تردیدی نیست که پروسهی سالخوردگی طبیعتاً تغییراتی در مغز ایجاد میکند که با کُند شدن عملکرد ادراکی همراه است: بعضی از قسمتهای مغز کوچک میشود، ارتباط میان نورونها ممکن است کاهش بیابد، جریان خون در مغز ممکن است کمتر شود و التهاب میتواند افزایش بیابد. اما برخی از عادتهای روزمره میتوانند پروسهی پیری مغز را سرعت بدهند و شما راهکارهایی برای پیشگیری از این اتفاق دارید.
هرچند محققان، نسخهای خاص و واحد برای سلامت ادراکی مغز ارائه ندادهاند، اما مطالعات زیادی نشان داده یک سری از عادتها و الگوها که به طور کلی سالماند میتوانند برای عملکرد ادراکی مغز نیز مفید باشند. به عبارتی دیگر، فعالیت بدنی، کنترل ریسک فاکتورهای بیماریهای قلبی، خواب کافی و ... همگی برای سلامتی مفیدند و میتوانند به سلامت مغز نیز کمک کنند. فعالیتهای دیگر مانند داشتن فعالیتهای اجتماعی، درمان افسردگی و اجتناب از مصرف دخانیات نیز میتواند برای سلامت مغز مفید باشد.
خواندن و نوشتن دو تا از بهترین کارهایی هستند که میتوانید برای حفظ سلامت مغزتان و فعال نگه داشتن آن انجام بدهید. نوشتن یادداشتهای روزانه، هر دوی این فواید را دارد. طی یک پژوهش معلوم شد افرادی که در طول زندگی خود، یادداشتهای روزانه داشتند، ۵۳ درصد کمتر از بقیه در معرض زوال عقل و فراموشی بودند. فواید یادداشتهای روزانه برای مغز هم از جنبهی خود ِ حرکتِ نوشتن مطرح است که مغز را درگیر میکند و هم از جهت الگوی مکررِ یادآوری اطلاعات، سازماندهی آنها و بازگویی خاطرات.
از دست دادن قدرت شنوایی با زوال عقل و پیری مغز ارتباط دارد. در بررسیها معلوم شد افرادی که شنوایی خود را از دست داده بودند، به میزان قابلتوجهی در معرض ابتلا به زوال عقل قرار داشتند. در این افراد، اختلال شنوایی بهاندازهی ۳۰ تا ۴۰ درصد موجب تسریع افت عملکرد ادراکی شده بود. احتمالی که دانشمندان مطرح کردهاند این است که سختی و فشار ناشی از تلاش برای شنیدن میتواند مغز را خسته و فرسوده کند یا اینکه افت شنوایی میتواند منجر به گوشهگیری و تنهایی افراد شود که از ریسک فاکتورهای زوال عقل است.
سلامت قلب با سلامت مغز مستقیماً ارتباط دارد. ما میدانیم چیزی که برای قلب خوب است برای مغز نیز خوب است. اگر قلب شما تحت فشار و استرس باشد و مغزتان خون کافی دریافت نکند، مغز زود پیر خواهد شد. تحقیقات نشان میدهد افراد میانسالی که ریسک فاکتورهای قلبی و عروقی دارند، مثلاً فشارخون بالا یا دیابت، بیشتر احتمال دارد با افزایش سن به زوال عقل مبتلا شوند.
پژوهشها نشان میدهند شدت یک ضربه به مغز و سن وقوع این حادثه میتواند بر ریسک زوال عقل در سالهای بعدی زندگی اثر بگذارد. طبق مطالعات، افرادی که سابقهی ضربه به سر را دارند، ۲۴ درصد بیشتر از بقیه در معرض زوال عقل هستند. چیزی که عجیب است اینکه حتی یک ضربهی خفیف به سر نیز با افزایش قابل توجه ریسک زوال عقل ارتباط دارد. همچنین طبق یافتهها اگر شما در دهه بیست زندگی خود دچار ضربهای به سر شوید، ریسک ابتلا به زوال عقل در دهه ۵۰ زندگیتان حدود ۶۰ درصد میشود؛ بنابراین این هم دلیلی دیگر برای لزوم استفاده از کلاه ایمنی.
زمانی که چیز جدیدی یاد میگیرید، ارتباطهای تازهای در مغزتان ایجاد میکنید و این مانند داشتن سرمایهی بیشتر در حساب بازنشستگی است. وقتی که به سنین پیری میرسید میتوانید روی این ارتباطهای مغزی (یا همان پساندازی که دارید) حساب کنید.
یکجانشینی ریسک فاکتوری برای زوال عقل است. اما حتی اگر شما هر یک ساعت از جایتان بلند شوید، باز هم به ورزش کردن نیاز دارید، البته اگر میخواهید از مغزتان در برابر پیری محافظت کنید. در مطالعهای محققان، سطح فیتنس چند خانم را با بررسی عملکردشان روی دوچرخههای ثابت ارزیابی کردند و معلوم شد زنانی که از فیتنس و سلامتی بیشتری در قلب و عروق خود برخوردار بودند، ۸۸ درصد کمتر مستعد ابتلا به زوال عقل بودند. ضمناً این مطالعه نشان داد علائم زوال عقل در گروهی که فیتنس بالایی داشتند، ۱۱ سال دیرتر ظاهر شده بود.
وقتی پای نجات مغز به میان میآید، عضلهی ذهنتان نیز میتواند از ورزش منظم سود ببرد. مطالعهای که توسط انجمن آلزایمر صورت گرفت نشان میدهد افراد سالمندی که در برنامهی کامپیوتری مربوط به تمرینهای ادراکی به نام «سرعت پردازش» شرکت داشتند، توانسته بودند ریسک زوال عقل را تا ۲۹ درصد کاهش دهند. شواهد علمی قابل قبولی وجود دارد که نشان میدهد تمرینات ادراکی شناختی، مثلاً پردازش اطلاعات یا پردازش حافظه، افت ادراک را دستکم دو سال به تأخیر میاندازد؛ بنابراین به چالش کشیدن مغز و ذهن با بازیهای فکری، جدول سودوکو، پازل و...، میتواند برای سلامت مغزتان مفید باشد.
افرادی که اهل یادگرفتن و آموزش دیدن هستند، کمتر دچار زوال عقل میشوند. یکی از بهترین شاخصهایی که نشان میدهد چه کسی در برابر بیماری آلزایمر و زوال عقل ناشی از افزایش سن ایمن است این میباشد که چقدر تحصیل کرده و آموزش دیده است. زمانی که چیز جدیدی یاد میگیرید، ارتباطهای تازهای در مغزتان ایجاد میکنید و این مانند داشتن سرمایهی بیشتر در حساب بازنشستگیتان است. وقتی که به سنین پیری میرسید میتوانید روی این ارتباطهای مغزی (یا همان پساندازی که دارید) حساب کنید.
افراد جوان، فرصتهای بسیار زیادی برای محافظت از مغزشان در برابر زوال عقل در سالهای بعدی زندگی خود دارند؛ از انواع و اقسام ورزشها گرفته تا آموزشهایی که میبینند. سلامت مغز چیزی نیست که با رسیدن به ۶۵ سالگی تازه به آن فکر کنید، بلکه باید از همان سالهای جوانی به فکرش باشید.
حفظ سلامت مغز و عملکرد آن، زمانی که با دوستان و اقوام ارتباط خوبی دارید بسیار راحتتر است. محققان دریافتند افراد سالمندی که ارتباطهای اجتماعی و دوستانهی قویتر و بیشتری دارند، ۴۷ درصد کمتر از بقیه دچار افت عملکرد ادراکی میشوند. ارتباط اجتماعی، راهی بسیار خوب برای تسکین استرس و اجتناب از تنهایی است که هر دو میتوانند تأثیرات مخربی بر مغز بگذارند.
تأثیر استرس بر مغز ترسناک است. در میان افرادی که در حال حاضر دچار اختلال عملکرد ادراکی خفیفی هستند، آنهایی که اضطراب دارند، سریعتر ممکن است دچار افت عملکرد ادراکی شوند. محققان دریافتهاند احتمال ابتلا به بیماری آلزایمر در افرادی که اضطراب خفیف دارند ۳۳ درصد، در افرادی که اضطراب متوسط دارند ۷۸ درصد و در افرادی که اضطراب شدید دارند ۱۳۵ درصد افزایش مییابد.
معمولاً شبها کمتر از ۷ ساعت میخوابید
هر چه شبها کمتر بخوابید، مغزتان زودتر پیر میشود. محققان دریافتهاند افرادی که کمتر میخوابند، علائم فیزیکی اختلال و علائم افت عملکرد ادراکی را در مغز خود دارند. خواب زیاد نیز میتواند به ضرر مغز باشد؛ بنابراین بهتر است به توصیهی ۷ ساعت خواب شبانه عمل کنید.
حتماً میدانید که شما همان چیزی هستید که میخورید. هر چه رژیم غذاییتان سالمتر باشد، عملکرد مغزتان نیز بهتر خواهد بود. رژیم غذایی مغزدوست میتواند تا ۵۳ درصد از ابتلا به آلزایمر پیشگیری کند. رژیم غذایی مغزدوست یعنی روزانه دستکم سه وعده سالاد سبزیجات یا میوه بخورید. سبزیجات برگدار، مغزها و دانهها، انواع توت، بنشن و حبوبات، ماهی، بوقلمون و چربیهای سالم مانند روغن زیتون دوستدار مغزتان هستند.
اگر میخواهید هر کاری از دستتان برمیآید انجام دهید تا آلزایمر نگیرید پس سیگار را برای همیشه کنار بگذارید. سیگار کشیدن، ریسک ابتلا به آلزایمر را دو برابر میکند.
بزرگراهها هوای بسیار آلودهای دارند و تحقیقات نشان میدهد این اصلاً برای مغز خوب نیست. مطالعهای نشان میدهد افرادی که کنار بزرگراهها زندگی میکنند در معرض ذرات آلایندهی ریزی هستند که در هوا معلقاند و این آلایندهها سبب تغییرات ساختاری در مغز میشوند که از شاخصهای اختلال ادراکی محسوب میشوند و به مغز آسیب میزنند. هر چه شما نزدیکتر به جادههای شلوغ زندگی کنید، مدت زمان طولانیتری در معرض آلودگی خواهید بود و ریسک زوال عقلتان بالاتر میرود.
منبع تبیان