خلاصه ای از گفتگوی تابناک جوان با امیرعباس تقی پور مدیر مسئول ماهنامه مدیریت ارتباطات و مدیرکل اسبق روابط عمومی سازمان تامین اجتماعی بامحوریت " تاب آوری اقتصاد و جامعه ایرانی در بحران کرونا در ادامه می خوانید.
ارتباطات یک دانش میان رشته ای است و در حوزههای مختلف در فرایندهای ارتباطی نقش تعیینکنندهای دارد، اما وقتی از ارتباطات حرف میزنیم نقطه طلایی و عطف مسئله اعتماد است.
اززاویه حکمرانی متاسفانه رابطه بین دولت و حاکمیت با ملت در سالهای اخیر از نظر اعتمادی دستخوش تغییرات فراوانی بوده است.
به صورتی که این اعتماد مردم به حاکمیت به سمت نزولی شدن پیش رفته است. این موضوع شرایط سختی را برای اینکه رسانه رسمی بتواند وظیفه خود را عمل نماید، ایجادکرد.
و همه اینها دست به دست هم داد تا مردم نسبت به اخباری که از رسانه های گروهی رسمی و شناسنامهدار کشور انتشار می یابد بی اعتماد شوند و طبیعتا رجوع شان به رسانههای دیگربرود که اثرات مخرب آن کاملا مشخص است.
تلاش ما در فضای مجازی و رسانهها در این است که مردم را سوق دهیم که دوباره به رسانه ها اعتماد به کنند. در شرایطی که ما تجربه کردیم شرایطی بود که پیش از آن مورد مشابه اش نبود. و اخباری که از سمت وزارت بهداشت به عنوان مرجع مسئول سلامت کشور منتشر می شد باید مورد پذیرش قرار می گرفت. چرا که اگرچه مردم ممکن است اعتمادشان کمتر شده باشد اما تلاش می کنیم مردم از رسانههای رسمی استفاده کنند. دلایل متعددی هم دارد که بخش اعظم آن حفظ سلامت روان مردم است وقتی شما از رسانه ای استفاده می کنید که فاقد هویت مشخص باشد پیام هایی که ایجاد می کند ممکن است ،مردم را با ترس و وحشت رو به رو کند و یا ابهامات بی پاسخ ایجاد کند.
من اگر بخواهم به عنوان کسی که شاهد این ماجرا هستم نظر خود را بیان بکنم به دلیل تلاش رسانههای مستقل و رسانههایی که بدون جهت گیری های جناحی عمل می کنند و آزاد آن پرسشگری می کند ، بعد از ورود کرونا و روزهای اولیه زمانی که رسانههای پرسشگر وارد شدند و اطلاعرسانی هایی که از ستاد مقابله با کرونا انجام شد و نشست هایی که رسانهای وزارت بهداشت فضا را تغییر پیداکرد.
به علاوه این را هم اضافه کنم که ایران کشوری بود که زودتر از کشورهای دیگر درگیر کرونا شد و همه اینها دست به دست هم داد تا شرایط اعتماد مردم به رسانه ها بهتر شود اما طبیعتاً برای صحبت های دقیق نیاز به نظرسنجی های بیشتری است.
در موضوع فضای مجازی و شبکه های اجتماعی باید بگویم این رسانه ها انقدر فعالیت انجام دادند که امروز دیده می شود و نقش تعیین کننده داشته باشند.
یکی از دلایل اقبال شبکه های اجتماعی در ایران به دلیل وجود عدم وجود تلویزیون های خصوصی و فعالیت آزادشان هست که امیدوارم روزی بتوانیم در چارچوب مشخص است رسانه های مختلف فعالیت های خودشان را داشته باشند. فعالیت این دست رسانه ها هیچ اشکالی ندارد و ما باید بتوانیم قوانین و مقررات خودمان را با آنها منطبق کنیم ،چراکه ما از قوانینی که در زمان قدیم تایید کرده ایم تا به امروز اتفاقات متفاوتی را داشته ایم به عنوان مثال ۱۰ سال پیش مسئله اطلاع رسانی از طریق پیامک نقش مهمی را در رسانه ایفا میکرد و ما حتی مقالاتی در رابطه با آن داشتهایم.و امروز شما ببینید که چقدر تحولات گسترده از چندین سال پیش تاکنون رخ داده اما هنوز قوانین و مقررات ما متعلق به آن زمان است.
قوانین و مقررات ناخودآگاه ما را سوق میدهند که ما آنها را زیر پا بگذاریم. در صورتی که میتوانید در عین حال آزادی چهارچوب مشخص کنید و این آزادی را طوری باشد که برای رسانههای رسمی تعهد آور باشد.
ما در فضای مجازی شبکه ها و کانال هایی را داریم که از سمت رسانههای مشخصی و خبرگزاری های مشخص درج خبر می کند که تکلیف آن روشن است اما در کنار آن ها کانال ها و شبکه هایی هستند که بر اساس سیاستگذاری و منفعت های خودشان شایعه ها را رقم میزدند که در دوران و کرونا عملکرد مثبتی نداشتند.
من اعتقاد ندارم که دوران رسانه های مکتوب به پایان رسیده یا به پایان خواهد رسید، دستخوش تغییر شده اما نه به پایان رسیده باشد رسانههای مکتوب امکانات فضای مجازی را ندارند، اما این اعتقاد را دارم که اگر رسانه مکتوب به درستی بتواند وظیفه حرفهای خود را انجام دهد اتفاقاً می تواند به حیات خود ادامه دهد.
اگر بخواهیم علت عدم توفیق کارایی رسانههای مکتوب را شناسایی کنیم نباید دوره کرونا را فقط در نظر بگیریم چرا که مطبوعات ما سالهاست که دچار بیماری است و مطبوعات ما سالهاست که به معنای واقعی امکان ایجاد تعادل بین منابع و مصارف خود را ندارد امکان جذب نیروی انسانی با مهارت و جریان آفرین را ندارد، مطبوعات ما محدود هستند. یادمان نرفته که برخوردهای تندی با آنان می شد البته خود البته که خودم مطبوعات هم بی تاثیرنبودند، و نمی توان گفت که هیچ تندروی هم نکردند.
رسانه های جدید بیتردید تاثیر بسزایی گذاشتن و ما نمی توانیم بگوییم جای رسانه مکتوب را گرفتند، مثل این می ماند که بگوییم کتاب الکترونیک بتواند جای کتاب فیزیکی را بگیرد.
مشکلات حقوقی رسانههای مکتوب باعث شده که رسانههای مکتوب دست به عصا راه برند و به سمت کپی کاری بروند.
ولی اگر روزنامه ها کار تولیدی داشته باشند تحلیل داشته باشند گفت و گوهای اقتصادی داشته باشد در موضوعات مختلف می توانند همچنان به حیات خود ادامه دهند. در همین ۲_۳ سال اخیر برخی از گزارش های روزنامه ها بازتاب های جهانی داشتند.به عنوان مثال روزنامه شهروند از نمونههای بوده که وقتی گزارش تحلیلی را درج می کند خیلی از رسانه ها برای روی آن موضوع کار کرده اند.
موضوع برای رسانه های تخصصی هم صدق می نماید چرا که رسانه های تخصصی هم عمیق تر به مسائل می پردازد اما آنها هم باید به تولید محتوا بپردازند. اگر صرفاً به گلچین کردن مطالب بپردازند پس زده میشود من فکر می کنم با رعایت این مسائل مثال وجود رسانه های مکتوب در کنار رسانه های مجازی،مثال ورود تلویزیون در کنار رادیو در خانواده هاست.
در کنار آن مسائل حقوقی باید حل شود برای چاپ یک رسانه مکتوب اگر همه شرایط مساعد باشد ی چاپ با تعداد تیراژ کم ،باید مجوزهای زیادی گرفته شود اگر بدون مجوز رسانههای مکتوب ای چاپ شود شما جرم محسوب می شود، ولی در فضای مجازی چقدر راحتتر میتوان فعالیت کرد، در کوتاهترین زمان ممکن کانال تلگرام یا اینستاگرام خود را راه بیندازیم در صورتی که شرایط برای رسانههای مکتوب انقدر سخت هست که افرادی که مستعد انقدر در انتظار مجوزها ماندن تا منصرف شدند. ما در قوانین و مقررات خود دچار تاخیر هستیم همه چیز را وارد می کنید بعد فرهنگسازی آن کار میکنیم.
اینکه پس از کرونا چه اتفاق خواهد افتاد به مجموعه توانمندی آگاهی بسیار سیاستهای کلان کشور ها باورها و ارزشها و آنها بستگی دارد و نمیتوانیم نسخههای واحد برای همه بنویسیم این که کشورها چقدر هوشمندانه بتوانند زیرساختهای خودشان استفاده کنند، این مسئله بسیار مهم است.
ما به صورت جسته و گریخته توانستیم از این سازی زیرساختها استفاده کنیم. در حوزه آموزش در حوزه اجتماعی و غیره
اما من فکر میکنم اجبار باعث می شود که در این مسئله شتاب پیدا کنیم و به سمت دیجیتال شدن برویم و در نتیجه زندگی الکترونیک بیشتری را تجربه خواهیم کرد. اما میتوان گفت در نتیجه با وجود تمام پارادوکس های متفاوتی که با آن روبرو هستیم نیروهای تخصصی ماهر تری خواهیم داشت در حوزه رسانه نسل موبایل پیشرفت خواهد کرد در حوزه تولید محتوا مردم از دولت و حکومت جلوتر حرکت خواهد کرد.
ماهیت صندوق های بازنشستگی با هم متفاوت است. تامین اجتماعی یک سازمان بین نسلی است، کسانی که بیمه پردازی می کنند و کسانی که حقوق بازنشستگی را دریافت می کنند.در قدیم حق بیمه پرداخت می کنند در آینده از کسانی که امروزحق بیمه پرداخت حقوق بازنشستگی خواهند گرفت و این موضوع یک نسبت مطلوب و یک ضریب پشتیبانی دارد. البته بخش عمده ای از قوانین هم بوده که نگاه سیاسی به دنبال داشته و باعث شده که این ضریب نا متعادل شود. یا بازنشستگی های زودتر از موعد که با ما گمان میبریم که نیروی جوان روی کار خواهد آمد اما اینطور نیست. اینها دست به دست هم داده تا این تعادل به هم بخورد اما در شرایط فعلی اگر دولت بدهی خود را به سازمان بدهد روند توانمندسازی مدیریت شرکتها و دستگاههای وابسته به تامین اجتماعی تقویت شود و چشم اندازهای اقتصادی اما مناسب شود سازمان تامین اجتماعی می تواند از این گزار عبور کند. این موضوع نگران کننده نیست چرا که دولت تضامنی برای سازمان تامین اجتماعی ایفا میکند.
ما دوست دارم که بهتر شود ولی خیلی مهم است که تا چه زمانی شرایط طول می کشد چرا که امروز می بینیم در برخی از افراد جامعه به طوری این موضوع در حال عادی شدن است.در بعضی از مسائل هم آسیب های جدی وارد شده به عنوان مثال آسیب های روانی از بین رفتن عزیزان ،بحث آموزش تغییر رفتار در کودکان، مشکلاتی که در صنعت گردشگری به وجود آمده و خسارتهای وارد شده که اگر بتوانند دوام بیاورد ممکن است تا حد زیادی جبران شود و امیدوارم روند اختلالی که در حوزه فرهنگ و هنر ایجاد شده شرایطی پیش بیاید در جهت مساعدت شدن شرایط پیش رود./