محمد باقرزاده نوشت: اگرچه سیاستهای هر کشور در برخورد و مبارزه با ویروس کرونا متفاوت است، به نظر میآید بسیاری از این کشورها، دستکم در سیاست کلان، روند مشابهی را طی کردهاند؛ ابتدا انکار و تلاش برای عادی نشاندادن شرایط و در ادامه هم بازی با شیب نمودار تعداد مبتلایان بهمنظور ایجاد وضعیتی که امکانات بیمارستانی جوابگوی تعداد بیماران باشد.
در ایران رئیسجمهوری از «عادیشدن شرایط از شنبه» سخن میگفت، در آمریکا رئیسجمهوری رسانهها را به ترسآفرینی درباره ویروس کرونا متهم میکرد و سران انگلیس و آلمان هم از احتمال ابتلای حدود ۷۰ درصد جامعه و لزوم ادامه روند کاری همراه با مراقبت شخصی میگفتند.
به نظر میآید مبنای این سیاست تا اندازهای مشخص شده؛ چراکه نتیجه چندین پژوهش و بررسی در کشورهای مختلف به رسانهها راه پیدا کرده است؛ نتایجی که بهطور خلاصه میگویند بهترین شیوه مقابله با ویرس کرونا، مدیریت کشور بهگونهای است که در هر زمان مشخص تعداد مبتلایان با شرایط حاد و نیازمند بستری در بیمارستان از ظرفیت و تعداد تختهای هر کشور بیشتر نباشد. این رویکرد به کشورها این فرصت را میدهد که در بازههای زمانی گوناگون سیاست قرنطینه را با شدتوحدت مختلفی پیگیری کنند.
در ایران اگرچه پژوهشهای متعددی در همین چند هفته گذشته به بررسی سناریوهای گوناگون درباره روند حرکت ویروس کرونا در هفتهها و ماههای آینده پرداختند اما به نظر میآید معتبرین آنها «مدلسازی اپیدمی کووید ۱۹» است که ازسوی کارگروه تحلیل اپیدمیولوژی وزارت بهداشت انجام شده است.
این پژوهش که به خواست ستاد مقابله با ویروس کرونا و با هدف تنظیم سیاستهای کلی مقابله، انجام شده است، سه سناریو مختلف را بررسی میکند. نتایج این سه سناریو که به میزان شدت قرنطینه بستگی دارد، بهطور خلاصه میگوید که تا پایان اردیبهشت امسال دستکم ۸۱۱ هزار نفر و دستبالا یک میلیون و ۱۶۰هزار ایرانی کرونا میگیرند. مشابه این مدلسازی در دیگر کشورها هم انجام شده که در این گزارش به برسی فرضیات و نتایج آنها پرداخته میشود.
چند روز پیش روزنامه «واشنگتنپست» گزارشی منتشر کرد که میلیونها بیننده پیدا کرد و آن را به زبانهای گوناگون هم ترجمه کرد؛ واشنگتنپست در انتشار ترجمه فارسی این گزارش نوشته بود که با هدف ایجاد آگاهی درباره کرونا این گزارش را به زبانهای مختلف و بهصورت مجانی منتشر میکند.
این گزارش تحسینشده با شبیهسازی شیوههای گوناگون قرنطینه و نتایج آنها، به بررسی بهترین رویکرد برای مقابله با کرونا پرداخته و چهار حالت مختلف را بررسی کرده است: حالت بدون هرگونه قرنطینه و محدودیت، قرنطینه مطلق مانند آنچه در ووهان چین اجرا شد، فاصله اجتماعی متعادل و همچنین فاصله اجتماعی گسترده. بهطور خلاصه، پیشفرض و معیار این شبیهسازی به این صورت است که اگر کشورهای درگیر کرونا بتوانند میزان ابتلا در هر زمان را به پایینتر از ظرفیت بیمارستانی همان کشور برسانند، بهترین شیوه مقابله رخ میدهد و تعداد افراد کمتری جان خود را از دست خواهند داد.
نتایج این شبیهسازی هم میگوید که حالت بدون هرگونه محدودیت فاجعه میآفریند و افراد زیادی در زمانی کوتاه به این ویروس مبتلا خواهند شد که امکان ارائه خدمات بهداشتی به آنها از عهده امکانات پزشکی هیچ کشوری برنمیآید. شبیهسازی درباره قرنطینه مطلق هم میگوید که محصورکردن بیماران از افراد سالم غیرممکن است و هرگز مؤثر نیست.
براساس این بررسی حالتی که از هر چهار نفر، یک نفر اجازه خروج از خانه داشته باشد، نتیجه قابلقبولی دارد، اما بهترین نتیجه مربوط به حالتی است که از هشت نفر فقط یک نفر اجازه خروج پیدا کند. این شبیهسازی و البته چندین پژوهش مشابه در دیگر کشورها، بهخوبی سیاست کنونی بسیاری از کشورها در برخورد با ویرس کرونا را آشکار میکند.
اطلاعات کنونی ما از برخورد کشورهای گوناگون با ویروس کرونا نشان میدهد که تقریبا همه کشورهای درگیر با این ویروس، سیاست کاهش شیب ابتلا و تلاش برای خطیسازی این نمودار را پیش گرفتند.
بر این اساس، کشوری مانند انگلیس پیش از شیوع شدید کرونا در کشور، عملا هیچ محدودیتی برای شهروندان و روند عادی مشاغل ایجاد نکرد، اما پس از بالارفتن آمار ابتلا بهتدریج این محدودیتها را بیشتر کرد.
مثال دیگر ایتالیا است که اگرچه در روزهای ابتدایی کمترین محدودیت را داشت، در شدیدترین شکل قرنطینه بهسر میبرد؛ چراکه میزان ابتلا در این کشور حالا به آماری بسیار بالاتر از ظرفیت بیمارستانی رسیده و راهی جز محدودیت شدید برای قطع زنجیره شیوع وجود ندارد. به نظر میآید در همین ایتالیا در هفتههای آینده تعداد مبتلایان با کاهش چشمگیری روبهرو خواهد شد و این قرنطینه شدید هم خواهد شکست.
علاوهبراین، دلیل تلاش کشورها برای مقابله با قرنطینهسازی شدید هم تا اندازه زیادی به مسائل اقتصادی برمیگردد، چراکه تمام پیشبینیها از درگیری دستکم چندماهه دنیا با این ویروس حکایت دارد و تعطیلی روند عادی یک کشور در چند ماه قطعا بحران اقتصاد ایجاد خواهد کرد.
مشابه این رفتار در کموزیادکردن شدت قرنطینه در دیگر کشورها هم آشکار است و تلاش مدیران بر این است که تعداد مبتلایان کشور خود را به بازههای زمانی مختلف تقسیم کنند. این سیاست تااندازهای روند اداره کشورها را به حالت نسبتا عادی میبرد.
کارشناسان و همچنین پژوهشهای منتشرشده میگویند اگر این سیاست مدیریت شیب ابتلا بهخوبی اجرا شود هم روند کار و زندگی تااندازهای حالت عادی پیدا خواهد کرد و هم امکان رسیدگی به بیماران بیشتر خواهد بود و در نتیجه ضرر اقتصادی و همچنین تعداد جانباختگان یک کشور کاهش پیدا میکند.
طراحی سیاستی مفید و کاربردی برای مقابله در هر کشوری نیازمند پاسخ علمی به این پرسش است و درک روند بروز بیماری و مدلسازی مداخلات مختلف بر تغییر سیر طبیعی گسترش بیماری اهمیت فراوانی دارد.
ستاد مدیریت عملیات مقابله با ویروس کرونا در ایران هم برای طراحی سیاستهای کلی به کارگروه اپیدمیولوژی این ستاد مأموریت داد که «در کوتاهترین زمان ممکن و بهرهگیری از توان حداکثری علمی کشور، مدلسازی بیماری را انجام دهد و یافتههای علمی خود را در قالب گزارههای سیاستی ارائه کند تا مبنای مناسبی برای اتخاذ تصمیمات کشوری قرار گیرد»
براساس توضیحات این کارگروه، پس از اعلام این مأموریت، کارگروههای زیادی در سطح کشور و در بین دانشگاههای علوم پزشکی و غیرعلوم پزشکی و با بهرهگیری از توان متخصصان داخل و خارج شکل گرفت و از میان انواع مدلهای آماری طراحی، پس از بحثهای کارشناسی مهمترین و راهگشاترین آنها انتخاب شد.
این کارگروه اولین گزارش را در ۲۶ اسفند ۹۸ به ستاد ارائه داد، اما در متن این گزارش توضیح داد که «گزارشهای تکمیلی و بحثهای علمی این کارگروهها ادامه خواهد یافت و قطعا در آینده در قالب مستندات مدون ارائه خواهد شد».
گزارش میگوید که بنا به محدودیت شدید وقت و نیاز وافر ایران به خروجیهای فوری، در این گزارش به روند کلی بیماری در کشور و در شهر تهران پرداخته و مهمترین نقطه تأثیرگذار بر مدیریت بیماری تحلیل شده است.
اولین گزارش این کارگروه سه سناریو را که هرکدام درصد و میزانی از قرنطینه و ایزولایسون را دربر میگرفت، بررسی کرد و تعداد مبتلایان هر سناریو و همچنین جانباختگان را پیشبینی کرد. این البته نخستین گزارش این کارگروه است و قرار است بهزودی و در روزهای آینده دومین گزارش آنها هم منتشر شود. اما پیشبینی این کارگروه درباره هر سناریو چیست؟
کارگروه اپیدمیولوژی وزارت بهداشت ایران که معتبرین کاگروه در این زمینه است و نتایج کارهایش معیار تعیین سیاستهای کشور خواهد شد، میگوید درصورتیکه واکسن یا درمانی برای این ویروس پیدا نشود حدود ۶۳ درصد ایرانیان به این ویروس مبتلا خواهند شد.
در گزارش این کارگروه آمده است: «نتایج این مدلها نشان میدهد که در صورت دستنیافتن به روشهای درمانی جدید، واکسن و ثبات میزان مسریبودن و بیماریزایی ویروس، روند طبیعی این بیماری در سالهای آینده در ایران ادامه و احتمالا تا 63 درصد افراد را مبتلا خواهد نمود که این مقدار مشابه مقادیر پیشبینی سایر کشورهای جهان است».
گزارش میگوید: «باید تمام تلاش سیستم صرف این شود که سیر ابتلا آهسته شود که از یک طرف فشار سنگین بر سیستم سلامت کاهش یابد و از طرف دیگر فرصت کافی برای تولید روشهای جدید درمانی و پیشگیری فراهم شود».
کارگروه برای تحقق این هدف و بهتأخیرافتادن موج سنگین بیماری، مؤثرترین ابزار موجود را ایزولاسیون بیماران آنهم به صورتی میداند که افراد مشکوک و مبتلا کمترین تماس را با افراد سالم داشته و بدین شکل زنجیره انتقال شکسته شود. نتایج مدلسازیها هم نشان میدهد که بدون مداخله جدی و اضافه و حفظ ایزولاسیون نزدیک 10 درصد، موج اپیدمی تا انتهای اردیبهشت ادامهدار و بسیار سنگین خواهد بود.
حالت دیگر اما این بود که متوسط میزان تماس افراد مبتلا و مشکوک از 20 اسفندماه در سطح 25 درصد قرار گیرد که در این صورت اولین موج اپیدمی تا انتهای اردیبهشت 1399 تا حدودی ادامه خواهد داشت، اما روند کاهنده مختصری در این ماه از خود نشان میدهد.
در این محاسبات میزانحداکثر تخت بیمارستانی مورد نیاز در کشور شش هزار و ۱۲۰ و در تهران یک هزار و ۳۵۰ خواهد بود. در این حالت تعداد کل مبتلایان تا پایان اردیبهشت امسال یک میلیون و ۱۶۰ هزار نفر و در تهران۲۴۵ هزار نفر خواهد بود.
سناریوی دوم هم به این صورت بود که اگر با تمهیدات لازم این سطح ایزولاسیون از 20 اسفندماه به 32 درصد برسد، موج اپیدمی به میزان قابل ملاحظهای در فروردین و اردیبهشت 1399 کاهش مییابد. در این سناریو میزان حداکثر تخت بیمارستانی مورد نیاز در کشور پنج هزار و ۸۷۰ تخت و در تهران هم ۹۹۰ مورد است. اگر این سیاست در کشور اجرا شود تعداد کل مبتلایان کشور تا پایان اردیبهشت ۹۵۱هزار نفر و در تهران هم ۱۹۳ هزار نفر خواهد بود.
سناریو سوم مطرحشده ازسوی این کارگروه موردتأیید ستاد عملیات کرونا به این صورت است که سطح ایزولاسیون به 40 درصد برسد که در این صورت موج اپیدمی در فروردین افت شدید خود را شروع میکند و در اردیبهشت به سطح پایینی میرسد.
در این حالت حداکثر تخت بیمارستانی هم برای کل کشور پنج هزار و ۸۲۰ مورد و برای تهران ۹۶۰ تخت است. در صورت اجراشدن این سناریو، تعداد کل مبتلایان تا پایان اردیبهشت در کشور ۸۱۱ هزار نفر و در تهران هم ۱۵۹ هزار نفر خواهد بود.
گزارش نتیجه میگیرد که «اولا اپیدمی مذکور بسیار جدی بوده و نیاز به تمهیدات بلندمدت دارد. اما برای کنترل موج اول این بیماری، سیاست ایزولهکردن بیماران و افراد مشکوک و کاهش تماسهای مردم تنها و مهمترین عامل کنترلکننده است».
این گزارش همچنین درباره تعداد جانباختگان هر سناریو هم پیشبینیهایی دارد. براساس سناریوی اول، اگر متوسط میزان تماس افراد مبتلا و مشکوک از 20 اسفندماه در سطح 25 درصد باشد، تعداد مرگ تجمعی تا انتهای اردیبهشت ماه، برای کل کشور، 13 هزار و 450 نفر خواهد بود.
براساس سناریوی دوم، اگر با تمهیدات لازم، سطح ایزولاسیون از 20 اسفندماه به 32 درصد برسد، تعداد مرگ تجمعی کشور به هشت هزار و630 نفر خواهد رسید. در حالت سوم هم اگر تلاش شود تا سطح ایزولاسیون به 40 درصد برسد، مرگ تجمعی کشور ششهزار و 30 نفر خواهد بود.