گرسنگی و بیماریهای مسری همراه بود.
طهران قدیم و نان یارانهای بیکیفیت!
در سال ۱۳۱۱ نخستین مقدمات ارائه یارانه قانونمند در ایران شکل گرفت. تجربه اشغال نظامی ایران در جنگ جهانی اول و بروز قحطی گسترده به تدبیری برای جلوگیری از کمبود غذا در کشور منجر شد. آن تدبیر تصویب قانونی برای تأسیس سیلوهای غلات در تهران و خرید و ذخیره گندم توسط سازمان غله بود؛ نخستین دخالت مستقیم دولت در عرضه و تقاضای یک کالا. اینطوری کاشت گندم در کشور ازنظر اقتصادی و مهمتر از آن از جنبه روانی تحت حمایت دولتی قرار گرفت. ۴ سال بعد با افزایش عرضه و کاهش قیمت گندم، سازمان غله به خرید گندم باقیمتی بالاتر از قیمت بازار پرداخت. این روند تا سال ۱۳۲۰ و دوران جنگ جهانی دوم همچنان ادامه داشت. همان موقع بود که نخستین دردسرهای یارانههای عمومی مشخص شد؛ بااینکه سازمان غله گندم را باقیمت بالاتر میخرید ولی صاحبان اراضی بزرگ و مالکان عمده، گندم نامرغوب را به دولت و گندم مرغوبتر را در بازار آزاد میفروختند. اینطوری نخستین تجربه پرداخت یارانه به نان اگرچه به ارزان ماندن این خوراک روزمره مردم منجر شد اما درواقع شکست خورد؛ هیچ ارزانی بیعلت نیست! گویا در طهران قدیم اعتراضها به کیفیت نان مشکلی روزمره بوده است. با اشغال ایران در جنگ جهانی دوم و غارت انبارهای گندم توسط سربازان متفقین دوباره در ایران قحطی نان شد.
تورم دهه ۵۰
تا دهه ۵۰ میزان یارانه در اقتصاد ایران ناچیز بود. درواقع طی این سالها بهجای تمرکز بر تولید محصولات خوراکی که معمولاً یارانهها را به خود اختصاص میدهند اولویت با واردات مواد غذایی بود. موضوعی که همواره با اعتراض علما و روشنفکران نیز مواجه میشد. از سال ۵۴ با افزایش قیمت نفت و بالطبع افزایش درآمدهای دولت، سیاستهای اقتصادی نامناسب به بروز نابسامانیهایی در جامعه منجر شد. ازجمله این سیاستها اختصاص منابع مالی زیاد برای واردات بیرویه کالا و نبود زیرساختهای کافی برای حملونقل این کالاها از بندرها به شهرها بود که به تورم منجر شد. به همین دلیل صندوق حمایت از مصرفکنندگان تأسیس شد تا برای مقابله با افزایش قیمتها، پرداخت یارانهها در نظامی هماهنگ و کارآمد ممکن شود. این صندوق بعدها به سازمان حمایت از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان تبدیل شد. البته به دلایل مختلف تا پایان دهه ۵۰ این سازمان نقش چندانی در اقتصاد ایران نداشت.
صابون کوپنی، پنیر کوپنی
از ۱۳۶۰ به دلیل محدودیتهای اقتصادی ناشی از جنگ تحمیلی و تحریم اقتصادی امنیت غذایی مردم و تأمین مستمر کالاهای ضروری در اولویت قرار گرفت. از همان موقع قیمتگذاری کالاهای وارداتی و تولیدات داخلی ضروری توسط سازمان حمایت از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان انجام شد و کوپنها نیز از راه رسیدند. طی سالهای جنگ تحمیلی کوپنها و یارانههایی که به برخی بخشهای اقتصادی اختصاص مییافت از روند افزایشی تورم کاست و قیمتها به ثبات نسبی رسید. نان که همیشه یارانه داشت و کوپنها نیز نخستین بار با تشکیل ستاد بسیج اقتصادی کشور در سال ۵۹ برای تأمین ۱۰ کالا شامل روغن نباتی، قند و شکر، برنج، پودر شوینده، صابون، پنیر، کره، مرغ و تخممرغ و گوشت قرمز توزیع شدند. نقش کوپنها در اقتصاد و در سبک زندگی ایرانیان در دهه ۶۰ پررنگ بود ولی در دهه ۷۰ روبهزوال رفت. سال ۷۷ عملاً کوپنها دیگر از زندگی عموم مردم خارجشده بودند؛ اگرچه تا سال ۸۹ هنوز اسمی از کوپنها باقیمانده بود و گاهی شماره کوپنی برای دریافت کالایی در شهرستانها و شهرهای کوچک اعلام میشد.
بزرگترین یارانه دهنده به سوخت
کوپنها بهویژه در سالهای جنگ، کارآمد بودند ولی همان موقع هم به دلیل اینکه برخی افراد، اجناس کوپنی را نیاز نداشتند بازار آزاد خرید و فروش کوپن تقویت شد و دردسرهای حاشیهای ایجاد کرد. درواقع یارانههای کوپنی گاهی به دست نیازمندانش نمیرسید یا به دست کسانی میرسید که به آن نیاز نداشتند. در مقابل، یارانههایی که دولت به بخشهای دیگر اقتصاد میداد تا کالا و خدمات ضروری مردم ارزانتر شود از سال ۶۸ بهتدریج افزایش یافت و طی ۵ سال بعد تقریباً ۲برابر شد. طی یک دهه بعد نیز اقتصاد ایران رسماً به یارانهها وابسته شد؛ از یارانه بنزین و گازوئیل و نفت و گاز گرفته تا برق و آب و گندم و شکر و برنج و روغن و شیر. ایران در چند دهه اخیر بزرگترین یارانه دهنده برای سوختهای فسیلی بوده و هنوز هم هست.
یارانههای هدفمند؛ کمکخرج خانوارها
هدفمندی یارانهها بهعنوان بزرگترین طرح اقتصادی تاریخ ایران پس از فراز و نشیب بسیار سرانجام سال ۸۹ از راه رسید. طبق این طرح یارانه ۱۶ کالا حذف میشد و دولت بهجای ارائه یارانه به کالاها، پول نقد بین مردم توزیع میکرد تا خودشان هرطور مناسب میدانند برای زندگیشان خرج کنند. البته نیمی از این پول بهصورت نقدی به مردم میرسید و باقی به حمایت از تولیدکنندگان و جبران خسارتهای ناشی از افزایش قیمت انواع سوخت اختصاص مییافت. اجرای این طرح همواره با بحثها و چالشهای جدی مواجه بوده است. اما در یک قضاوت کلی میتوان گفت دریافت یارانه نقدی برای برخی اقشار جامعه مطلوب بود؛ بهویژه روستاییان و حاشیهنشینانی که از برخی یارانهها ازجمله یارانه سوخت کمتر بهره میبردند. مبلغ یارانه نقدی در میان این اقشار بهویژه برای خانوارهای پرجمعیت یک کمکخرج قابلتوجه محسوب میشد. یارانههای نقدی و یارانههای انرژی هنوز هستند و این روزها صحبت از کوپنهای الکترونیکی هم هست.
یارانه خارجیها!
پس از جنگ جهانی دوم شرایط اقتصادی خاص کشورها موجب شد دولتها برای کمک به بخش خصوصی و تأمین کالاهای اساسی از طریق یارانهها وارد بازارها شوند. یارانهها در دوران معاصر برای حمایت از کالاهای کشاورزی و تولیدات مهم ملی متولد شدند و همچنان ادامهدارند. درواقع تقریباً در همه کشورهای جهان به روشهای مختلف یارانه پرداخت میشود. به دلیل اهمیت امنیت غذایی برای کشورها اعم از توسعهیافته یا درحالتوسعه بخش عمده یارانههایی که دولتها در سراسر جهان میپردازند به بخش کشاورزی اختصاص دارد. برای مثال بیش از ۱۴۰ کشور به بخش کشاورزی یارانه مستقیم میپردازند و در بسیاری از کشورهای توسعهیافته این یارانه به بیمه کشاورزی اختصاص مییابد. درواقع محصولات کشاورزی در برابر حوادث طبیعی نظیر سیل، طوفان، خشکسالی و... بیمه میشوند و دولت بخشی از حق بیمه را بر عهده میگیرد تا بیمه کردن محصولات برای کشاورزان خرد نیز بهصرفه باشد. بهاینترتیب میتوان گفت اغلب ساکنان دنیای امروز اعم از ثروتمند یا فقیر از دولتها یارانه میگیرند؛ فقط شکل آن متفاوت است.