۰۷ اسفند ۱۳۹۸ - ۲۱:۲۹
به مناسبت شهادت امام هدایت

طرحواره غیبت برای محبینی که برای امامشان "فقط" گریه کردند

طرحواره غیبت برای محبینی که برای امامشان  فقط  گریه کردند
محمدصادق دهنادی
کد خبر: ۱۴۱۰۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
قبلا مطرح شده بود که ،بدون شناخت اندیشه‌ها و سیره  امام علی النقی (ع) ورود و فهم موضوع مهدویت به جای درستی نمی‌رسد و این به دلیل نقش ممتازی است که آن امام همام در طرح و اجرای اندیشه غیبت به عنوان یکی از اجزای اصلی دکترین مهدویت تشیع داشته اند.
 
به عبارت ساده‌تر فهم و ارائه فلسفه مهدویت و سه‌گانه غیبت ،انتظار و ظهور و ارتباط این اجزا با هم در نگاه تاریخی و اجتماعی شیعه ، بدون بازنگری به تطور تاریخی این اندیشه ، از همان جایی که شروع شده امکان پذیر نیست.
 
بر خلاف آنچه مشهور است، باید غیبت صغری و عدم دسترسی مستقیم جامعه به امام معصوم را مربوط به دوران امام دهم دانست.
 
در سال سیزدهم امامت ایشان، دستور تبعید آن حضرت از مدینه به عراق صادر شد و این مهاجرت اجباری که شامل حبس و حصر و شکنجه و آزار روحی و جسمی شدید هم می‌شد تا بیست سال ادامه یافت و در دوره‌ی شش ساله امامت فرزند نازنین شان نیز امتداد پیدا کرد.
 
یحیی ابن هرثمه یکی از مزدوران متوکل عباسی به همراه سیصد نظامی امام را تحت الحفظ به مقر حکومت آورد و این در حالی است،که به گزارش خود هرثمه محبین #امام_هادی و مردم مدینه در قبال این رفتار تهدیدآمیز حاکم عباسی به نحو شگفت‌آوری گریه و زاری کردند.
 
البته این گریه‌های محبت آمیز آن قدری نبود که سایه تهدید از سر فرزندان پیامبر رفع شود .
 
امام به عراق آورده شد و در بیست و چند سال باقی مانده عمر شریف تحت شدیدترین بازجویی‌ها بود اما باز جامعه حتی در دوران تزلزل خلفای بعد از متوکل نمی‌توانست(یا همت جدی نداشت) که امام معصوم از این وضعیت بغرنج خلاص شود.
 
در این شرایط مسئله غیبت امام هم به عنوان مصلحت و هم به عنوان تدبیر امری است که باید مورد اجرا قرار می‌گرفت.
 
یعنی در ورای حکمت الهی امر غیبت  ،همانگونه که عاشورا در عرصه زمینی اش،دلایل اجتماعی و سیاسی قابل تحلیل خودش را دارد؛ غیبت امام به عنوان امری اجتماعی از همین دوران، قابل بحث و توجیه است.
 
این مبنای تحلیلی در بستر گزارش‌های تاریخی نشانه‌های خاص خودش را دارد.از جمله اینکه در دوران امامت حضرت هادی، حتی برخی زمان‌هایی که امام در منزل یا جای دیگری امکان دیدار با شیعیان و اولیاء خودشان را داشتند ؛امام از پشت پرده با آنان سخن می‌گفت.
 
نمونه‌های دیگری از ارجاعات آن امام به وکلا و سازمان فقاهت نشان می‌دهد که حضرت جامعه را با وضعیت جدید،پیش از تحقق تولد موعود ،آماده‌ی این وضعیت می‌کنند.
 
از نظر دیگر، امامین عسکریین در جامعه‌ای که بود و نبود امام ،بجز برای ظلمه که جایگاه  ایشان را گویی بهتر از دوستان‌ می‌شناسند ،برای عموم جامعه آن چنان مهم نیست،ترجیح می‌دهند که در پرده غیبت باشند.
 
این پرده راز بیش از آن که به امر تقیه مربوط باشد، مرتبط به فهم و پذیرش جامعه است.
 
بنابراین امام نه تنها از دست دژخیم در شرایط نامناسبی قرار دارد بلکه به اشاره زیارتنامه‌های امام زمان(عج) وحید و طرید است.
 
تنها و طرد شده از دست محبینی که برای جایگاه امامت فقط گریه می‌کند و نهایتا امام را در جایگاه یک فقیه که حلال و حرام را به ایشان می نمایاند و او را از جهنم نجات می‌دهد ،تنزل می‌دهد.
 
اینجاست که امام، با ارجاع شیعه به فقیه عالم به او می‌فهماند،کار استخراج دین برای عمل و مخارج شرعی را انسان با تقوای غیرمعصوم نیز می‌تواند انجام دهد.بنابراین از خود بپرسید شان و منزلت امام در جریان هستی چیست؟
 
تکمله استدلال‌های این مجال، نگره‌ای است که امام هادی به موسی‌ابن خزرج در جریان آموزش زیارت جامعه کبیره آموخته‌اند که به وضوح نشان می‌دهد،جایگاه ولایت الهی که بعد از پیامبر با خلافت و سلطنت و نهایتا مرجعیت فقهی و مفاهیم مشابه تعویض و تعدیل شد،چرا باید به پستوی ابر غیبت برود؟ و رمز ۳۱۳ فردی که برای ظهور لازم هستند.شکل گیری یک گروه از محب،شیعه و حتی فدایی نیست (که در تاریخ از این بزرگان و اولیا کم نبوده اند) بلکه کنایه از لزوم وجود انسان‌هایی است که چون هارون مکی و بالاتر از او حق امامت را  اولا بدانند و ثانیا ادا کنند.
 
صاحب نظرانی که تئوری "ظهور اختیاری" را در دکترین مهدویت مطرح کرده‌اند ،ظهور را یک فرآیند شامل از تفویض الهی به امام معصوم  و اراده‌ی عمومی از طریق تکامل اجتماعی توصیف کرده‌اند و دقیقا برابر همین تفسیر می‌توان با تحلیل اینچنینی غیبت خارج از یک برداشت جبرگرایانه و محاسبات غریبه و جفری و نشانه‌گرایانه برای تحقق ظهور به نگرشی دست یافت که انتظار را یک فعل توصیف می‌کند و نه یک حالت قلبی.
 
که اگر انتظار بعنوان یک میل درونی موضوعیت داشت، نه عاشورا اتفاق می‌افتاد و نه یوسفان مصر امامت مختارانه تن به چاه غیبت می‌سپردند.
 
بنابراین مسئله ظهور باید از همان جایی پیگیری شود که غیبت از همان جا آغاز شد.
جامعه و آگاهی و عمل آن.
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
دوستار تابناک
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۱ - ۱۳۹۸/۱۲/۰۸
واقعاً فیض بردم از مطالعه این متن روشنگر
باقلمی شیوا و ساده و تحلیلی کارشناسانه ومختصر ومفید و انشالله تاثیر گذار.


ممنون وسپاس ازجناب دهنادی و تابناک
گزارش خطا