به گزارش تابناک جوان، عماد آبشناس، نویسنده و تحلیلگر مسائل سیاسی و بین الملل گزارشی درباره حرکت نفتکش های ایرانی به سمت ونزوئلا در خبرگزاری روسی sputnik / اسپوتنیک، منتشر کرده است که در ادامه می خوانید:
میتوان گفت تهدیدهای لفظی متقابل میان مسئولین سیاسی دو کشور هم مزید بر علت شد تا بسیاری نفسها را در سینه حبس کنند و تصور کنند درگیریای میان دو طرف در پیش است.
البته رسانههای مخالف جمهوری اسلامی ایران هم تلاش زیادی برای کوبیدن بر طبل جنگ نمودند و امیدوار بودند این چالش موجب ایجاد درگیری فیما بین ایران و آمریکا شود.
به هر حال نان آنها در روغن داغ چنین جنگی مزه دار است.
بعد از اینکه کشتیهای ایرانی یکی پس از دیگری به ونزولا رسیدند و شروع کردند محمولههای خود را خالی کردن این رسانهها شروع کردند اخباری را منتشر کنند مبنی بر اینکه یک توافق پشت پرده میان ایران و ایالات متحده بوده که ایرانیها با خیال راحت این کشتیها را به سمت ونزولا ارسال کردند.
حتی در یکی از مناظرههای تلوزیونی که در این زمینه بنده با یکی از مشاوران آقای ترامپ داشتم ایشان اظهار میداشتند آمریکا به دلیل مسایل انسان دوستانه جلوی رسیدن این سوخت به ونزولا را نگرفت.
بنده با شوخی گفتم یعنی خودت هم این حرف ات را باور میکنی تا تصور کنی دیگران قبول میکنند آقای ترامپ بویی از انسانیت برده؟
ایشان نتوانست در این زمینه پاسخ دهد، چون مشخص بود خودش هم باور نداشت.
واقعت امر بعید به نظر میآید ایران بخواهد با آمریکا برای کمک رسانی به ونزولا مذاکره راه بیاندازد، چون مسایل بسیار مهمتر فیما بین طرفین وجود دارد که اگر بنا به مذاکره باشد احتمال اینکه بخواهند بر آن مذاکره کنند بسیار زیاد است.
اگر هم آمریکا خواسته باشد توجه انسان دوستانهای نسبت به مردم ونزولا داشته باشد قطعا بسیار راحتتر و منطقیتر به نظر میآید که شرکتهای آمریکایی که قبلا نیز سوخت ونزولا را تامین میکردند چنین کاری انجام دهند.
در واقع اصل اختلاف میان آمریکا و ونزولا هم به این دلیل پیش آمد که رهبر سابق ونزولا مرحوم هوگو چاوز تصمیم گرفت کاری را انجام دهد که مصدق هفتاد سال پیش در ایران انجام داده بود، یعنی نفت ونزولا را ملی کند و دست کمپانیهای آمریکایی که بر ثروت ونزولا مسلط بودند را کوتاه کنند.
آنها هم دقیقا همان کاری را که آن زمان با ایران انجام دادند با ونزولا انجام دادند، یعنی خرید نفت ونزولا را تحریم کردند و ونزولا را محاصره اقتصادی نمودند.
به هر حال بحث، بحث یک دلار و دو دلار نیست بحث چند صد ملیارد دلار است که شرکتهای آمریکایی به جیب میزدند و از دست دادند.
همه هم میدانند که وقتی بحث پول و دلار پیش میآید دیگر آقای ترامپ حتی پدر و مادر خود را نمیشناسد، چه برسد به مردم ونزولا.
اگر هم توافقی پشت پرده وجود داشت قطعا ایرانیها نیاز نداشتند پنج نفت کش بفرستند تا یک و نیم ملیون بشکه سوخت به ونزولا برسانند، این کار را با یک یا دو نفت کش غول پیکر میتوانستند انجام دهند.
فراموش نکنید ایران یکی از بزرگترین ناوگان نفت کشهای جهان را در اختیار دارد و چندین ابر نفت کش در این ناوگان هستند که میتوانستند به تنهایی چنین کاری را انجام دهند.
به نظر میآید هدف اصلی و ظاهری ایرانیها کمک به همپیمان خود و رساندن سوخت به مردم ونزولا بود، اما این عملیات ایرانیها اهداف نهفتهای هم در پی داشت که ایرانیها با قدمهایی که برداشتند نشان دادند خواستار آن هستند که این اهداف محقق گردد:
۱ – ایرانیها به خوبی میدانستند که پس از ماجرای توقیف کشتی ایرانی در تنگه جبل الطارق و واکنش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به انگلیسی ها، همه حساب کار دستشان آمده و همه متوجه هستند که توقیف کشتیهای ایرانی بی پاسخ نخواهد ماند و به همین دلیل هم برای هر اقدام خود دو بار فکر خواهند کرد.
۲ – از لحظه اول حرکت کشتیهای ایرانی آنها جی پی اس خود را روشن کردند و مقصد خود را مشخص نمودند و مسیری را انتخاب کردند که در اختیار ایالات متحده و متحدین آن قرار دارد تا سطح چالش را برای همه بالا ببرند، به این ترتیب میتوان گفت به قول معروف هدف به نوعی رو کم کنی هم به حساب میآمد.
۳ – حدود شصت تا هفتاد روز طول کشید تا این کشتیها به مقصد برسد و قطعا آمریکاییها طی این مدت از بسیاری متحدین و دوستان خود خواستند اجازه عبور این کشتیها را صادر نکنند، به هر حال این کشتیها علاوه بر تنگه هرمز از تنگه باب المندب و کانال سوئز و تنگه جبل الطارق هم عبور کردند و آمریکاییها بدون رویارویی با ایران میتوانستند مثلا جلوی عبور این کشتیها از کانال سوئز و یا تنگه جبل الطارق را بگیرند، اما کشورهای دوست و یا همپیمان آمریکا حاضر نشدند با این کشور همکاری کنند، چون کاملا متوجه عواقب همکاری با آمریکا بودند.
۴ – مشخص است هدف اصلی ایرانیها این بود که به کل جهانیان ثابت کنند آمریکا آنقدر هم که ادعا میکند توانمند نیست و اگر همکاری و همدلی در جهان وجود داشته باشد میتوان در مقابل رفتارهای قلدر معابانه سیاستمداران این کشور ایستاد.
۵ – ایران و ونزولا ذیل تحریمهای اقتصادی شورای امنیت و مجامع بین المللی قرار ندارند و فقط ذیل تحریمهای اقتصادی آمریکا قرار دارند، ایرانیها با این حرکت خود خواستند به همه جهان و مخصوصا آمریکاییها بفهمانند که اگر دیگران را تحریم میکنند به این معنا نیست که آنها نمیتوانند با یکدیگر تعامل کنند و شرایط امروزه به سمت و سویی پیش میرود که کشورهای تحریم شده توسط ایالات متحده خود یک قطب اقتصادی در جهان به شمار میآیند و آنها میتوانند با همدیگر همکاری و تعامل داشته باشند.
۶ – آمریکاییها میتوانند هر قانونی که دلشان بخواهد برای خودشان تدوین کنند، به هر حال آنها نهادهای قانون گذاری دارند که در امور داخلی شان تصمیم میگیرند و کسی حق دخالت در امور داخلی آنها را ندارد، اما آنها حق ندارند برای دیگران خط و نشان بکشند و یا اینکه قوانین خود را بر دیگر کشورها تحمیل کنند.
۷ – آمریکاییها بخوبی متوجه بودند که جلوگیری از حرکت کشتیهای ایرانی به نوعی یک جرم بین المللی به حساب میآید و ایران میتواند در این زمینه در مجامع بین المللی بر علیه آمریکا مدعی باشد، همچنین چنین عملی این بهانه را به ایران میدهد که دست به چنین کاری بزند و کشتیهای تجاری آمریکا در منطقه را توقیف کند.
بدیهی است آمریکاییها به هیچ وجه تمایل نداشتند وارد یک چنین جنگی با ایران شوند، چون بخوبی متوجه بودند که به ضرر آنها است، ایرانیها چیزی برای باختن نداشتند.
با توجه به این شرایط میتوان گفت کل ماجرا به دلیل بی باکی ایرانیها از آمریکاییها بود و نه هیچ توافق پشت پردهای میان طرفین و در حال حاضر زمینه برای دیگر کشورها فراهم شده تا اقتدار و بی باکی خود را نشان دهند.