در گوشهای از پیاده رو، روی یک صندلی فلزی نشسته بود و جلوی او میز بزرگی قرار داشت که پارچه ساتن قرمز رنگی روی آن پهن شده بود. روی آن تا چشم کار میکرد مملوء از وسایل تزیینی، عروسک، جعبه و حتی خوراکیهایی به رنگ قرمز بود که هر یک از آنها با ربانها و کاغذهای باریک زرق و برق دارتزیینی توجه هر عابری را به سوی خود جلب میکرد به طوری که اطراف میز پر از دختران و پسران نوجوان و جوانی بود که یا در حال چانه زدن بر سر قیمتها بودند و یا برای خرید خود از سلیقه یکدیگر میپرسیدند.
پسران نوجوان در اطراف میز آنقدر کم سن و سال بودند که پشت لبشان هنوز سبز نشده بود و از رفتارهای کودکانه برخی از دختران که بر سر انتخاب یکی از عروسکهای مشترک خود دعوا میکردند هم میشد به سن و سال پایینشان پی برد.
در میان جمعیت نوجوان و جوانان حاضر در اطراف میز که برای انتخاب و خریدهای خود صف کشیده بودند زن و مردهای بچه بغل هم دیده میشد که دست پُر با کیسه و جعبههای کادو در سرمای زمستانی به راه خود ادامه میدادند.
روی میز مملوء از قابهای مختلفی بود که نظر هر بینندهای از کوچک و بزرگ تا پیر و جوان را به سوی خود جلب میکرد به طوری که مردی با گذشت بیش از پنج دهه از عمر خود برای خالی نماندن عریضه شاخه گل رز قرمزی را به همسرش که جوانتر از او به نظر میرسید تقدیم کرد و با لبخندی به راه خود ادامه دادند.
از شیشههای مربایی با قلبهای قرمز رنگ تزیین شده که ریسههای چراغهایی طلایی داخل آن، رنگ و لعاب بیشتری به آنها بخشیده بود تا شیشههایی شبیه به شیشههای آمپولهای پنی سیلین با شکلاتهای سنگی قرمز رنگ، بخشی از جلوههای ویژه این میز ولنتاینی بودند و کافی بود کمی چشم بچرخانی تا گلهای رز قرمزرنگ تک شاخه و چند شاخه در گلدانهای شیشهای کمر باریک و جعبههای موزیکال با طرحهای قلب و عروسکهایی که به تدی معروف و در اندازههای مختلف بودند را ببینی.
در قسمت چپ میز، قوطیهای نوشیدنی سیاه رنگی چیده شده بود که روی آن جمله Happy Wallentain’s day (روز ولنتاین مبارک) نوشته و اطراف آن با قلبهای زیادی تزیین شده بود. در بالای میز هم جعبههایی به شکل قلب که درون آنها رزهای قرمز رنگی چیده شده بود قرار داشت که وجود همه آنها انتخاب را برای مشتریان سختتر میکرد.
راهی شدم و هنوز چند قدم جلوتر نرفته بودم که گروهی از دختران و پسران جوانِ نشسته دور یک میز قهوهای رنگ را دیدم که نوشیدنیهای داغ گذاشته شده در جلوی آنها نشان میداد مشتریان کافهای در همسایگی همان میز ولنتاین هستند و دوربینهای عکاسی و تخته شاسیهای آنها حاکی از آن بود که دستی در هنر دارند. به سمت آنها رفتم و پس از کسب اجازه، با اشاره به میز ولنتاین، از آنها پرسیدم که «آیا برنامه خاصی برای این روز دارند یا خیر؟!» که دو نفر از آنها پاسخ داد هیچ برنامهای برای این روز ندارند و از لبخندهای سه نفر دیگر و سرتکان دادنشان که نشان از تایید کردن بود متوجه شدم در تدارک هدیه خریدن برای این روز هستند.
همین موضوع باعث شد که نظر آنها درمورد جشن ولنتاین را با پاسخشان به این پرسش بدانم که « دلیل علاقه اغلب نوجوانان و جوانان کشور به برگزاری جشن غربی ولنتاین و هدیه دادن و خریدن در این روز چیست؟»
شادیِ ۲۱ ساله اولین فردی بود که پاسخ داد:«نمیشه مُنکر محبوبیت ولنتاین بین جوونا شد و دلیلشم علاقه عجیبیه که نسل جدید به فرهنگ غرب داره. اونا خیلی به برگزاری جشنها وُ مناسبتاشون اهمیت میدنو تبلیغاتم میکنن. الانم که انقد جوونا توی فضای مجازی میچرخن که نه تنها جوونای کشور ما بلکه جوونای کشورای دیگهای هم که ولنتاین برای خودشون نیست هم به گرفتن این جشن و هدیه هاش ترغیب میشن.»
وصال هم که پسری ۲۳ ساله بود گفت:«قبول داشته باشین زرق و برق و شادی توی جشنهای غربی خیلی بیشتره. ما به جز چارشنبه سوری و عید نوروز مگه جشن دیگهای اَم داریم؟! نمیدونما، امّا این دوتا جشن تنها جشنایی هستن که بین مردم جا افتادنو محبوبن.» در این حال دوستانش حرف او را قطع کردند و ناگهان گفتند: البته جشن ایرانی داریم، امّا برگزار نمیشه که وصال رو به دوستانش کرد و گفت: اگه داشته باشیمم انقد اسمشونو نشنیدیم که حتی بضیاشونو نمیتونیم درست تلفظ کنیم. خودِ من اصن چند وقتیه اسمی مثه سپندارمذگان میشنوم. وقتی جشنای اینطوری توی تقویم کشورم نمیبینم و رسانهها هم درمورد این دست جشنا حرفی نمیزنن از کجا باید بدونم همچین جشنایی هم داریم؟!
سحر هم یکی دیگر از افرادی بود که در این گفتگو شرکت کرد و گفت: فرهنگ سازی تو کشور ما از ریشه مشکل داره. الان شما از بچّههای دهه ۹۰-۸۰ای درمورد مناسبتا وُ جشنای غربی بپرسین خیلیاشون تاریخ دقیق جشنو برنامههای غربی رو اونم به صورت میلادی بهتون میگن و حتی درمورد عید نوروز خودمون میگن فقط تعطیلاتو سفراشو دوس دارن وگرنه کریسمس خیلی قشنگتر و جذاب تره.
الناز که ۲۳ سال داشت در ادامه صحبتهای دوستانش گفت: من فقط اینو میدونم که ولنتالینو جایگزینی روز سپندارمذگان برای اون، حکایتِ سهراب کشته شده وُ نوشداروشم مثه واکسن تاریخ گذشته است.
امیر کیان هم که روزهای پایانی ۲۴ سالگی خود را سپری میکرد و پختگی کلام و رفتارش موردتایید و تحسین دوستان هم گروهی اش بود در پاسخ گفت: مشکلِ اغلب جوونای هم سنو سال ما اینه که از خیلی جشنا وُ مراسما وُ حتی رفتارا وُ لباسای غربیا الگو برداری میکنیم و توی رفتار و زندگیمونم کاملا مشخصه و دلیلشم ضعف اطلاعاتی و فرهنگ سازیمونه وگرنه با یه جستجوی ساده هم میتونیم بفهمیم که تموم اینا مصرف گراییه. نمونه ش همین ولنتاینو و کادوهاشه. هرساله چقد برای همین کادوهای ولنتاینی هزینه میشه؟! امّا همین آدمای ولنتاین پرست برای مراسمای ایرانی – اسلامی مون تز روشنفکری و محروم پرستی میدن که چرا مثلا اینقد هزینه نذری و... میشه؟! در حالی که خودشون حاضرن فقط یه بخشی از همین هزینه هاشونو وقف محرومین کنن؟!
پس از آن، به راه خود ادامه دادم که گلبرگهای رزهای قرمز زیر پای عابران مرا به یاد حرفهای امیر کیان انداخت.
ولنتاین یکی از جشنهای قرضی و وارداتی ست که در سالهای اخیر، به لطف وجود شبکههای مجازی، در میان برخی از نوجوانان و جوانان کشور محبوبیت بسیاری پیدا کرده است به طوری که هر ساله هزینههای گزافی برای آن صرف میشود تا با کمک به ورود و گسترش هرچه بیشتر آن در کشورهایی همچون ایران، مصرف گرایی و صفات رذیلهای همچون چشم و هم چشمی را نه تنها در میان جوانان بلکه در میان خانوادهها ترویج دهند.
نکته حائز اهمیت این است که اگرچه ولنتاین محبوب دل عدهای است، اما هستند جوانانی که در روزهای گذشته با به اشتراک گذاشتن هشتگهایی همچون غرب زده نباشیم، از نفوذ این جشن به عنوان تهاجم فرهنگی در کشور و بزرگ جلوه دادن آن از سوی برخی از افراد، ابراز ناراحتی و نگرانی کردند چرا که همچون اغلب کارشناسان اجتماعی و فرهنگی معتقد هستند سپندارمذگان یا روز عشق به عنوان جشنی کاملا ایرانی باید در تقویم کشور قرار گیرد و مردم به جای ولنتاین، این روز را زنده کنند و دلیل آنها هم این است اگرچه این جشن غربی با فرهنگ و هویت ایرانی – اسلامی مغایرت دارد، امّا جای خود را در دل عدهای جوانان باز کرده است و مسئولان باید با ایجاد بسترهای مناسب برای امکانات و شادی، نوجوانان و جوانان را با جشنها و فرهنگ اصیل ایرانی آشتی دهند.
زمستان چهار سال پیش بود که خبری با مضمون ممنوعیت برگزاری ولنتاین از سوی نیروی انتظامی کشور با هدف مقابله با ترویج فرهنگ غربی منتشر شد که در بخشنامه آن نوشته بود: «واحدهای صنفی به هیچ عنوان حق تبلیغ و عرضه اجناس با نام و علایم ولنتاین را ندارند و تجمع دختران و پسران و اهدای نمادهایی، چون عروسک، گل، شکلات و... نباید در واحد صنفی به وجود بیاید در غیر این صورت عواقب ناشی از آن به عهده شخص و واحد صنفی است.»
در آن زمان، برخی از مسئولان وقت با این اقدام مخالفت و این ممنوعیت را بی تاثیر عنوان کردند به طوری که محمد مهدی پور فاطمی، عضو کمیسیون اجتماعی وقت اظهار کرد: باید بپذیریم وقتی نتوانسته ایم قدمی برای هویت بخشی به جوانان و نوجوانان برداریم و هویت و فرهنگ ایرانی را به آنان بشناسانیم، جذب آنها به فرهنگ غربی امری طبیعی است.
بدنبال آن، یکی از اعضای شورای مرکزی انسان شناسی و فرهنگ و استادیار انسان شناسی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی هم مبارزه پلیس و فشار رسمی برای ممانعت از برگزاری جشن ولنتاین را بی فایده دانست و تاکید کرد: این اقدام نه تنها باعث حذف این آیین و رسم جدید نمیشود بلکه در نهایت موجب گسترش و توسعه آن میشود.
حال، با وجود این که روابط عمومی دادستانی قم هم از برخورد قرارگاه کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی دادسرای این شهر از برخورد با مروجین و عرضه کنندگان نمادهای «ضد فرهنگی همچون ولنتاین» خبر داد. به طوری که پلمپ یک تا شش ماهه واحدهای صنفی متخلف در دستور کار مسئولان مربوطه قرار گرفته است، امّا با این وجود در سطح شهر به وفور شاهد عرضه و فروش محصولات ولنتاینی هستیم.
با تمام موافقت و مخالفتهای موجود برای برگزاری ولنتاین، باید دید اقدامات ارگانهای ذیربط ومسئولان مربوطه در تمامی این سالها تا چه حد توانسته است از برگزاری جشن غربی ولنتاین ممانعت کند؟! چرا که هرساله بیش از پیش شاهد عرضه و فروش محصولات ولنتاینی در سطح کشور هستیم و برخوردها نه تنها سدی در برابر این تهاجم فرهنگی نبوده و نیست بلکه جوانان را برای برگزاری چنین جشنهای غربی تشنه تر کرده و میکند. از این رو، این آیینهای وارداتی هشداری برای متولیان فرهنگی و اجتماعی کشور است که هرچه زودتر از خواب غفلت بیدار شوند.
امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس درمورد علت گرایش برخی از نوجوانان و جوانان به برگزاری جشن ولنتاین اظهار کرد: وقتی درون جوانان از میراث فرهنگی و عیدها و جشنهای ملی و تاریخی خالی شود و به آنها شادی داده نشود در نتیجه نسبت به جشنهای میهنی آگاه نمیشوند و به دلیل نیاز به داشتن و برگزاری این جشنها به سمت فرهنگها و جشنهای غربی میروند و به آنها علاقه مند میشوند.
وی گفت: ما از دوران باستان، جشنهای بسیاری با هویت ایرانی تحت عنوان سور داشته ایم که هریک بدست فراموشی سپرده شده اند در نتیجه نبود شادی و نشاط باعث میشود که جوان بدنبال جشنهایی برود که رسانههای بیگانه به تبلیغ و توصیه آن میپردازند.
این جامعه شناس، نقش فضای مجازی در تبلیغ این جشنها را بسیار موثر دانست و افزود: وقتی درون جوان خالی شود و شادی و نشاط نداشته باشد به سمت تبلیغات مجازی میرود که برای جشنها و سنتهای غربی صورت میگیرد. این در حالی است که کشورهایی مثل چین و ژاپن با فراهم کردن بستر شادی و تفریح برای جوانان و حفظ ارزشهای ملی اجازه نفوذ فرهنگ بیگانه به کشور خود را نمیدهند.
حجت الاسلام والمسلمین خلیلی،، در رابطه با فرهنگ و نفوذ جشنهای غربی، چون ولنتاین در کشور اظهار کرد: از نظر علوم ارتباطات، فرهنگ به داشتههای حال حاضر هر ملتی میگویند که برگرفته از چند مولفه است. یکی از آن ها، تجربه است که شامل تجربههای قومی، اقلیمی، محیطی و غذایی میشود. دیگری مذهب است که درون آن منطقه جغرافیایی حاکم است. ایدئولوژی و اندیشههای حاکم از دیگر موارد است و آخرین مورد، تاثیر فرهنگهای دولتها و مناطق نزدیک به آن مملکت است که تمامی این ها، فرهنگ و داشتههای کنونی را تشکیل میدهند.
وی گفت: اگر کارگزار و شخصیتها و نخبههای فرهنگی و اجتماعی به کارشناسی کردن و مهندسی فرهنگی و اجتماعی این موارد نپردازند نه تنها باعث سرگردانی جوان بلکه موجب نفوذ فرهنگها و جشنهای غربی مثل ولنتاین در کشور میشوند.
این کارشناس مذهبی، نقش رسانه را بسیار حائز اهمیت دانست و افزود: آقای جوادی میگویند که اگر در آخر زمان پیامبری مبعوث میشد بدون شک یکی از معجزات او سینما بود. از اینرو، رسانه در طول تاریخ، تاثیر گذارترین ابزار برای تخریب و توسعه و هدایت و فریب بوده است.
حجت الاسلام والمسلمین خلیلی بیان کرد: رسانه دست مستعمرین است. مارکس میگوید جهان درگیر دو گروه استعمارگران و استعمارشدهها است و بخش عظیمی از انقلابهای اجتماعی و صنعتی هم حاصل این دو گروه بوده اند. به این دلیل که پول و قدرت در دست غرب است. آنها به جوان ما تغذیه میدهند که چه چیز را دنبال کند و چگونه عمل کند. حتی در تغییر ذائقه و ایدئولوژی او هم نقش موثری ایفا میکنند.
وی با مطرح کردن پرسشهایی ادامه داد: ما که قصد هدایت جوان امروزی به سمت فرهنگهای اصیل ایرانی و اسلامی خود را داریم, آیا داشتهای هم داریم؟! آیا نخبههای اجتماعی و فرهنگی ما کوتاهی نکرده اند؟! و آیا جشن و شکل صحیح و غیر صحیح آن را برای جوان تعریف کرده ایم؟! آیا هدف از خلقت شادی ست یا اغناء؟!
این کارشناس مذهبی با بیان قصور برخی از نخبهها و مسئولان اجتماعی و فرهنگی کشور تصریح کرد: نخبهها و مسئولان اجتماعی و فرهنگی ما در این خصوص کوتاهی کرده اند. راه حل چیست؟! راه حل این است که باید بین آیینهای سنتی و امروزی تفکیک قائل شد. یعنی سنتهای زیبا و خوب را گلچین و حفظ کرد و برای آنها تبلیغاتی انجام داد. در مقابل، به ترویج آیین و سنتهای زیبای امروزی هم پرداخت همان طور که شهید مرتضی آوینی گفتند: سینما آورده غرب است که در بهترین حالت باید از این آورده غربی نتیجه مطلوب خود را بدست آوریم.
وی خاطرنشان کرد: چه بخواهیم و چه نخواهیم با توسعه رسانه و شبکههای اجتماعی در جهان، نمیتوانیم مانع جوان از شناخت جشنهای غربی شویم پس به جای آن باید تلاش کنیم که به تبیین جشن و آیینهای داخلی و غربی بپردازیم و برای جوانان الگوسازی فرهنگی و رفتاری کنیم.
حجت الاسلام والمسلیمن خلیلی گفت: باید برای جوان مفهوم عشق را توضیح داد. امام صادق (ع) میفرمایند دین ما چیزی جز محبت (عشق) نیست. باید به جوان گفت عشق، شادی و نشاط دارای چه مفاهیم و مصادیقی است.
این کارشناس مذهبی با اشاره به جشنهای کهن ایرانی خاطرنشان کرد: جشنهای دو هزار و پانصد ساله کشور ما در کتابها در حال خاک خوردن است، زیرا آنها را در اجتماع خود پیاده سازی نکرده ایم به همین خاطر برخی از جوانان نسبت به جشنها و فرهنگهای غربی حریصتر میشوند پس بدلیل داشتن مشکلات ساختاری باید درصدد برطرف کردن آنها برآییم.
منبع باشگاه خبرنگاران جوان