استاد میر جلال الدین کزازی پژوهشگر برجسته کرمانشاهی در خصوص پیشینه زولبیا و بامیه به عنوان یکی از شیرینیهای اصیل ایرانی و پیوند آن با ماه مبارک رمضان گفت: آن دو شیرینی که ما ایرانیان آن را «زولبیا و بامیه» مینامیم، شیرینیهایی هستند که پیشینهای کهن در ایران زمین دارند.
وی افزود: این شیرینیها همواره کارکرد و ارزشی آیینی و باور شناختی نیز داشته اند. درست از همین روست که در ایران پس از اسلام نیز این دو شیرینی را بیشتر در ماه روزه که ماهی است سپند و آیینی میپزند و میخورند و کما بیش هنجار آن است که این شیرینیها را بر خوان بامدادین یا شامگاهی این ماه که بر آن مینیشند و روزه را میگشایند بنهند.
میتوان انگاشت زولبیا و بامیه در پیوند با خورشید و روشنایی هستند
این پژوهشگر برجسته کرمانشاهی خاطر نشان کرد: میتوان انگاشت که این دو شیرینی کهن آیینی در تاریخ و فرهنگ ایران مانند بسیاری دیگر از نمادهای ایرانی در پیوند باشند با خورشید و روشنایی که همواره نزد ایرانیان ارج و ارزشی بسیار داشته است.
وی گفت: در نام این شیرینیها هم پیوند آنها را با روشنایی و خورشید میتوانی یافت. به گمان بسیار «زولبیا» یا «زَلوبیا» که در ریختهای دیگر هم به کار برده میشود، مانند «زلیبیا» که در بیتی از مسعود سعد سلمان کاربرد یافته است، یا «زلیبی» که در گویش شیرازی روایی دارد، ما ریختی از چلیپا را میتوانیم یافت.
استاد کزازی تصریح کرد: چلیپا در ریخت تازیکانه خود به صلیب دیگرگون شده است. چلیپا یکی از کهنترین نمادهاست. نه تنها در ایران، در دیگر کشورها و فرهنگهای آریایی هم.
وی ادامه داد: برای نمونه یکی از سپندترین نمادها و نشانههای آیینی نزد هندوان گونهای از چلیپاست که آنرا «سوستیکا» مینامند، این سوستیکا همان است که در اروپا با نام چلیپای شکسته آوازه یافته است. نازیان که به نژاد و فرهنگ آریایی بسیار گرایان بوده اند، این نشانه باستانی را برای فرمانرانی خود به کار میبردند.
«میدان زولبیا»، نمونهای آشنا از نماد چلیپا برای کرمانشاهیان است
این پژوهشگر برجسته و چهره ماندگار کرمانشاهی یادآور شد: در باور شناسی ایرانی، چلیپا که از برهم افتادن دو رج یا دو چیز که باریک و بلندند ساخته میشود، نماد پرتوهای خورشید است، یا به سخنی دیگر مهر.
وی تصریح کرد: این شیوه هم داستی از رشتههایی ستبر ساخته شده است که در یکدیگر میپیچند و یکدیگر را میبرند، اما به گونهای چنبرینه. از همین روست که گاهی هر آنچه را از رجهای در هم فرو رفته ساخته شده است با زولبیا میسنجند و این نام را بر آن میدهند.
استاد کزازی افزود: یک نمونه آشنا برای کرمانشاهیان میدانی است که آنان آن را از آن روی که پیچاپیچ بوده است، میدان زولوبیا مینامیدند که ریخت کرمانشاهی زولوبیاست.
پیشینه شیرینی بامیه و ریشه آن
وی در ادامه به شیرینی بامیه و پیشینه آن نیز پرداخت و گفت: از سوی دیگر «بامیه» آن شیرینی که بدان سان که گفته شد، بر خوان روزه نهاده میشود، میتواند در پیوند باشد با روشنایی و خورشید.
وی ادامه داد: در نام این شیرینی ما این پیوستگی را همچنان میبینیم. «بامیه» یا در ریخت کهنتر و دیگر آن، «بامیا» از واژه «بام» ستانده شده است.
این پژوهشگر کرمانشاهی تصریح کرد: بام در زبان پارسی و دیگر زبانهای کهن ایرانی، در معنی، روشنایی است. از همین روست که واژه «بامی»، هم که ریخت پساوندی بام است، در معنی روشن و درخشان به کار میرفته است و میرود. نمونه را در «بلخ بامی» یا «بلخ بامیان» که به معنی «بلخ درخشان» است یا نام سپند و گرامی ایرانیان، بیشتر با ویژگی درخشان به کار برده شده است.
روزه دار با خوردن «بامیه و زولبیا» میتواند روزنی به خورشید دانایی بگشاید.
وی افزود: در «آمیغ خنیرث بامیک»، ریخت بامی است که معنای این نام، «خنیرث درخشان» یا «سرزمین درخشان ایران» است.
استاد کزازی در پایان گفت: میتوان بر آن بود، این دو شیرینی برخوان روزه اگر بخواهیم برپایه باورهای ایرانی آنها را بر رسیم به شیوهای نماد شناسانه، گویای آن است که با این خوان آیینی، روزه دار میتواند به روشنایی راه ببرد و تیرگیهای تن را بزداید، راهی، روزنی به سوی خورشید دانایی و پاکی و پیراستگی بگشاید مگر بتواند از جهان پیکرینه یا گیتی به جهان برین، به جهان جان، به مینو راهی یابد.