۲۸ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۶:۳۴

لطفا پیام متناقض ارسال نکنید!

روز جمعه، ۲۳ اسفند رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح اعلام کرد نیروهای انتظامی در عرض ۲۴‌ساعت فروشگاه‌ها و خیابان‌ها را خلوت خواهند کرد. یک‌روز بعد رئیس‌جمهور در اتاقی و از طریق ویدئوکنفرانس جلسه ستاد مبارزه با کرونا را برگزار کرد.
کد خبر: ۱۵۱۲۴
آنچه می‌خوانید گزارشی است از یک پرس‌وجو که با ایده محسن گودرزی و زیر نظر ایشان توسط مرجان میرغفاری _ پژوهشگر اجتماعی انجام شده و متن این گزارش در روزنامه همشهری منتشر شده است: گفته شده اماکن مذهبی مهم مانند حرم امام‌رضا (ع) و حرم حضرت معصومه (س) تعطیل می‌شوند. همه این‌ها از جدی بودن قرنطینه در کشور خبر می‌دهد. اما مردم همچنان در خیابانند، مسافرت می‌روند و ماندن در خانه را جدی نگرفته‌اند. چرا برخی از افراد با آنکه قبول دارند کرونا خطری جدی است، به سفر رفته‌اند یا در روال عادی زندگی خود تغییری نداده‌اند؟ این نوع رفتار‌های مخاطره‌آمیز را چگونه می‌توان توضیح داد؟
 
روزهای کرونایی
 

به خاطر وضعیت پیش آمده امکان انجام پژوهش دقیق در زمان کوتاه کم است. برای آنکه برداشتی اولیه- هر چند ناقص و ناکافی- از موضوع داشته باشیم، با استفاده از شبکه‌های اجتماعی از گروهی از افراد پرسش‌هایی را در مورد دلیل این نوع رفتار‌های مخاطره‌آمیز مطرح کردیم؛ خواه رفتارشان مخاطره‌آمیز باشد یا نباشد. این یک جست‌وجوی اولیه و اکتشافی است و فقط مضامینی را برای فکر کردن به‌دست می‌دهد.

تناقض در رفتار مدیریت کشور

برخی از افراد تناقض بین رفتار و نظر مردم را به تناقض حکومت نسبت می‌دهند. این گروه می‌گویند که حکومت برخلاف آنچه به زبان می‌گوید، خطر را جدی نگرفته است و پیام‌های متناقضی به جامعه می‌دهد. در مدت شیوع بیماری، مردم در برابر ۳ پیام متناقض قرار گرفتند: «عادی‌نمایی»، «کوچک‌انگاری» و «فاجعه‌انگاری». پیام‌های رسمی عمدتاً مبتنی بر «عادی‌نمایی» یا «کوچک‌انگاری» است.
این پیام‌ها، نشان می‌دهد که مسئولان در مورد خطرناک بودن شرایط با هم اختلاف‌نظر دارند. به این ترتیب، نظام مدیریت کشور پیام روشن، منسجم و واحدی به جامعه نمی‌دهد. در این مدت، بخشی از این نظام، تلاش کرد نشان دهد روال عادی برقرار است و پیام «عادی‌نمایی» به جامعه ارسال کرد. «کوچک‌انگاری» از طریق اعلام آمار‌های غیردقیق و کم‌شماری یا کم‌خطر دانستن بیماری در حد آنفلوآنزا به جامعه می‌گوید خطر وجود دارد، ولی نگران نباشید؛ درحالی‌که در سر دیگر ماجرا «احساس بحران» و حتی «فاجعه‌انگاری» جریان دارد که اغلب به‌صورت غیررسمی یا از طریق نهاد‌های پزشکی به جامعه منتقل می‌شود. به این ترتیب، این پیام‌های متناقض مردم را سرگشته کرد. یکی از پاسخگویان به ما گفت: «ما می‌بینیم که به‌شدت به همه می‌گن در خانه بمانید، اما ساعت کار رو برمی‌گردانند به ساعت کار عادی که بگن شرایط عادی است، یهو اعلام می‌کنن سهمیه بنزین داریم.... درواقع تناقض رو می‌خوام بگم. ستاد پیشگیری از بحران اعلام می‌کنه ساعت کار ۱۳ باشه، استانداری و نهاد حاکمیتی و ریاست‌جمهوری اعلام می‌کنه همان عادی و.... خب، نمی‌خونه و مردم جدی نمی‌گیرند». فرد دیگری گفت: «.. یکی از دلایلی که من مهمونی گرفتم این بوده که شاید این مسئله رو جدی نگرفته بودم و فکر می‌کردم اون قدر‌ها که می‌گن قضیه حاد نیست و فکر می‌کردم اگر دوستام بیان و دستاشون رو بشورن و رعایت کنن می‌شه پیشگیری کرد. شاید یکی از دلیل‌ها همین بود و اینکه خودم، چون سرکار می‌رفتم و می‌اومدم خب می‌گفتم عادی هستش و من دستام رو می‌شویم مشکلی نیست و اگر رعایت کنند درست می‌شه».

برخی به بی‌اعتمادی مردم به دولت اشاره کرده‌اند و می‌گویند که دولت به مردم راست نمی‌گوید و به همین‌خاطر حرفشان را در مورد خطرناک بودن وضعیت جدی نگرفته‌اند.

از دید برخی افراد مسافرت مردم به شهر‌های شمالی به‌خاطر بی‌اعتمادی به دولت است: «یه عده که مسافرت می‌رن یا مهمونی می‌گیرن اونا تو هر جامعه‌ای بی‌مبالات هستن و هر زمینه و هر حرفی بزنی می‌خوان خلاف جریان شنا کنند و کلا استوری اون خانم و آقا که گفته بودن کندوان رو رد کردیم و رسیدیم شمال، با اون قشر کاری نداریم، ولی حالا قشر اعظم جامعه که درگیر ماجرا شدن، پیشینه اعتماد بین حکومت و مردم است که از بین رفته، یعنی خیلی از آدم‌ها وقتی تلویزیون خودمون می‌گه این کار رو بکنن برعکسش رو انجام میدن؛ مخصوصاً در این زمینه که سلامتی جامعه و خود شخص است». با آنکه بعضی از گفت‌وگوشوندگان مردم را سرزنش می‌کنند و به آن‌ها القاب مختلف می‌دهند، ولی طبیعی است وقتی مردم پیام‌های متناقض دریافت می‌کنند، رفتارشان هم متناقض باشد. رفتار‌های مردم ملازم با نوع پیام‌هایی است که دریافت می‌کنند. آن‌ها که توصیه‌ها را جدی گرفته‌اند - و وضع اقتصادی، نوع شغل و... امکان چنین کاری را به آن‌ها می‌دهد- رفتاری ملازم با «خطرانگاری» دارند. آن‌ها که به مسافرت تفریحی می‌روند، رفتارشان ملازم با «عادی‌نمایی» و یا «کوچک‌انگاری» خطر است.

احساس کنترل شرایط

گروه دیگری از افراد خطر را جدی گرفته‌اند، اما حضورشان در محیط‌های عمومی ادامه دارد. این عده می‌گویند توصیه‌های بهداشتی و مراقبتی را رعایت می‌کنند و احساس می‌کنند با این دستورات بر شرایط کنترل دارند و بیماری آن‌ها را تهدید نمی‌کند. آن‌ها این تصور را دارند که اگر دستورات بهداشتی را رعایت کنند، می‌توانند زندگی عادی خود را داشته باشند، به محیط کار خود بروند، مهمانی‌ها را ولو اندکی کمتر مثل سابق داشته باشند: «بله من این مدت مهمونی رفتم با اینکه [می‌دانم]باعث انتقال می‌شه، اما چون که از مواد ضدعفونی‌کننده استفاده می‌کنیم و مسائل بهداشتی رو رعایت می‌کنیم فکر کردیم که باعث انتقال نمی‌شه؛ چون که هیچ تماسی با هم نداریم، دست نمی‌دیم، روبوسی نمی‌کنیم و لیوان و وسایلی که استفاده می‌شه شخصی است.» فرد دیگری گفت: «به‌نظرم با رعایت بهداشت، ضدعفونی کردن و ارزیابی محیط، می‌شه با خیال آسوده‌تری معاشرت کرد».

در برخی از این افراد پیام‌های بهداشتی مبنی بر عدم‌حضور در فضای عمومی به معنی عدم‌حضور در محیط‌های شلوغ تعبیر شده بود؛ از این رو، اگر فضای عمومی شلوغ نباشد و تعداد افراد کم باشد و توصیه‌های بهداشت فردی را رعایت کنند، مشکلی ایجاد نمی‌شود. تصور آن‌ها این بود که می‌توانند حضور خود را کنترل کنند و از خطر دور بمانند: «.. رعایت کنیم مشکلی نداره و اجتماعات زیاد [جای شلوغ]نباید بریم؛ مترو و...».

خطر در غریبه‌هاست، نه آشنایان

برخی مفهوم خطر و انتقال بیماری را با مفهوم غریبگی یکی گرفته‌اند. به‌نظر آن‌ها ارتباط با افراد آشنا ایرادی ندارد؛ زیرا آن‌ها را می‌شناسند و می‌دانند که بیمار نیستند. به بیان دیگر، خطر بیماری را در انتقال از سوی غریبه‌ها می‌دانند. به همین‌خاطر، مهمانی‌ها را خطرناک نمی‌دانند، ولی حضور در محیط‌های عمومی با افراد غریبه را خطرناک می‌دانند. همین تصور موجب می‌شود که این افراد حضور خود را در بیرون کاهش دهند، ولی مهمانی‌ها و جشن‌ها را مثل سابق داشته باشند. حرف‌های یکی از پاسخگویان: «.. چیزی نمی‌شه، حالا ما که همه مثلاً فامیلیم و می‌دونیم کی‌ایم مثلا [کی هستیم].»

فرهنگ ماجراجویانه

در این مورد باید به نوعی فرهنگ ماجراجویانه که ناشی از فرهنگ مردسالار است، اشاره کرد. در این فرهنگ، رفتار‌های ماجراجویانه و شجاعانه یا به‌عبارت دیگر خود را به خطر انداختن، نوعی ارزش است. این افراد با نمایش رفتار‌های مخاطره‌آمیز، بی‌اعتنایی به جان‌شان را به نشانه شجاعت نمایش می‌دهند تا تمایز و برتری خود را نسبت به دیگران نشان دهند. به گفته یکی از پاسخگویان «اینا فکر می‌کنن هیچی نیست. از این آدمایی‌اند که [می‌گن]نه بابا کرونا چیه؟ چیه مگه که اینقدر ترسیدید؟». دیگری معتقد بود: «.. فکر می‌کنن اگه یه رفتار متفاوتی داشته باشن، جذاب‌تره...» این گروه از افراد معمولا کسانی را که محتاطند، به ترس، جان‌دوستی و محافظه‌کاری متهم می‌کنند. این فرهنگ مردسالارانه در چنین وضعیتی موجب رفتار‌های مخاطره‌آمیز می‌شود.

نکته‌هایی برای سیاست اطلاع‌رسانی

بر این اساس، سیاست اطلاع‌رسانی باید به چند نکته توجه کند:
مجرای واحد برای پیام‌رسانی انتخاب و پیام‌های واحد و منسجم به جامعه ارسال شود.
الگوی رفتار مسئولان باید متناسب با پیام‌هایی باشد که به جامعه می‌دهند.
اگر از مردم انتظار می‌رود که خطر را جدی بگیرند، باید از ارسال پیام‌های «عادی‌نمایی» و «کوچک‌انگاری خطر» پرهیز شود. جدی گرفتن ملازم با «خطرانگاری» و حتی «فاجعه‌انگاری» است.

آن چنان که بار‌ها گفته شده است، رابطه اجتماعی عامل انتقال ویروس است. در این مورد پیام‌ها باید به‌گونه‌ای باشد که با مفهوم شلوغی و آشنایی خلط نشود. باید به مردم این پیام را منتقل کرد که رابطه اجتماعی جدا از خصوصیات آن - خواه انبوه و با تعداد زیادی از افراد باشد، خواه با آشنا یا غریبه- خطرناک است و موجب انتقال ویروس می‌شود. خطری که متوجه فرد است با خطری که از سوی فرد متوجه دیگران است، یکی است. رفتار مخاطره‌آمیز افراد فقط خود آن‌ها را تهدید نمی‌کند، بلکه آنان می‌توانند عامل انتقال بیماری به دیگران باشند. پیام‌های بهداشتی در این مورد در کنار بیان مضامینی مثل سلامت فرد، احساس مسئولیت او را نسبت به دیگران یادآور شود. درست است که امروز رابطه اجتماعی به‌خاطر شرایط ویژه عامل خطر محسوب می‌شود، اما می‌توان بر جنبه دیگری از حس تعلق به جامعه یعنی احساس مسئولیت فرد نسبت به دیگری تأکید کرد؛ این نکته‌ای است که در پیام‌ها می‌تواند بیش از این مورد تأکید قرار گیرد.
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا
تازه ها