۲۰ اسفند ۱۳۹۸ - ۲۱:۰۲

جایگزین کنکور ۴ گزینه‌ای چیست؟

رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش گفت: می‌توانیم از مدل‌های آزمون‌های تشریحی یا مدل‌های آزمون‌های کد گذاری که در روش‌های پژوهشی - کیفی هم از آنها استفاده می کنیم برای دانش‌آموزان بهره‌مند شویم.
کد خبر: ۱۴۵۱۹
پژوهش در آموزش و پرورش جایگاه ویژه‌ای دارد؛ اکنون در ماه پایانی سال هستیم به سراغ فرهاد کریمی رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش رفتیم تا با وی در خصوص پژوهش در دستگاه تعلیم و تربیت گفتگو کنیم.

کریمی دارای مدرک دکتری در رشته روان شناسی تربیتی (گرایش روش‌شناسی پژوهش) از دانشگاه تربیت معلم تهران (خوارزمی) است؛ وی استاد­یار پایه ۲۱ و عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات است. حوزه­‌های مورد علاقه پژوهشی وی شامل فراشناخت، روش تحقیق، فرایند‌های یادگیری، رشد اخلاقی و روان‌شناسی شناختی است.
 
 
جایگزین کنکور ۴ گزینه‌ای چیست؟

وی در کارنامه علمی خود دارای سوابق پژوهشی متعددی است که از جمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به تدوین برنامه راهبردی آموزش عمومی قرآن کریم، همکاری در تدوین برنامه‌‍ زیر نظام پژوهش و ارزشیابی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، بررسی تجربی تأثیر سه روش آموزشی بر تحول قضاوت اخلاقی و رفتار اخلاقی دانش‌آموزان، طراحی ابزار‌های سنجش فراشناخت (دانش فراشناختی، نظارت فراشناختی، باور‌های فراشناختی) و بررسی روابط فراشناخت با حل مسئله‌های ریاضی اشاره کرد.

کریمی که نظارت و راهنمایی بیش از ۳۰ طرح پژوهشی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و پژوهشکده تعلیم و تربیت را درکارنامه علمی خود دارد، موفق شد در سال ۱۳۹۱ با کسب عنوان پایان نامه دکتری برتر، رتبه اول وزارت آموزش و پرورش در هفته پژوهش را از آن خود کند؛ وی بیش از پانزده مقاله در نشریات علمی-پژوهشی و ISI در حوزه فراشناخت، عملکرد حل مسأله ریاضی، رشداخلاقی و رفتار اخلاقی و مدیریت در مدارس چاپ و منتشر کرده است.

وی مقاله‌های بسیاری در کنفرانس‌های علمی ارائه کرده که از آن جمله می‌توان به «بررسی تأثیر بازنمایی گزاره‌ای بر عملکرد حل مسئله‌های کلامی ریاضی که (در سال ۱۳۷۵ در اولین کنفرانس آموزش ریاضی ایران ارائه شده است)»، «مقایسه روند رشد دانش فراشناختی دانش‌آموزان نسبت به حل مساله ریاضی (سال ۷۶- دومین کنفرانس آموزش ریاضی ایران)»، «ارائه الگوی نظری نهادینه کردن تحقیقات اجتماعی در سازمان‌ها (سال ۷۸، اولین کنفرانس بررسی مسائل پژوهشی کشور)» و «نگاهی به مبانی روان شناختی فضای مجازی و نقش آن در تربیت اسلامی (سال ۹۳، هشتمین همایش ملی دفتر همکاری‌های حوزه علمیه و آموزش و پرورش)» اشاره کرد.

بخش اول این گفتگو:

* آموزش و پرورش در چندین ماه گذشته با تغییرات مدیریتی مواجه بود. از رفتن آقای بطحایی گرفته تا آمدن آقای حسینی و پس از آن، رأی اعتماد آقای حاجی میرزایی موجب شد در عملکرد آموزش و پرورش تغییراتی ایجاد شود؛ یکی از چیز‌هایی که در آموزش و پرورش نباید تغییر کند، اقدامات است یعنی اگر آن اقدامات مبتنی بر پژوهش باشد و پشت آن یک برنامه اجرایی قوی باشد، تغییرات مدیران نمی‌تواند بر آن تأثیر بگذارد؟ بحث پژوهش و تغییرات آموزش و پرورش صحبت کنیم؟

طبیعتاً بحث ساختار و تغییراتی که در ساختار آموزش و پرورش ایجاد می‌شود تابع تصمیم‌گیری‌های مدیریتی است و طبیعی است که با توجه به تغییر وزیر برخی اولویت‌های مدیریتی تغییر کند.

مضافاً به اینکه حداقل از دو سال پیش پژوهشگاه، طرح پژوهشی را درباره طراحی ساختار و تشکیلات مناسب آموزش و پرورش با توجه به الزامات سند تحول بنیادین تهیه کرده است یعنی اگر بخواهیم سند تحول بنیادین را اجرایی کنیم، ساختار و تشکیلات آموزش و پرورش چه تغییراتی باید داشته باشد و چگونه باید باشد. این طرح پژوهشی همه مراحل خود را طی کرده است و در مرحله اجرا هست.

بحث ساختار، تشکیلات و به هر حال مراتب اداری آموزش و پرورش با توجه به ویژگی‌های خاصی که بر آن مترتب هست قطعاً باید بتواند از اولویت‌های پژوهشی به شمار برود و ظرفیت‌های پژوهشی در آن دیده شود و ما بتوانیم با استفاده از یافته‌های پژوهشی به ساختار و تشکیلات مناسب برسیم.

حداقل این اقدام از سوی پژوهشگاه صورت گرفته است که ما بتوانیم به این موضوع توجه کنیم منتها در نظر داشته باشید که تغییر ساختار تا حدود زیادی تابع محدودیت‌ها و الزاماتی است که سازمان اداری و استخدامی کشور مورد نظرشان هست و بالاخره باید وزارت آموزش و پرورش هم به آن توجه کند.
 
نکته‌ای که باید اشاره کنم این است که قرار بوده و هست و این قرار کماکان به قوت خودش باقی است که آموزش و پرورش سیاست‌های اصلی و اساسی خودش را بر اساس سند تحول، طراحی و اجرا می‌کند و به هر حال با تغییر وزرا کمتر شاهد تغییرات در سیاست‌های اصلی باشیم که این موضوع هنوز هم هست.

بر سند تحول بنیادین و زیرنظام‌های آن به عنوان قانون اساسی آموزش و پرورش تأکید می‌شود. آقای حاجی‌میرزایی هم برنامه اساسی‌اش را اجرای سند تحول عنوان کرده اند و در این زمینه ظرفیت‌های اجرایی را هم فعال کرده‌اند منتها طبیعی است که در زمینه اولویت‌گذاری برای اجرای برنامه‌های سند تحول، هر کدام از وزرا با توجه، شناخت و جغرافیای معرفتی و ویژگی‌ها، نگاه و نگرشی که به آموزش و پرورش دارند ممکن است بخواهند در اولویت‌های اساسی خود تغییراتی ایجاد کنند و فکر می‌کنم قابل پذیرش است و بحث خاصی را ایجاد نمی‌کند.

* آموزش و پرورش را باید حتما بیشتر از یک وزارتخانه در نظر بگیریم

فکر می‌کنم اگر در مورد آموزش و پرورش این نکته را عرض نکنم حاکی از غفلت باشد که شاید آموزش و پرورش ما نتواند با یک ساختار معمولی که در مورد بقیه وزارتخانه‌ها اجرایی می‌شود بتواند به اهداف خودش دست پیدا کند.

به عنوان مثال اینگونه گفته شده است که آموزش و پرورش مثل وزارت صنایع و معادن نباید بیش از ۵ معاونت اصلی نداشته باشد یا آموزش و پرورش باید ساختارش به این شکل باشد.

آموزش و پرورش را باید حتما بیشتر از یک وزارتخانه در نظر بگیریم؛ آموزش و پرورش علاوه بر اینکه به عنوان وزارت فرهنگ‌ساز و تمدن‌ساز، حوزه فرهنگ و ایجاد نسل جدید را پشتیبانی می‌کند و در این زمینه تلاش بسیار خوبی به عمل می‌آورد از طرف دیگر در حوزه ساخت و ساز مدارس، فضای آموزشی، تأمین منابع مالی و حتی چاپ کتاب‌های درسی هم انصافا در حد یک وزارتخانه عمل می‌کند.

پس بنابراین اینکه ما آموزش و پرورش را مکلف و مجبور کنیم که حتماً ساختار آن بیش از ۵ معاونت در نظر گرفته نشود، یک مقدار حق مطلب را ادا نکردن است و همان کوچک انگاری سنتی و بلای مزمنی که آموزش و پرورش را کم و کوچک می‌بینیم و به ظرفیت‌های آن توجه نمی‌کنیم.

اینکه ما آموزش و پرورش را مکلف و مجبور کنیم که حتماً ساختار آن بیش از ۵ معاونت در نظر گرفته نشود، یک مقدار حق مطلب را ادا نکردن است و همان کوچک انگاری سنتی و بلای مزمنی که آموزش و پرورش را کم و کوچک می‌بینیم

همین مباحث مربوط به کتاب‌های درسی را در نظر بگیرید، مباحث مربوط به آماده شدن ۱۲۰ هزار واحد آموزشی و مدرسه را در کشور برای اول مهر در نظر بگیرید، آماده‌سازی بیش از ۱۵ میلیون دانش‌آموز، تولید، چاپ و توزیع بیش از ۱۴۰ میلیون جلد کتاب درسی، آماده‌سازی حدود ۶۰۰ هزار معلم که در کلاس‌های درس حضور پیدا می‌کنند، انصافاً ظرفیت‌های بسیار زیادی را در اختیار آموزش و پرورش قرار می‌دهد و حتما آموزش و پرورش باید بتواند ما‌به‌ازای ساختاری و اداری اجرای این فعالیت‌های مهم و اساسی را از تشکیلات دولتی دریافت کند.

مضافاً اینکه بنده معتقدم که نباید به گسترش تشکیلات، عرض و طول دادن به تشکیلات اداری و دولتی همت بگماریم، اما به این توجه داشته باشیم که اگر قرار هست فعالیتی در کشور انجام شود و ما حتما ظرفیت، ویژگی‌ها و استلزامات آن فعالیت را در عرصه اداری و استخدامی خودمان لحاظ کنیم.

* در حال حاضر نگرش آقای حاجی میرزایی نسبت به پژوهش چگونه است؟ شما با ایشان صحبت کردید؟ درست است که اتفاقات جاری و یک سری استلزامات دست مسؤولان را می‌بندد، ولی نگرش بحث دیگری است.

یکی از برنامه‌های اصلی آقای حاجی میرزایی، پژوهش محوری است و در برنامه‌هایی که به مجلس ارائه کردند به بحث پژوهش محوری به عنوان یک سرفصل توجه کردند و یک صفحه هم در برنامه‌های‌شان به این موضوع اختصاص داده شده و انصافاً در این حوزه برنامه مطولی و جامعی دارند.

نگرش ایشان را هم آنگونه که بنده متوجه شدم به پژوهش و پژوهشگاه، نگرش کاملاً مثبتی است؛ ایشان ظرفیت‌های پژوهشگاه آموزش و پرورش را می‌شناسد و برای این ظرفیت‌ها اهمیت قائل هست و با توجه به جلساتی که با ایشان داشته ام و بررسی‌هایی که صورت گرفت، عمیقاً به کار‌های مطالعاتی و پژوهشی اعتقاد دارد و ظرفیت‌های پژوهشی آموزش و پرورش را هم به خوبی می‌شناسد و حداقل برداشت خودم از صحبت‌هایی که با ایشان داشتم، این بود که جایگاه پژوهشگاه را می‌شناسد و این جایگاه را به رسمیت می‌شناسد و قرار است در آینده نزدیک در خصوص پژوهشگاه اتفاقات مثبتی صورت گیرد.

* وزیر آموزش و پرورش در اولین نشست خبری خود و چند بار دیگر بیان کردند که، در انتهای ۱۲ سال تحصیل دانش‌آموزان کنکور قرار دارد یعنی کنکور منتظر بچه‌های ماست؛ کنکور چیزی است که همه مسؤولان و مدیران آموزش و پرورش به آن اشاره دارند؛ پژوهش‌های شما در این زمینه چه نظری درباره چنین اتفاقاتی که دستگاه تعلیم و تربیت با آن مواجه است، دارد؟

منظور آقای حاجی میرزایی از اینکه در پایان ۱۲ سال تحصیلی، کنکور در انتظار بچه‌هاست، این بود که، چون کنکور وجود دارد پس بنابراین نظام آموزشی، امتحانات و روش تدریس معلمان با کنکور منطبق می‌شود یعنی، چون کنکور هست، بچه‌های ما به گونه‌ای درس می‌خوانند که بتوانند در کنکور قبول شوند و این را یک ایراد و ضایعه می‌دانند.

از آن طرف شما در نظر بگیرید که ما هم همین دیدگاه را داریم؛ کنکور یکجور ارزشیابی تحصیلی است که اعمال می‌شود و معتقدیم که ارزشیابی تحصیلی نباید محتوای یادگیری و روش تدریس معلمان را تعیین کند. به عنوان مثال اگر بنده به عنوان معلم صرفاً روش برگزاری آزمون از دانش‌آموزان و در پایان سال تحصیلی را سؤال‌های چهارگزینه‌ای قرار دهم، آن‌ها حتماً با آن نوع خواندن و مطالعه‌ای خو خواهند گرفت که بتوانند به سؤالات چهارگزینه‌ای پاسخ دهند.

فرض کنید اگر من خودم را محدود به این کنم که صرفاً از بعضی دروس خاص یا از بعضی فصل‌های فلان درس خاص، مطلب به عنوان سؤال آزمون ارائه کنم حتما بچه‌ها مطالعه خود را به آن درس‌ها محدود خواهند کرد.

معتقدیم که نباید ارزشیابی تعیین کننده محتوای آموزشی و روش تدریس معلمان و تعیین کننده نگرش‌ها و علایق، اولویت‌گذاری‌ها و هدف‌گذاری‌های والدین دانش‌آموزان باشد؛ کنکور به عنوان یک پدیده مخرب در جامعه ما متأسفانه ریشه دوانده است؛ فعالیت‌هایی هم اخیرأ بیشتر شکل گرفته است مبنی بر اینکه این موضوع حل شود؛ ما هم برای اینکه بتوانیم این سد را از پیش پای نظام آموزشی برداریم پیش‌تر پیشنهاد‌هایی را به مراکز تصمیم‌گیرنده کشور در حوزه کنکور ارائه کردیم و ان‌شاءالله بچه‌ها بتوانند راحت‌تر درس بخوانند و از آموزش و یادگیری خودشان لذت ببرند و بتوانند به یادگیری برای یادگیری توجه کنند.
 
چندین نشست کارگروهی در پژوهشگاه در خصوص کنکور داشتیم؛ طرح‌های پژوهشی انجام شد، یکی، دو جلسه هم خارج از پژوهشگاه در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری، بحث کنکور مطرح شده و پژوهشگاه هم حضور داشته و مواضع خود را اعلام کرده است.

فکر می‌کنیم که باید روش سنجش و پذیرش دانشجو در نظام آموزش عالی تغییر پیدا کند و از این حالت سؤال‌های چهارگزینه‌ای در سه ساعت خارج شود تا بتوانیم گستره عمل بیشتری برای سنجش آموخته‌های دانش‌آموزان را در پایان دوره تحصیلی داشته باشیم و حتی می‌شود کنکور را به برگزاری یک جلسه و پایان سال دوازدهم محدود نکرد و اساساً فکر می‌کنم یک طرح جدید در حوزه سنجش و پذیرش دانشجو مورد نیاز است.

باید روش سنجش و پذیرش دانشجو در نظام آموزش عالی تغییر پیدا کند

در حال حاضر در آموزش و پرورش بحث مدرسه محوری را داریم، اما اساساً دانشگاه‌ها در زمینه پذیرش دانشجو برای خودشان هیچ اختیاری ندارند. یک آزمون متمرکز کشوری برگزار می‌شود یکسری به عنوان پذیرفته و برگزیده انتخاب می‌شوند و در دانشگاه پذیرش می‌شوند.

دانشگاه هیچ نفوذی روی افرادی که انتخاب می‌کند، ندارد و به نظرم حالا که آموزش و پرورش از مدرسه محوری حرف می‌زند حداقل وزارت علوم هم دانشگاه محوری را سرلوحه عمل خود قرار دهد و ظرفیت بیشتری در دانشگاه برای پذیرش و جذب دانشجو فراهم شود.

این ظرفیت می‌تواند کمک کند که آموزش و پرورش هم نفس راحت‌تری بکشد و معلمان آموزش و پرورش هم بتواند بهتر تدریس کنند و بچه‌ها هم از این اضطراب و استرسی که برای موفقیت در کنکور دارند، رهایی بیشتری پیدا کنند.

* درباره نتیجه تحقیق و پژوهش خودتان در این زمینه توضیح دهید؟

آسیب‌های کنکور را شناسایی کردیم و در قالب گزارش‌های تحلیلی، کارشناسی و مدیریتی ارائه کردیم ما به اجماع گفتمانی بین وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش نیاز داریم مبنی بر اینکه این روش گزینش دانشجو مناسب نیست.

به نظر ما به عنوان وزارت آموزش و پرورش می‌توانیم از مدل‌های آزمون‌های تشریحی یا مدل‌های آزمون‌های کد گذاری که در روش‌های پژوهشی - کیفی هم از آن‌ها استفاده می‌کنیم برای دانش‌آموزان بهره‌مند شویم و به جای استفاده از آزمون‌های چند گزینه‌ای، آزمون‌های تشریحی را اجرا کنیم.

آزمون‌های تشریحی هم راحت‌تر است و هم پذیرش بیشتری نزد اساتید و صاحبنظران حوزه علوم تربیتی دارند و اینکه اضطراب کمتری را به دانش‌آموز تحمیل می‌کنند، ضمن اینکه فرصت بیشتری در اختیار دانش‌آموز قرار می‌دهید تا آموخته‌های خود را روی کاغذ بیاورد و سایر توانایی‌های تحلیلی و استدلالی دانش‌آموز هم می‌تواند تقویت شود.
 
استفاده از آزمون‌های تشریحی با استفاده از همان روش‌هایی کدگذاری که عرض کردم، کاملاً راه‌حل کنکور را ارائه می‌کند و با استفاده از این روش، ان‌شاءالله با این معضل سؤالات چهارگزینه‌ای خداحافظی می‌کنیم.

* کنکور باعث می‌شود که مدرسه از فضای نشاط خارج شود؛ امسال هم رئیس جمهور در اول مهر پرسشی که مطرح کردند درباره بانشاط بودن مدارس هست؛ پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش طرح یا پژوهشی در زمینه شاد بودن محیط مدرسه انجام شده است و اگر انجام شده، نتیجه‌اش چه بوده است؟

در سال‌های گذشته پژوهشی درباره روش‌های ایجاد شادی و نشاط در مدارس داشتیم که نتایج آن منتشر شده است؛ در حال حاضر هم حداقل دو، سه پژوهش در این حوزه انجام می‌شود که یکی از پژوهش‌ها، بحث این است که ببینیم که دانش‌آموزان ما نسبت به معلمان، محیط مدرسه، وضعیت مدیریت مدرسه چه دیدگاه و نگرشی دارند. آیا موافقند؟ مخالفند؟ نظر اعتراضی دارند؟ نظر انتقادی دارند؟ آیا اساساً حضور در مدرسه را مثبت تلقی می‌کنند؟ آیا از مدرسه لذت می‌برند؟ پژوهشی در این زمینه در حال انجام است، نتایج آن تا چند وقت دیگر مشخص می‌شود.

اساساً فضای مدارس مخصوصاً در دوره ابتدایی باید توأم با نشاط و بازی باشد

شادی و نشاط بچه‌ها با عوامل مختلفی که ریشه در خانواده مدرسه و اجتماع دارند پیوند خورده است در این راستا هم پژوهشی انجام دادیم تا محققانه دریابیم که ویژگی‌های خانواده مطلوب از نظر دانش‌آموزان چیست؟

در مورد شادی و نشاط، اساساً فضای مدارس مخصوصاً در دوره ابتدایی باید توأم با نشاط و بازی باشد؛ فعالیت‌های گروهی از جنس بازی و فعالیت‌هایی که دانش‌آموزان را به تحریک ذهن، قوای ذهنی، استفاده از زبان و تحریک استفاده از حواس پنجگانه متمایل کند و دانش‌آموز بتواند با استفاده از این ظرفیت‌ها، زمینه‌های ذهنی خود را بیش از پیش گسترش دهد تا بتواند در آینده نقش‌های بیشتری را در جامعه ایفا کند.

برای اینکه به این هدف دست پیدا کنیم نیازمند این هستیم که اولاً مدارس ما بزرگ‌تر باشند؛ حیاط بزرگ‌تر، فضای سبز، زمین بازی، زمین ورزش و حتی سالن‌های ورزشی داشته باشند تا دانش‌آموز بتواند راحت‌تر در مدرسه به بازی و نشاط بپردازد، حتی نیاز داریم که مدارس ما استخر داشته باشند و دانش‌آموزان بتوانند ساعاتی از روز را در مدارس به امر ورزش اختصاص دهند.

اگر ما این راهکار سند تحول مبنی بر اینکه مدرسه، کانون تربیتی محله و اجتماع پیرامون باشد بتوانیم دست پیدا کنیم حتماً مدارس بانشاط تری خواهیم داشت.

مدرسه به عنوان کانون فرهنگی و تربیتی محله، کانون حضور دانش‌آموز برای گذران اوقات فراغت، کانون مهمی در محله برای اینکه دانش‌آموز، ظرفیت‌های ذهنی، عاطفی و حرکتی خودش را گسترش بدهد، تلقی می‌شود.
 
اولا چنین مدرسه‌ای نیازمند این هست که ظرفیت عملیاتی و مالی بیشتری برایش صرف شود و قاعدتاً باید ساخت مدارس مناسب با ظرفیت­های محله در سرلوحه برنامه‌های سازمان نوسازی قرار گیرد و از همه مهم‌تر بحث مربیانی هستند که با این بچه‌ها می‌خواهند کار کنند. مربیان باحوصله، مربیان شاد، مربیانی که از بودن با بچه‌ها لذت ببرند و بتوانند فضا‌های زمانی و عملیاتی بچه‌ها را مدیریت کنند.

با توجه به اینکه یک نوع کوچک انگاری درباره آموزش و پرورش وجود دارد لازم است به لحاظ فضای مدارس، امکانات بیشتری در اختیار مدارس قرار گیرد و بتوانیم درباره معلمان به یک نوع فراغت خاطر بیشتری دست پیدا کنیم و معلمان در مدارس بهتر و بیشتر بتوانند با دانش‌آموزان ارتباط برقرار کنند و برنامه‌های بانشاط‌تری را برای آن‌ها در نظر بگیرند.

* در مقابل شادی سالم، آسیب‌هاست؛ برای آسیب‌ها پژوهشی انجام شده است؟ آیا بررسی شده است که آسیب‌ها چگونه در مدارس نفوذ پیدا می‌کنند؟ مثلا آسیب‌هایی که فضای مجازی برای دانش‌آموزان دارد و چگونه می‌توان از این تهدید به عنوان فرصت استفاده کرد؟

به هر حال آسیب‌هایی که در جامعه وجود دارد ممکن است به مدارس سرایت کند و ما در آموزش و پرورش نیاز به این داریم که ظرفیت‌های واکسینه شدن و ایمن شدن بچه‌ها را در مقابل آسیب‌های اجتماعی افزایش دهد.

برنامه‌هایی در آموزش و پرورش در حال اجراست که این برنامه‌ها در همین جهت است مثل طرح نماد و طرح‌هایی از این قبیل است؛ جشنواره‌ها یا مسابقات فرهنگی و هنری که در مدارس برگزار می‌شود، جهت‌گیری همه این‌ها استفاده از ظرفیت‌های مدارس برای بانشاط سازی و فعالیت‌های گروهی و مباحثی از این قبیل است.

منتها در نظر داشته باشید که هر کدام از این برنامه‌ها و هر کدام از این ابزار‌ها یک ظرفیت محدودی برای تأثیرگذاری دارد. نیاز به این داریم که در مدارس بتوانیم برنامه‌های مداخله‌ای خاص برای رشد اجتماعی و اخلاقی بچه‌ها طراحی و اجرا کنیم.
 
در پژوهشگاه برنامه‌هایی را در چارچوب سلامت فکر و رفتار‌های اجتماعی و ارتقای ویژگی‌های تفکری دانش‌آموزان طراحی و اجرا کردیم؛ این برنامه‌ها مراحل پایلوت خود را پشت سر گذاشته و در مقیاس‌های محدود هم اجرا شده است و الان قابلیت اجرا در سطح‌های گسترده‌تر را دارد.

این برنامه‌ها باعث می‌شود که بتوانیم ظرفیت‌های تفکری، بحث مهارت‌های زندگی، استفاده از ویژگی‌های فکری مثبت بچه‌ها را تقویت کنیم، استفاده از ظرفیت‌های بحث‌های گروهی برای در نظر گرفتن راه‌حل‌های جانشینی که احیانا بچه‌ها در مقابله با آسیب‌ها و موقعیت‌های بحرانی که در آن قرار می‌گیرند به آن توجه می‌کنند و مهارت‌هایی مثل مهارت نه گفتن و حل مسأله.

به دنبال این هستیم که اجرای سراسری این را برنامه را آغاز کنیم اجرای این برنامه ظرفیت‌های مدارس برای دوری از آسیب‌های اجتماعی را بیشتر فراهم می‌کند.


* کار اجرایی می‌کنید؟


یک کار پژوهشی انجام شده است و برنامه عملیاتی برای آموزش بعضی از مهارت‌های تفکری و اجتماعی به بچه‌ها مورد مطالعه مقدماتی قرار گرفته است و تأیید شده که این کار مثبت است و می‌تواند موثر باشد و در حال حاضر باید زمینه‌های اجرایی گسترده‌تر این برنامه را در مدارس فراهم کنیم.

طرح پژوهش دیگری در خصوص راهبرد‌های مقابله‌ای و توانایی مقابله با آسیب‌ها در دست اجرا داریم. یکی از مهم‌ترین بحث‌هایی که در موضوع طرح‌های آزمایشی داریم، این است که بتوانیم برنامه‌های مداخله‌ای را پربار کنیم و برنامه‌هایی که بتوانند از عهده آموزش‌هایی که در اختیار داریم، بر بیایند.

در پژوهشگاه طرح پژوهشی انجام شد در خصوص اینکه چگونه می‌توانیم رشد اخلاقی و رفتار اخلاقی دانش‌آموزان را ارتقا دهیم

این دو برنامه اساساً با استفاده از ویژگی‌های خاص طرح‌های آزمایشی مداخله‌ای، آموزش‌ها را خاصی را در نظر می‌گیرند و این آموزش‌ها در اختیار دانش‌آموزان قرار می‌دهند تا دانش‌آموزان بتوانند با مجهز شدن به این آموزش‌ها از عهده آسیب‌های اجتماعی که در محیط پیرامون هست بر بیایند.

مضافاً اینکه در حال حاضر ظرفیت‌هایی که در برنامه‌های درسی داریم، در بحث تفکر و پژوهش، مهارت‌های زندگی، عملا به نوعی البته نسبت عمومی‌تر این آموزش‌هادر اختیار دانش‌آموزان قرار می‌گیرد و ما انتظار داریم که معلمان با تأکید و تمرکز بر این آموزش‌ها، راه‌های عمومی‌تر و کلی‌تر مقابله با آسیب‌های اجتماعرا در اختیار دانش‌آموزان قرار بدهند.

نکته دیگر اینکه در پژوهشگاه طرح پژوهشی انجام شد در خصوص اینکه چگونه می‌توانیم رشد اخلاقی و رفتار اخلاقی دانش‌آموزان را ارتقا دهیم. یک پژوهش آزمایشی انجام شد که ما از طریق بحث‌های گروهی و وارد کردن دانش‌آموزان در بحث پیرامون مسائل اخلاقی، ظرفیت آن‌ها برای رشد اخلاقی و رفتار اخلاقی مثبت‌تر و بهتر را افزایش دهیم و این به لحاظ آزمایشی هم تأیید شده است و تثبیت شده است و بحث‌هایی وجود دارد برای اینکه نتایج پژوهش را در مقیاس گسترده‌تر اجرا کنیم.

ما در کشورمان در زمینه اجرای طرح‌های مداخله‌ای و آزمایشی در آموزش و پرورش کمتر کار کرده ایم. باید در این زمینه کار‌های بیشتری صورت گیرد و این دو، سه کار هم که عرض کردم، کار‌هایی است که پژوهشگاه صورت داده و الان اجرای گسترده‌تر آن‌ها مدنظر است.
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا
تازه ها