ماندن در خانه برای روزهای پیدرپی کار آسانی نیست، بسیاری از والدین از اختلاف بین فرزندان خود ناراحت و کلافهاند. از سویی به نظر میرسد اختلافات بین همسران هم در این روزها گاهی به مسیرهای متفاوتی کشیده میشود. برای مقابله با این شرایط و آرام کردن محیط خانه چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم؟ این سوالی است که تلاش داریم در این پرونده به آن بپردازیم. به این منظور گفت وگویی با محمدجواد فرشچی، مدرس دورههای فرزندپروری، انجام دادهایم. مصاحبهای که از همه ما دعوت میکند تا در عوض تلاش برای برطرف کردن نشانهها به دنبال حل ریشههای بدرفتاری کودکان باشیم. در بخش نوجوانان چند نکته را که بهتر است والدین در زمان دعوای دو فرزند نوجوان خود به یاد داشته باشند، مرور کردهایم و در نهایت در بخش همسران، به پنج باید و نباید در زمان دعوا و بیان اختلافات بین همسران پرداختهایم. امیدواریم با بهرهگیری از نکات این پرونده روزهای آرامتری را در پیش داشته باشید.
کودکی که نیازهای روانیاش برطرف شده خوشرفتار میشود
مدرس دورههای فرزندپروری و مترجم مجموعه کتابهای «تربیت سالم» به سوالهایمان درباره راههای پیشگیری و مدیریت دعواهای خواهر و برادرها در روزگار قرنطینه پاسخ میدهد
این روزها زیاد میشنویم که در روزگار قرنطینه و در خانه ماندن، اختلاف بین اعضای خانواده افزایش یافته و دعواها و تنش ها بیشتر شده است. درخصوص دعوای بین کودکان، شاید بسیاری از افراد تصور کنند، دلیل این موضوع، این است که کودکان حوصلهشان بیشتر سر میرود و ... اما شاید هم بدرفتاری بچهها و دعوای هر روزه آنها با خواهر و برادرشان نتیجه بیپاسخ ماندن برخی نیازهای آنها باشد. در این گفتوگو محمدجواد فرشچی به نکاتی اشاره کرده است که شاید تا امروز کمتر به آنها توجه داشتهایم.
این روزها شکایت والدین از دعوا و اختلاف بین کودکانشان زیادتر شده، آیا این وضعیت به دلیل در خانه ماندن است یا مسئله چیز دیگری است؟
واقعیت این است در شرایط فعلی مسائل قدیمی پررنگتر شده است. از طرفی استرس افزایش یافته و از سوی دیگر بسیاری مهارت مدیریت استرس را ندارند و مهارتهای اجتماعی و کنترل خشم در آنها ضعیف و ارتباطشان هم از قبل محکم نبوده است. شرایط فعلی در واقع این مسائل را رو آورده است. حالا به بهانه خانهنشینی و این تغییر جدی در سبک زندگی، ضروری است خانوادهها به سبک زندگی ناسالم خود رسیدگی کنند.
آیا در این وضعیت کاری هست که خانوادهها در همین شرایط بتوانند انجام دهند تا اوضاع بهتر شود؟
نکته اول، داشتن برنامه منظم است. بچهها نیاز به روالهای تکراری دارند. روالهای تکراری به آنها احساس امنیت و آرامش میدهد چون شرایط زندگی را قابل پیشبینی میکند. الان که برنامه روزانه شان به هم خورده، ممکن است بچه یک شب ساعت 11 بخوابد و یک شب ساعت2. یک روز 9 بیدار میشود و یک روز 12 ظهر. همین به هم ریختگی در روال عادی زندگی، در ذهن و روان بچهها آشفتگی و اضطراب ایجاد میکند. این اضطراب باعث بدرفتاری میشود. یکی از نکاتی که کمک میکند خانوادهها به آرامش برسند، این است که سریع روال روتین را برقرار کنند. با این کار شرایط برای بچهها قابل پیشبینی میشود و این کمک میکند خوشرفتار و همراهتر و همکارتر شوند.
نکته دوم مشاغل خانگی است. اینکه بچهها را در کارِ خانه مشارکت دهیم. مشارکت باعث میشود کودک احساس مهم بودن کند. وقتی بچه حس میکند کاری را انجام داده است و بقیه هم آن را دیدهاند، احساس خیلی خوبی پیدا میکند.
نکته بعدی برگزاری نشست خانوادگی است. منظور این است که هفتهای یک بار نیم ساعت وقت بگذاریم و با بچهها درخصوص مسائل و برنامهها حرف بزنیم. این کار به بچهها احساس دلگرمی میدهد. آدم دلگرم نیازی به بدرفتاری ندارد. کودک وقتی احساس دلگرمی، تعلق و مهم بودن میکند، چون نیاز روانیاش برطرف شده، خوشرفتار میشود.
شما چند بار از اهمیت احساس دلگرمی در خوشرفتاری بچهها گفتید، منظور از دلگرمی چیست و چرا اهمیت دارد؟
یکی از اساسیترین نیازهای روانی همه انسانها، احساس تعلق و اهمیت است. تعلق یعنی دوست داشتن و دوست داشته شدن که این موضوع تا به زبان آورده و در عمل نشان داده نشود، بچهها آن را باور نمیکنند. بچهای که احساس تعلق میکند، بخش زیادی از احساس دلگرمی را دریافت میکند.
صرف وقت ویژه با بچهها، چه اهمیتی دارد؟
یکی دیگر از اقدامات پیشگیرانه، صرف وقت ویژه با بچههاست. ما میگوییم حتی آن مادری که از 8 صبح تا 11 شب در کنار فرزندانش وقت صرف میکند هم باید برای هر کدام از بچهها وقت ویژهای بگذارد. این وقت ویژه در ادراک کودک این موضوع را ایجاد میکند که من برای مادر و پدرم خیلی مهم هستم. در این وقت ویژه برنامهریزی میکنیم کارهایی را که هر دو نفر ما دوست داریم، انجام بدهیم. این وقت ویژه لازم نیست هر روز باشد. میتواند هفتهای یک بار و هربار هم به مدت نیم ساعت باشد.
اما بالاخره بچهها با همدیگر دعوایشان میشود، در این شرایط چه نکاتی را باید رعایت کنیم؟
درخصوص دعوای بین بچهها، دو اصل باید همیشه در نظر گرفته شود؛ نگرش بیطرفانه و به یک چوب راندن بچهها. طرفداری کردن، پایهگذار نگرشهای قلدری و قربانی در کودکان است(کودکی که محکوم می شود نقش قلدر و کودکی که محق شناخته میشود، نقش قربانی را خواهد یافت). وقتی بچهها دعوایشان میشود، بیطرفی را رعایت کنید، اصلا هم نقش قاضی و بازپرس را بازی نکنید. پدر و مادرها قاضیهای منصفی نیستند چون هیچ وقت نمیتوانند مطمئن باشند که حق با چه کسی است. اگر هم بچهها گفتند تقصیر این بود و تقصیر او بود، شما میگویید من دنبال مقصر نیستم، دنبال راهحل هستم! در عین حال مهم است برخورد با هر دو بچه یکسان باشد. هر زمان بچهها آرام شدند آن موقع میتوانید بپرسید مسئله چه بود و برای اینکه دوباره مسئلهای پیش نیاید، چه کار میشود کرد و چه راه حلی وجود دارد. نکته دیگر که اهمیت دارد اینکه همه تکنیکهای والدین در زمانی که بچهها با هم دعوا میکنند، باید مبتنی بر دخالت نکردن باشد.
این دخالت نکردن را می توانید با چند مثال بیشتر توضیح دهید تا آگاهی بیشتری درباره آن پیدا کنیم؟
در اغلب موارد دعوای بچهها در حضور پدر و مادر اتفاق میافتد، چون همیشه یک پای دعوا، جلب توجه والدین است. به عبارت دیگر وقتی شما خانه نباشید، هیچ دعوایی اتفاق نمیافتد یا اگر اتفاق بیفتد، خیلی سریع خودش تمام میشود. اصولا دعوا نیاز به تماشاگر دارد. وقتی تماشاگری نباشد، دعوا زودتر جمع میشود. با توجه به این نکته، چند پیشنهاد مطرح میشود:
1- والد خودش را به دو بچهای که دعوا میکنند، نشان میدهد و بعد محل را ترک میکند. مثلا اگر در هال دعوا میکنند، والد خودش را به بچهها نشان میدهد و بعد به اتاق می رود و در را میبندد.
2- یک حالت دیگر اینکه والد همان جا نشسته و واکنشی نشان نمیدهد. دعوایشان ممکن است کمی طول بکشد اما بعد تمام خواهد شد.
3- یک روش دیگر، به بچهها میگویید ببخشید خیلی سر و صداست، لطفا بروید در حیاط دعوایتان را ادامه دهید.
ممکن است با رعایت همه این نکات، بازهم نتیجه نگیریم؟
یادمان باشد تکنیکها و ابزارهای تربیتی اگر پشت سرشان نظریات و مفاهیم تربیتی و روان شناسی نباشد، یکی دو بار اثر میکند و بعد بچهها دست ما را میخوانند و بیاثر میشود. هر روشی که استفاده میکنیم باید بدانیم چرا این کار مهم است و روی کدام نیاز و کدام باور کودک تاثیر میگذارد. تمام رفتارهای کودکان مبتنی بر یک یا چند باور درباره چگونگی به دست آوردن احساس تعلق و اهمیت است. تا باور کودکان تغییر نکند، در رفتارشان تغییر ماندگاری ایجاد نخواهد شد. باید بدانیم ریشه این مسئله چیست، آن را حل و بعد از تکنیکها استفاده کنیم.
جدل به وقت نوجوانی!
نکاتی که والدین دارای فرزندان نوجوان باید بدانند تا آرامش بیشتری در خانهشان حکمفرما شود
جدل و بروز مشکل بین فرزندان نوجوان، از جهاتی متفاوت از اختلافاتی است که بین کودکان شاهد آن هستیم. بر این مبنا ضروری است در کنار نکاتی که درباره کودکان مطرح شد، موارد دیگری را هم در نظر داشته باشیم.
اوج دعواها و جدلهای نوجوانان در سنین ابتدایی نوجوانی رخ میدهد، حتی با کمی افزایش سن هم وضعیت بهبود پیدا میکند، پس صبور باشید.
رشد مغزی در دوره نوجوانی به شکلی است که رفتارهای تکانشی در این گروه سنی افزایش مییابد. پس شاید انتظار اینکه هیچ دعوایی رخ ندهد، واقعبینانه نباشد.
برخی متخصصان میگویند بگومگوهای نوجوانان کاملا منفی نیست چراکه بخشی از این دعواها و بگو مگوها جزء جدایی ناپذیر رشد نوجوانان است. آنها با بالا و پایین کردن رابطه خود با خواهر و برادر در پی کسب مهارت برای رابطه با همسالان خود هستند.
تا جایی که خشونت جسمی و کلامی رخ نداده و خطوط قرمز خانواده شما زیر پا گذاشته نشده است، مدارا کنید و دخالت نکنید.
خطوط قرمز در جدلها را مشخص کنید. در هر شرایطی خشونت فیزیکی ممنوع است. درخصوص نحوه صحبت کردن مجاز در خانه، در یک نشست خانوادگی موارد ممنوع را مشخص کنید، چرایی ممنوعیت آن ها را به بحث بگذارید و مثالهایشان را روشن کنید.
در نوجوانی آرام آرام انتظار میرود فرزندانتان بتوانند بدون حضور شما مسئله مورد اختلاف را به بحث بگذارند و آن را حل کنند. در این صورت بهتر است گاهی درباره فرایند کارشان سوال کنید. مراقب باشید که یکی از دو فرزند به دیگری زور نگوید و هر دو آنها در مواردی کوتاه آمده باشند.
برگزاری منظم نشستهای خانوادگی میتواند به فرزندان شما نحوه گفت و گوی مناسب و مهارت حل مسئله را یاد دهد. یادتان باشد شما بهترین الگوی آن ها در این زمینه هستید.
5 نکته برای تلخ نشدن زندگیمشترک
توصیههایی برای همسرانی که میخواهند به شکلی اصولی دلخوریهای خود را با همدیگر در میان بگذارند
از قدیم گفتهاند که دعوا نمک زندگی است اما خب همه ما به تجربه میدانیم که برخی دعواها نه تنها زندگی را بانمک نمیکنند که میتوانند آن را به شدت تلخ کنند. اما انتظار از همسران که با هم دعوا نکنند، آن هم در روزگار قرنطینه شاید چندان با واقعیت همخوانی نداشته باشد. پس چه کنیم؟ اگر دلخورید و فکر میکنید لازم است درخصوص موضوعی حساس با همسرتان صحبت کنید، حداقل این پنج نکته را حتما در نظر داشته باشید.
به وقت آشفتگی بحث را آغاز نکنید: وقتی هیجانزده و عصبانی هستید، گفتوگو را آغاز نکنید چراکه در این وضعیت، مدیریت رفتار به شدت برای شما دشوار است و احتمال بلند شدن صدا، استفاده از عبارات نامناسب و حتی خشونت فیزیکی به شدت بالاست.
جملات همدیگر را قطع نکنید: قطع کردن جملات همسر نشانه خطرناکی است چراکه نشان میدهد شما در عوض گوش دادن به او در تلاش هستید به او پاسخ بدهید. یادتان باشد گوش دادن درست، میتواند از بخشی از سوءتفاهمها و فوران هیجانات ناخوشایند در همسر پیشگیری کند.
محدود به یک مسئله بحث کنید: اگر قرار باشد در زمان بحث درباره یک موضوع، فهرستی از مسائل گذشته را بیان کنید، میتوانید مطمئن باشید که بحث شما نه فقط به نتیجه نخواهد رسید که دعوا به جاهای باریک کشیده خواهد شد. اگر در ذهن شما مسائل زنجیروار به هم مربوط اند، آنها را یکی یکی یادداشت کنید. یادداشت آنها و تعهد به بیان تنها یکی از آنها میتواند به شما کمک کند تا هنگام صحبت، خود را محدود به یک مورد کنید. در عین حال که این یادداشت کردن به شما اطمینان میدهد موارد را از یاد نبردهاید و هر موقع بخواهید میتوانید درباره یکی دیگر از آنها صحبت کنید.
به شخصیت همسرتان حمله نکنید: در زمان طرح موضوع، پای ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی همسرتان را به میان نکشید. ادعای اینکه این موضوع به خاطر فلان ویژگی تو ایجاد شده و ... تنها اختلافات را شدیدتر می کند و بحث را به حاشیه میکشاند. علاوه بر آن همسر شما هم به احتمال زیاد در عوض شنیدن دلخوری شما، شروع به دفاع از خود خواهد کرد.
عذرخواهی اصولی را از یاد نبرید: بسیاری از ما روش درست عذرخواهی را بلد نیستم. یادتان باشد گفتن جملاتی مانند «باشه، حالا، من عذر میخوام اما یادت باشه تو هم ...» یا «بیا اصلا من میگم ببخشید، ببینم تو ماجرا رو تموم میکنی یا نه» و ... نشاندهنده ناآشنایی با روش درست عذرخواهی است. اگر میخواهید از این ابزار بهره کامل را ببرید، حتما با روش درست عذرخواهی آشنا شوید.
نویسنده : نرگس عزیزی| روزنامهنگار