به گزارش خبرنگار گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس، نیمه نخست تیرماه هر سال شاهد برگزاری کنکور سراسری در داخل و خارج ایران هستیم و علاوه بر داوطلبان، خانوادههای بسیاری چشمانتظار قبولی فرزندان و سایر عزیزانشان در این آزمون سرنوشتساز هستند؛ به طوریکه شاید یک تابستان را در استرس بگذرانند تا در پایان فصل نتیجه آزمون فرزندشان مشخص شود، آزمونی که برخی از افراد آن را تنها راه رسیدن به موفقیت در زندگی میدانند.
اما آنچه روانشناسان و دانشگاهیان هم به آن معتقدند و تجربه هم ثابت کرده این است که نوجوانان در سن کنکور باید برای موفقیت در تحصیل تلاش کنند اما نه اینکه تمام مسیرهای موفقیت خود را در کنکور خلاصه کنند.
اخباری که گهگاه پس از اعلام نتایج کنکور از وضعیت داوطلبانی که به نتیجه دلخواه نرسیدهاند به گوش میرسد گاهی واقعا تعجب برانگیز و حتی تاسف بار است چرا که برخی داوطلبان که تنها راه موفقیت خودشان را در کنکور دیدهاند با شکست در این آزمون، خود را باخته و دنیا را تمام شده میدانند اما آنچه مسلم است کنکور آزمونی برای تعیین یک مسیر در راه موفقیت است نه تمام مسیرها.
داوطلبان آزمون سراسری می دانند که برای نواختن ترانه موفقیت، کنکور یکی از راه ها است و حتی در صورت موفق نشدن در کنکور نیز می توانند از مسیرهای دیگر برای رسیدن به موفقیت در زندگی بهره ببرند و چه بسا افرادی که راههای دیگری را برگزیدهاند و موفقتر هم بودهاند، چرا که موفقیت در تلاش و علاقه است و هر کسی اگر مسیر درست را انتخاب کرده و آن را به مقصد پایانی برساند موفق است، چه بسا افرادی که به دانشگاه هم راه یافتهاند اما به دلیل نبود علاقه آن را به پایان نرساندهاند یا از آن به خوبی بهرهگیری نکردند.
اتفاقا این روزها و در شرایط اقتصاد امروز، مهارت آموزی یکی از بهترین مسیرهاست و حتی دانشگاهها نیز در حال حرکت به سمت آموزش مهارت هستند تا تئوری.
پاسخ این سؤال که «آیا کنکور، تنها راه موفقیت است یا خیر»، در گفتوگویی که با برخی از دانشآموزان داشتهایم خواهید یافت.
* کنکور نمیتواند تنها مسیر موفقیت برای دانشآموزان باشد
طنین زاهدیکیا رتبه دوم کنکور علوم انسانی بر این باور است که کنکور تنها راه موفقیت نیست اگر مقصدی به نام موفقیت و خوشبختی وجود داشته باشد چندین مسیر به این مقصد ختم میشود و کنکور نمیتواند تنها مسیر موفقیت باشد.
وی با اشاره به اینکه از طریق درس، هنر، ورزش و ... میتوان به آنچه که انسان میخواهد به آن برسد، اظهار میدارد: اگر در رشته حقوق قبول نشوم ترجیح میدهم دانشگاه سطح پایینتری بروم اما امسال ادامه تحصیل بدهم و در مقاطع بعدی، تلاش بیشتری کنم تا اینکه بخواهم پشت کنکور بمانم.
رتبه دوم کنکور علوم انسانی با بیان اینکه رشته حقوق دانشگاه بهشتی را انتخاب کرده است، میگوید: به نظر من در گروه ادبیات و علوم انسانی، رشته حقوق یکی از تأثیرگذارترین رشتهها است. قطعاً وقتی ما قوانین خوبی داشته باشیم جامعه بهتری خواهیم داشت و قوانین را حقوقدانها تنظیم میکنند.
* اگر پزشکی قبول نمیشدم به تواناییهای دیگری که دارم فکر میکردم
امیرحسین قویدل که سال گذشته توانست رتبه دوم کنکور تجربی را به دست آورد و هم اکنون دانشجوی رشته پزشکی در دانشگاه تهران است، خطاب به کسانی که نتوانستهاند رتبه مناسبی را در کنکور به دست آورند، بیان میدارد: دانشگاههایی هم وجود دارند که بدون کنکور هم دانشجو میپذیرند و یا حتی با شرایط راحتتری دانشجو میپذیرند که این میتواند یک گزینه جایگزین برای افرادی باشد که در کنکور سراسری پذیرفته نشدهاند.
وی تصریح میکند: راههای بسیاری برای موفقیت وجود دارد که به کنکور ختم نمیشود؛ شاید بعضی مشاغل خاص نیازمند تحصیلات دانشگاهی فشرده داشته باشد اما شغلهایی هم وجود دارند که در ابتدای راه به تحصیلات آکادمیک نیازی ندارد.
این دانشجوی پزشکی دانشگاه تهران ابراز میدارد: اگر انسان یک هدف مشخصی را برای زندگیاش تعیین کرده است مانند اینکه در رشته پزشکی قبول شود؛ باید برای آن تلاش ویژهای داشته باشد و به نظر من، هر چه هدف ارزشمند و والا باشد باید تلاش بیشتری کرد اما اگر فردی تلاش کرد و به نتیجه دلخواهش نرسید باید به فکر راههای جایگزین باشد.
وی خاطرنشان میکند: راه زندگی فقط پزشکی و امثال آن نیست و دانشآموزان باید روی تواناییهایی خودشان تمرکز کنند و آن رشتهای که به آن علاقه دارند ادامه دهند. حتی اگر خود من هم پزشکی قبول نمیشدم به تواناییهای دیگری که دارم فکر میکردم.
* مهم این نیست که نتیجه تلاشهایمان را میبینم یا نه، بلکه مهم این است که تمام تلاش خود را در راستای هدفمان داشته باشیم
کیمیا عبدلی دارای رتبه 800 کنکور سراسری با بیان اینکه به اعتقاد من کنکور پایان راه نیست بلکه کنکور بخشی از زندگی است و همه آن نیست. اگر امسال قبول نمیشدم سال بعد دوباره شرکت میکردم، اظهار میدارد: حتی بعضی از افرادی که در بهترین رشتههای دانشگاهی هم تحصیل کردهاند واقعاً به آن موفقیت دلخواهشان نرسیدهاند و در طرف مقابل افرادی هم بودهاند که کنکور ندادهاند اما در حال حاضر انسانهای موفقی هستند.
وی که میخواهد در رشته حقوق تحصیل کند و به این رشته علاقه دارد، تصریح میکند: لازم است همه دانشآموزان تمام تلاش خود را داشته باشند مهم این نیست که نتیجه تلاشهایمان را میبینم یا نه، بلکه مهم این است که من تمام تلاش خود را در راستای هدف خویش داشته باشم اگر هم به هدفم نرسیدم، واقعاً آخر راه نیست و من میتوانم به موفقیتهای دیگر دست یابم بنابراین کنکور فقط یک بخشی از زندگی انسانها است.
عبدلی ادامه میدهد: هدف من از تحصیل در رشته حقوق این است که دوست دارم انسانهای جامعه به حق خود برسند و حقخوری کمتر اتفاق افتد و سعی میکنم همواره در این مسیر گام بردارم.
* اگر در کنکور قبول نشوم تحت هیچ شرایطی برای بار دوم وارد بازی کنکور نخواهم شد
علی خوشچشم نیز از دیگر داوطلبان کنکور سراسری 97 بیان میدارد: مسلماً کنکور پایان راه یک دانشآموز نیست مگر امروز هر کسی که در بهترین رشته دانشگاهی تحصیل کرده، بهترین کار و درآمد را دارد، خیر! موفقیت یک فرد، ربطی به قبولی یا عدم قبولیاش در کنکور ندارد شاید اصلاً یک دانشآموزی هم در دانشگاه آزاد تحصیل کند و بتواند علاوه بر رشته تحصیلی مورد علاقهاش شغل مرتبط با آن رشته را نیز پیدا کند.
وی ابراز میدارد: من رشته شیمی درس خواندهام و دوست دارم در رشته مهندسی پلیمر یا مهندسی شیمی و مواد متالورژی قبول شوم، اگر هم در کنکور امسال قبول نشوم، تحت هیچ شرایطی برای بار دوم وارد بازی کنکور نخواهم شد و سعی میکنم اگر در رشته مورد علاقهام پذیرفته نشدم در رشتههای مرتبط پذیرفته شوم.
خوشچشم تصریح میدارد: به نظر من کسانی که سالها پشت کنکور میمانند تا در رشته مورد علاقه خود پذیرفته شوند شاید هدفشان آنقدر برایشان مهم و پررنگ است که چند سال پشت سر هم در کنکور شرکت میکند تا در رشته و دانشگاهی که میخواهد تحصیل کنند، بنابر این هدفی که یک فرد دارد بسیار در آینده آن شخص تعیینکننده است.
* وقتی دانشآموزی فارغالتحصیل میشود عملاً مهارت خاصی ندارد و مجبور است که به دانشگاه برود
محدثه علیخانی نیز از دیگر داوطلبان کنکور سراسری بیان میدارد: اگر در دوران راهنمایی و دبیرستان استعدادهای دانشآموزان شناخته شود و اگر دانشآموز در طی سالهایی که تحصیل میکند هنر و حرفهای بیاموزد که بعد از مدرسه بتواند از هنر خویش استفاده کند، کسب و کاری راه بیندازد یا جایی بتواند مشغول کار شود اعتماد به نفس آن دانشآموز بیشتر میشود و میتواند جایگاه خود در جامعه را بیابد، اما متأسفانه نظام آموزشی ما آنقدر بسته است وقتی دانشآموزی فارغالتحصیل میشود عملاً مهارت خاصی ندارد و مجبور است که به دانشگاه برود و اگر دانشگاه نرود جامعه او را قبول نمیکند.
وی اظهار میدارد: از طرفی هم یک فرد دیپلمهای که کار هم بلد باشد را جامعه سخت میپذیرد و میگوید باید حداقل مدرک لیسانس داشته باشد و او هم مجبور است صرفاً به خاطر اینکه یک لیسانس داشته باشد در رشتهای درس بخواند که نه به درد خودش میخورد و نه به درد جامعه، بنابراین بعد از گرفتن مدرک، نمیتواند کار مورد علاقه خود را بیابد و بعد از سن ۲۴-۲۳ سالگی به دنبال آموزختن یک حرفه میرود.
محدثه علیخانی که ۲۳ سال سن دارد همزمان با قبولی در رشته کارشناسی اتاق عمل، چندین مرتبه در کنکور پزشکی هم شرکت کرد، اما نتیجه دلخواهش حاصل نشد و به همان کارشناسی اتاق عمل بسنده کرد، میگوید: من فکر میکردم که شاید بار اول خوب نخوانده باشم از این رو برای دفعه دوم هم در کنکور شرکت کردم و دوست داشتم در رشته پزشکی یا دندانپزشکی ادامه تحصیل بدهم اما این اتفاق برایم نیفتاد.
وی ابراز میدارد: این دو رشته به دلیل جایگاه اجتماعی و اینکه بهتر میتوانم با این دو رشته به مردم خدمت کنم و مستقیماً میتوانم به دیگران کمک کنم، برایم اهمیت داشت ولی وقتی یک کارشناس اتاق عمل باشم درواقع وابسته به بیمارستانی هستم که در آنجا کار میکنم، از خودم اختیاری ندارم که مثلاً بیماری که بضاعت مالی ندارد بگویم فلانی تو هزینه کمتری پرداخت کن، یا اینکه من دستمزدم را نمیگیرم؛ بنابراین یک پزشک میتواند به تنهایی کار کند اما یک کارشناس اتاق عمل خیر.
علیخانی معتقد است: اگر در دوران راهنمایی و دبیرستان استعدادهای دانشآموزان شناخته شود و اگر دانشآموز در طی سالهایی که تحصیل میکند هنر و حرفهای بیاموزد که بعد از مدرسه بتواند از هنر خویش استفاده کند، کسب و کاری راه بیندازد یا جایی بتواند مشغول کار شود اعتماد به نفس آن دانشآموز بیشتر میشود و میتواند جایگاه خود در جامعه را بیابد، اما متأسفانه نظام آموزشی ما آنقدر بسته است وقتی دانشآموزی فارغالتحصیل میشود عملاً حرفهای نمیداند و مجبور است که به دانشگاه برود و اگر دانشگاه نرود جامعه آن را قبول نمیکند.
وی عنوان میکند: البته یک فرد دیپلمهای که کار هم بلد باشد را جامعه سخت او را میپذیرد و میگوید باید حداقل مدرک لیسانس یا فوق لیسانس داشته باشد و او هم مجبور است رشتهای درس بخواند که نه به درد خودش میخورد و نه به درد جامعه، صرفاً به خاطر اینکه یک لیسانس داشته باشد، بنابراین بعد از گرفتن مدرک، کار مورد علاقه خود را نمیتواند پیدا کند و تازه بعد از سن ۲۴-۲۳ سالگی به دنبال آموزختن یک حرفه میرود.
* اغلب افراد جامعه ما فکر میکنند که تنها راه موفقیت، کنکور است
علی منافی نیز از دیگر شرکتکنندگان در کنکور 97 اظهار میدارد: شرکت در کنکور بستگی به تلاش طرف مقابل دارد اگر واقعاً یک دانشآموزی زحمت کشیده باشد و در کنکور پذیرفته نشود مطمئناًناامیدی زیادی برایش ایجاد میشود ولی به نظر من خانواده دانشآموز نقش مهمی میتواند در روحیه دادن به فرزندشان ایفا کند و اگر خانوادهای از دانشآموز خود حمایت کند حتی اگر رتبه دلخواهش را به دست نیاورده باشد آن فرد کمتر احساس ناراحتی خواهد کرد.
وی خاطرنشان میکند: مطمئناً این طور نیست همه کسانی که موفق هستند از راه شرکت در کنکور موفق شده باشند اما کنکور یک راهی است که عموم مردم دوست دارند از این مسیر بروند و به موفقیت برسند البته کنکور در جامعه ما مرسوم شده و اغلب افراد فکر میکنند که تنها راه موفقیت، کنکور است اما هر کسی با توجه به استعدادش شاید بدون کنکور هم موفقتر از کسانی شود که در کنکور شرکت کرده است.
منافی ابراز میدارد: تصمیم دارم در رشته مکانیک تحصیل کنم و اکنون که سال حمایت از تولید ملی است مطمئناً اگر در این مسیر حمایت شوم دوست دارم به مردم جامعهام با انتخاب این رشته خدمت کنم و رشته مکانیک در سازههای صنعتی بسیار کاربرد دارد و میتوان خیلی از چیزها را بومیسازی کرد البته اگر حمایتی باشد.
وی با بیان اینکه کسانی که در کنکور قبول نشدهاند، بهتر است به دنبال راههای دیگر باشند، میگوید: امسال رتبه کمتر از دوهزار آوردهام و اگر امسال دانشگاه قبول نشوم سال آینده دیگر در کنکور شرکت نخواهم کرد، چون به فشار و استرسی که کنکور برای انسان ایجاد میکند اصلاً نمیارزد که دوباره بخواهیم این مسیر را بروم. در این صورت ترجیح میدهم به دنبال یک شغل معمولیتر باشم.