برای بررسی هیئتمدیرههای ناکارآمد استقلال و پرسپولیس بد نیست نگاهی به تاریخچه حضور برخی از افراد در این پستها کنیم. در سالهای اخیر حجت نظری، اسماعیل خلیلزاده، احمد سعادتمند، مهدی شریفی، عبدالرضا موسوی، امیرحسین فتحی، میرشاد ماجدی، مقداد نجفنژاد، علی فتحاللهزاده، محمدحسین قریب، حسن زمانی، نصرتالله (کامران) منزوی، اکبر عباسیملکی، جواد قراب، رضا افتخاری و رضا حسنیخو عضو هیئتمدیره استقلال بودند. البته مهدی شریفی به دلیل آنچه «منع حضور» اعلام شد نتوانست در این باشگاه فعالیت کند اما سایر اعضا که برخی از آنها هنوز در استقلال حضور دارند غالبا پس از حضور خود با بهجا گذاشتن بدهیهای میلیاردی، شرایط را برای ادامه فعالیت مدیران بعدی دشوار کردند.
در پرسپولیس هم افرادی چون فرشید گلزاده، محمدمهدی نبی، جعفر کاشانی، محمد حاجیبیگی، ابوالفضل روغنیگلپایگانی، حمید گرشاسبی، علیاکبر طاهری، علی رغبتی، مهرداد هاشمی، کامران رسولپناه، ایرج عرب، محمد پنجعلی و محمدرضا زادمهر حضور داشتهاند اما درنهایت با اتفاقاتی که رخ داده یا از این تیم جدا شدهاند یا هنوز در حال فعالیت هستند و در سالهای آینده برآیند فعالیتهای آنها را خواهیم دید. اما سوال این است که این اعضای هیئتمدیره سرخابیها توانستهاند عملکرد موفقیتآمیزی داشته باشند؟
مشکل اصلی، دولتی بودن!
ابوالفضل روغنیگلپایگانی، عضو پیشین هیئتمدیره باشگاه پرسپولیس در این باره میگوید: «مشکل اصلی باشگاههای استقلال و پرسپولیس دولتی بودن است. درواقع به همین دلیل است که هیئتمدیرههای این دو باشگاه، توانایی فعالیت مدنظر خود را ندارند.» او در ادامه گفت: «وقتی در هیئتمدیره هستید باید بدانید شخص وزیر چه سیاستی را دنبال میکند. در پرسپولیس، وزیر در تمام مسائل باشگاه دخالت میکرد و آنقدر این باشگاه در حال روزمرگی بود که تحت هیچ شرایطی نمیشد شرایط عادی را ایجاد کرد، بنابراین ناچارید در مسیر اسپانسر حرکت کنید.» روغنیگلپایگانی در ادامه افزود: «اعتقاد دارم اگر این دو باشگاه به بخش خصوصی واگذار میشد، دست هیئتمدیره بازتر بود و میتوانستیم فعالیتهای بیشتری انجام دهیم.»
پای سهمخواهی وسط است
امیررضا واعظیآشتیانی، مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال هم در این باره به میگوید: «من اولین نفر و به نوعی تنها کسی بودم که از چیدمان هیئتمدیره استقلال و پرسپولیس انتقاد کردم و گفتم چیدمان آنها منطقی و کارآمد نیست.» وی افزود: «متاسفانه در انتخاب افراد در این دو باشگاه بیشتر سهمخواهی و سهمدهی به برخی است. نکته بعدی اینکه در ورزش و فوتبال مدام میگویند که مباحث سیاسی دخیل نباشد، اما انتخاب اعضای هیئتمدیره استقلال و پرسپولیس یک حرکت سیاسی و نقش اتفاقات سیاسی در آن دخیل است.»
دخالت وزیرامور خارجه در امور پرسپولیس!
«دخالتهای بیجا از همه طرف!» این کلیدواژه موضوعی است که اعضای پیشین و فعلی باشگاه استقلال و پرسپولیس درباره آن صحبت میکنند و درواقع از آن گلایه دارند. از سوی دیگر اختلافات پنهان اعضای هیئتمدیره نظیر جنگ همگانی برای کسب قدرت و پست مدیرعاملی نیز یکی از دلایل ناکارآمدی هیئتمدیرههای این دو باشگاه است. همین چند وقت پیش شاهد بودیم که جنگ قدرت میان مهرداد هاشمی و انصاریفرد بهجایی رسید که درنهایت انصاریفرد مجبور به کنارهگیری شد و هاشمی هم نیروی دست راستی خود را که بهتازگی پست مشاور گرفته بود، اخراج کرد. یکی از اعضای هیئتمدیره باشگاه استقلال در این باره میگوید: «وقتی عضو هیئتمدیره شدم تصمیم گرفتم مصاحبه نکنم و در سکوت کارم را انجام بدهم چون اگر مصاحبه کنم عضو دیگر هیئتمدیره به من حمله خواهد کرد. درواقع یا باید سکوت کنی و به خودت بگویی من کار خودم را انجام میدهم هرچه شد، شد یا باید به جنگ با اعضای هیئتمدیره بروی. من ترجیح دادم کار خودم را انجام بدهم.»
روغنیگلپایگانی، عضو پیشین هیئتمدیره باشگاه پرسپولیس هم در این باره میگوید: «در پرسپولیس فقط تیم فوتبال داشتیم چون اصل اول فوتبال بود. آدمهای کارنابلد که تجربه کافی نداشتند نیز از دیگر مشکلات باشگاه بود. بعد از هر جدایی بازیکنان اتفاقات عجیبی رخ میداد، هواداران، بازیکنان و پیشکسوتان و حتی آدمهای سیاسی از وزارت امورخارجه تا سایر وزرا همه دخالت میکردند. بنابراین نمیتوانستیم برنامه درست و منضبطی را ایجاد کنیم.»
بحث عدم امنیتشغلی هم موضوع دیگری است که سالها ورزش ایران را دچار مشکل کرده و نمیتوان برنامه مدونی برای باشگاهها تدوین کرد زیرا تغییر، گزینه اول مدیران بالادستی است. روغنیگلپایگانی در اینباره گفت: «تا وارد هیئتمدیره میشوید و دو باخت میدهید شعار میدهند و مدیران هم ناچارند هیئتمدیره را تغییر بدهند. ما نتیجهگرا هستیم و فقط دنبال برد هستیم که البته دلیل آن فشارهای اطرافیان است. درواقع برای وزیر این دو باشگاه بسیار مهم است. خوب بهخاطر دارم زمانی که آقای وزیر برای حضور در پرسپولیس با من صحبت کرد به من گفت ۸۰ درصد ورزش، فوتبال است و ۷۰ درصد فوتبال، استقلال و پرسپولیس هستند. من نمیخواهم اسم ببرم اما بسیاری از وزرا نتایج باشگاهها را دنبال میکردند و در شکستها و پیروزیها نظر میدادند.»از روغنیگلپایگانی پرسیدیم منظور او از دخالت وزیر در باشگاه پرسپولیس چه بوده؟ او عنوان کرد: «نمیخواهم مصاحبهام سیاسی شود اما مثلا در ماجرای جدایی مهدی طارمی از پرسپولیس و بازگشت او به این تیم که منجر به محرومیت باشگاه شد، وزیر دخالت کرد اما نتوانست کاری کند. اگر بخواهم کلی بگویم، این را بدانید که خیلی از وزرا فوتبال را دنبال میکردند.»
معروف است که میگویند فلان عضو هیئتمدیره درحال لابی برای مدیرعاملی است چون درباره همه چیز نظر میدهد و درحال آمادهسازی فضا برای حضور خود است. این اتفاق همانطور که در ابتدای گزارش هم ذکر کردیم در باشگاههای بزرگ دنیا رخ نمیدهد و حتی هواداران نمیدانند اعضای هیئتمدیره باشگاههای محبوبشان چه کسانی هستند. اینجا اما هر عضو هیئتمدیره، پتانسیل بالقوهای برای مدیرعاملی است و همین موضوع باعث جلب توجه مردم و رسانهها میشود. روغنیگلپایگانی در بخش پایانی گفتوگوی خود در اینباره گفت: «دلایل موفقیت پرسپولیس در دوره آقای گرشاسبی و طاهری چه بود؟ چون ما اصلا مصاحبه نمیکردیم زیرا اعتقاد داشتیم باشگاه باید آرامش داشته باشد.
همان موقع گفتیم هفتهای یکبار مدیرعامل کنفرانس داشته باشد و مصاحبه کند و سایر اعضا فقط سکوت کنند و همانطور هم که شاهد بودید اتفاقات خوبی رخ داد، اما از وقتی که گرشاسبی بیرون آمد، اختلافها آغاز شد و هر عضو برای خودش مصاحبه میکند. در دوره ما اعضای هیئتمدیره سعی کردند در امور فنی دخالتی نداشته باشند؛ البته مرحوم جعفر کاشانی درباره مسائل فنی نظر میداد اما سایر اعضا دخالتی نمیکردند.»
عزلونصبهای مناسبتی
سیستم مدیریتی غلط و انتخاب افراد در جایگاههای اشتباه باعث شده در همه سالیان اخیر، استقلال و پرسپولیس بدون هیئتمدیره موفقتر از زمانی عمل کنند که هیئتمدیره دارند. استعفاهای پیاپی و انتصابهای جدید یکی از بزرگترین مشکلات این دو باشگاه است. رئال مادرید، بارسلونا و پاریسنژرمن شاید نمونههای خوبی برای الگوبرداری نباشند زیرا سطح اداره باشگاههایشان با ایران، فرسنگها فاصله دارد اما شاید نگاهی به وضعیت آنها و صبوری مالکان باشگاه در عزلونصبها نشان میدهد تغییر، لزوما به معنی پیشرفت نیست و گاه با حضور افراد جدید، حاشیههای جدیدی وارد هیئتمدیرهها میشود.
حاشیههایی که از کارنابلدی و تلاش برای مطرح کردن خود، نشات میگیرد. خلاصه کلام آنکه برای پیشرفت در فوتبال، ابتدا باید چارت مدیریتی مناسبی وجود داشته باشد. اینکه گاه برخی مدیران شکست خورده اقتصادی یا نمایندگان مجلس برای مطرح کردن خود و لابی با وزیر در این دو باشگاه پست بگیرند، درنهایت به سود ورزش کشورمان نخواهد بود هرچند بسیاری از مدیران بالادستی نشان دادهاند «سود ورزش» برای آنها در اولویت نخست قرار ندارد.