در یادداشت سید حمید رضا علوی آمده است: بازار سرمایه ایران وارد دوران تازه ای شده است که می توان از آن به عنوان دوره «نوزایی یا تولد تازه» تعبیر کرد. بازار جدید بورس ایران مشخصه ها و ویژگیهایی دارد که به تدریج نمایان بروز و ظهور می کند. بارزترین ویژگی آن، تغییر و تبدیل بورس از یک بازار محدود به یک مدل فراگیر در سطح ملی است. سنگ بنای تبدیل بورس به یک «ابر بازار» در اقتصاد ایران، اکنون در تصمیم و استراتژی کلان نظام نهاده شده است.
چنین به نظر می آید که این استراتژی از مرحله تدوین تا تحقق آن دارای سه ضلع مهم خواهد بود:
اول؛ شکستن طلسم خصوصی سازی و عرضه اموال و موسسات اقتصادی دولتی و حکومتی در بورس.
دوم؛ سهیم کردن آحاد شهروندان ایرانی در بازار با پشتوانه طرح سهام عدالت.
سوم؛ تامین منابع مالی و هزینه بخش خصوصی و تولید از عایدات بازار سرمایه.
به این ترتیب اگر بورس امروز به فرزند محبوب و برومند اقتصاد ایران تبدیل شده، به این سبب است که می بایست سه آرزوی بزرگ و زمین مانده دولت و نظام را محقق کند؛
1- آرزوی رقابتی کردن اقتصاد بسته و احیای قدرت بخش خصوصی با واگذاری سهام شرکتهای بزرگ. 2- تحقق وعده دیرین مشارکت شهروندان در چرخه اقتصادی کشور. 3- سرانجام یافتن یک منبع درآمد پایدار برای دولت جهت تامین هزینه های جاری و عمرانی.
تیم اقتصادی دولت به نظر می آید که درصدد است هر سه جنبه از این استراتژی را همزمان پیش ببرد. به همین دلیل در روزهای اخیر از یک سو سران دولت و نظام از حسن روحانی تا مشاوران اقتصادی دفتر مقام معظم رهبری بر واگذاری املاک، مستغلات و شرکتهای تحت پوشش بانکها و بنیادها تاکید کرده اند و از سوی دیگر تلاشهای پرشتاب برای حضور میلیونها شهروند در بازار بورس شروع شده است. ضمن آنکه مسئولان اقتصادی از درآمد چند هزار میلیاردی دولت در بازار سرمایه سخن به میان آورده اند.
همه اینها دست به دست هم داده تا در این برهه تاریخی، بورس در پیکره اقتصاد ایران به بالاترین قله اهمیت دست یابد. بازار سرمایه اکنون نه تنها قبله آمال فعالان اقتصادی و سرمایه گذاران بزرگ و کوچک شده بلکه در محور و مدار علاقه شهروندان و مردم عادی نشسته است.
نتیجه عینی این درجه از علاقه و عطش به حضور در بورس باعث شده دماسنج حرکت شاخص کل به نقطه جوش برسد و هر روز شاهد اتفاقات شگفت انگیز جدید در تالار معاملات بورس باشیم.
اولین اتفاق شگفت آور در آغاز این هفته رقم خورد که شاخص با قدرت قله یک میلیون واحدی را فتح کرد و ارزش معاملات روزانه به بالای ۲۰ هزار میلیارد تومان رسید. تب و التهاب خرید و فروش سهام اکنون به اندازه ای است که بسیاری از خبرها و اتفاقات کشور را تحت تاثیر قرار داده است. بنگاههای خبری به گزارش لحظه به لحظه از درون بازار روی آورده اند و مقام های ارشد حکومتی به تشکیل جلسات پی در پی برای کنترل امنیت و ثبات بازار مبادرت کرده اند و در سوی دیگر، صف چند صد میلیونی تقاضا برای سهم هایی مثل شستا، سایپا و صبا شکل گرفته است
این موج التهاب و هیجان در چند روز اخیر عوارض دیگری هم داشت که نباید از نظر داشته شود.
شاخص کل بعد از شکستن رکورد تاریخی و خیره کننده یک میلیون واحد، ناگهان عقب نشینی خود را آغاز کرد و این توقف و عقبگرد باعث ترس و نگرانی اکثریت سهامداران شد. پیامد ملموس این ترس را در هجوم شهروندان به صف های فروش دیدیم که شوق و ذوق روزهای جهش شاخص بلافاصله جای خود را به تردید و دلهره داد. البته در این میان، برخی بنگاهها و کانال خبری نیز نقش آفرین بودند که با ترتیب دادن گفت وگو و میزگرد با افراد مدعی مدام در فضای ترس عمومی دمیدند؛ تا آنجا که خیل سهامداران در فضای مجازی و صفحات تلگرامی چنین پنداشتند که گویی خطر بزرگ «حبابی شدن بورس» یا سقوط و ریزش شاخص آغاز شده است.
متاسفانه در این فضای تردید و هیجان، برخی از تریبون ها و افراد مدعی، بدیهی ترین اصول و منطق بازار را کتمان و انکار کردند. اصولی که به صورت واضح می گوید در بازاری که موج عظیم تقاضا و نقدینگی در آن وارد شده و از سوی دیگر عرضه های بزرگ سهام دولتی ها کلید خورده است، ادعای سقوط شاخص چه موضوعیتی دارد.
بدون شک، فعالان حرفه ای بازار به روشنی می دانند که فراز و فرود و پدیده «نوسان» خصلت جدایی ناپذیر بازار است و اساسا در جدال میان صف های عرضه و تقاضا است که بازار انرژی لازم برای پویش و پیشرفت را کسب می کند.
در فضای پرالتهاب امروز، خلاء و ضرورت این بحث به صورت جدی احساس می شود. همه ما را گریزی از این نیست که برای آنکه خیل سهامداران در تله تبلیغات و توصیه های نادرست گرفتار نشوند باید توجه آنها را این رشته واقعیت حرکت بازار جلب کرد تا دریابند اولین توصیه علم بازار سرمایه به سرمایه گذار جدید این است که هیجان و شتابزدگی در سهامداری را از خود دور کند و به این باور برسد که بعد از هر جهش و صعود شاخص، اصلاح آن یک ضرورت است.
بی شک بورس در این مرحله که دوران گذار به تحول و تکامل است، رقیبان و مخالفانی دارد که تاکتیک و تکنیک آنها در تولید ترس و اضطراب در نگاه سهامداران است و فقط از این راه است که می توانند سرمایه و نقدینگی را فراری دهند؛ بنابراین همه کسانی که دل در گرو توسعه و تعالی بازار سرمایه را دارند می باید برای حفظ «ارزشهای ذاتی» بازار یعنی امنیت، شفافیت و رقابت وجهه همت خویش سازند.