آمریکا بامداد جمعه ۱۳ دی ماه بزرگترین حماقت را مرتکب شد. ترور
سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، معاون الحشد العشبی عراق باعث شد تا تمام سیاستهای آمریکا در منطقه با تهدید بزرگی مواجه شود. مقام معظم رهبری بلافاصله پس از این جنایت وعده «انتقام سخت» دادند. تنها ۵ روز کافی بود تا این وعده عملیاتی شود.
بامداد چهارشنبه در همان ساعتی که سردار سلیمانی به شهادت رسید
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انتقام سخت را آغاز کرد. طبق اعلام رسانههای خارجی، پایگاههای آمریکایی در برابر بارانی از موشک قرار گفتند. سامانههای دفاعی نیز در این حمله موفق به رهگیری هیچ موشکی نبودند و پایگاه عین الاسد آمریکا به صورت کامل موشک باران شد.
پایگاه
عین الاسد در استان الانبار عراق به عنوان بزرگترین و مجهزترین پایگاه آمریکا هدف عملیات موشکی ایران قرار گرفت. این پایگاه ستون فقرات نیروهای زمینی آمریکا در منطقه است. امنیت این پایگاه به گونهای بوده که ترامپ و مایک پنس، معاون رئیس جمهور آمریکا در سفرهایی که به عراق داشتند به این پایگاه وارد شدند. این حمله فصل جدیدی از معادلات قدرت را در منطقه آغاز کرد. در این میان کشورهای عربی عضو محور ارتجاع بزرگترین بازندگان این معادله قدرت خواهند بود که دیگر توان و جرات توطئهپردازی علیه ایران را نخواهند داشت. در ادامه تنهایی ارتجاع عرب در برابر قدرت ایران را بررسی میکنیم.
۱. عملیاتی که معادله قدرت را تغییر داد
رسانههای بینالمللی حمله ایران به پایگاه آمریکایی عین الاسد را نشاندهنده ابرقدرتی ایران در عرصه موشکی اعلام کردند. «سرکیس ابو زید» مفسر سیاسى مقیم بیروت، در گفتگو با المیادین اعلام کرد: «کسى گمان نمى کرد که مى توان به پایگاهى که ارتش آمریکا در آنجاست، حمله کرد. چه کسى جرأت مى کرد! افسانه برترى فنى/نظامى آمریکا همیشه مطرح مى شد. حمله موشکى از ایران این دیوار محال را شکست.»
«هری کیزیانس» مدیر مطالعات دفاعی اندیشکده آمریکایی «مرکز منافع ملی» نیز در مصاحبه با شبکه «سیانبیسی» با اشاره به حمله بامداد چهارشنبه ایران به مواضع آمریکا در عراق، ایران را «ابرقدرت موشکی» خواند. کیزیانس تصریح کرد: «اگر آمریکا تلاش میکرد که جلوی یک حمله موشک بالستیک ایرانیها را بگیرد (شاید میتوانست)، اما ما نمیتوانیم جلوی همه موشکهای ایران را بگیریم حتی اگر تک تک پدافند دفاع موشک بالستیکی که در جهان داریم را به خاورمیانه بیاوریم، قادر نخواهیم بود که جلوی ایرانیها را بگیریم».
بیشتر بخوانید:
واکنشهای بینالمللی به عملیات موفق ایران بسیار زیاد است. نقطه مشترک بیشتر این واکنشها این است که فصل جدیدی در منطقه آغاز شده که ایران به عنوان تنها قدرت تعیین کننده کنشگری خواهد کرد.
۲. پایان رویای ناتوی عربی
مقامهای آمریکایی و کشورهای عربی در چند سال گذشته برای مقابله با ایران به دنبال تشکیل پیمانی معروف به ناتوی عربی بودند. خبرگزاری رویترز از قول چند منبع نوشت که هدف کاخ سفید از تشکیل چنین ائتلافی، همکاریهای عمیقتر بین این کشورها در زمینه دفاع موشکی، آموزش نظامی، مبارزه با تروریسم و دیگر مسائل مانند تقویت روابط اقتصادی و دیپلماتیک این کشورهاست. نام اولیهای که به این ائتلاف داده شده، مسا، مخفف عبارت «ائتلاف راهبردی خاورمیانه» است.
سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید در این مورد ادعا کرد «مسا مانند یک خاکریز در مقابل تجاوز، تروریسم و افراطگرایی از طرف ایران خواهد بود و به خاورمیانه ثبات میآورد.» یک منبع مطلع به رویترز گفت که ایجاد سپر دفاع ضدموشکی آمریکا در این منطقه، یکی از اهداف اصلی این ائتلاف خواهد بود. گمانهزنیها درباره چنین برنامهای بین آمریکا و متحدان عربیاش در منطقه سالهاست که مطرح بوده است.
روزنامه ایندیپندنت در مطلبی اعلام کرده که طرح ناتوی عربی را مصر در سال ٢٠١٥ مطرح کرد، طبق این طرح قرار بود که ٤٠ هزار سرباز از مصر، اردن، عربستان، امارات، مراکش و سودان گردهم آیند، اما این طرح به دلیل مشکلات داخلی عقیم ماند. روزنامه وال استریت ژورنال نیز در گزارشی اعلام کرده که هدف ترامپ در خاورمیانه تشکیل یک پیمان سیاسی-نظامی است و این پیمان شامل عربستان، امارات، مصر و اردن خواهد بود. طبق این گزارش، ترامپ این امر را در ٢١ مه ٢٠١٧ در اجلاس ریاض که رهبران ٤٣ کشور اسلامی در آن شرکت کردند بیان کرد.
روزنامه واشنگتن پست هم در گزارشی ادعا کرد تشکیل ناتوی عربی برای مقابله با ایران شبیه به رژیم صدام در زمان ریگان خواهد بود. بر این اساس، موضوع ثابتی که در طول سفر دونالد ترامپ به خاورمیانه در سال ۹۶ مورد بررسی قرار گرفت «تهدید از سوی ایران» نامیده شده بود. در واقع محور سفر ترامپ به عربستان سعودی در سال ۹۶ معامله ۱۱۰ میلیارد دلار اسلحه با پادشاه عربستان بود که رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا این معامله را کمک به عربستان سعودی در برابر نفوذ و تهدیدات مرتبط با ایران توصیف کرد. اما عملیات موشکی ایران علیه آمریکا مهر پایانی بر ناتوی عربی بود. چرا که آمریکا نشان داد قادر به واکنش در برابر حملات ایران نخواهد بود و تشکیل ناتوی عربی نیز نمیتواند مشکلی را حل کند؛ بنابراین اولین تاثیر و پیامد مهم عملیات موفق موشکی مرگ ائتلافهای ضد ایرانی مانند ناتوی عربی خواهد بود.
۳. تحقق یک پیشبینی
کشورهای محور ارتجاع عرب به ویژه سه کشور عربستان، بحرین و امارات در شورای همکاری خلیج فارس محوری تندرو را علیه ایران تشکیل دادهاند. با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ این محور فرصت بیشتری برای فعالیتهای ضد ایرانی خود پیدا کرد. البته تغییر مناسبات قدرت در عربستان سرآغاز این نوع کنشگری بود. عربستان در دوران ملک عبدالله، پادشاه سابق در عرصه منطقهای سیاست «محافظه کارانه تدافعی» را در پیش گرفته بود و سعی داشت به دلیل محدودیتهایی که دارد چندان به ماجراجویی در عرصه منطقهای نپردازد. اما با شروع دوران آل سلمان این محافظهکاری تدافعی پایان یافت و «محافظه کاری تهاجمی» به عنوان محور اصلی سیاست خارجی عربستان مطرح شد.
در این مسیر محمد بن سلمان، به عنوان ولیعهد اقدام به خرید سلاحهای مختلف از آمریکا کرد و به مقابله با ایران پرداخت. حتی وی روابط با ایران را قطع و سعی داشت تا ایران را در نوعی از انزوا قرار دهد. اما تنها چند ریزکشور از عربستان تبعیت کردند. بن سلمان به ترامپ امید زیادی داشت تا بتواند با ایران مقابله کند. به همین دلیل وی مجموعهای از ماجراجوییها در یمن، سوریه، عراق و لبنان به راه انداخت. اما در تمام این ماجراجوییها شکست خورد. نکته جالب نیز این بود که در تمام این پروندهها ترامپ هیچ کمکی به عربستان نکرد. بحرین و امارات نیز به همین سرنوشت دچار شدند.
ماجراجوییهای بن سلمان باعث شد تا مقام معظم رهبری در سال ۹۴ و پس از آغاز جنگ یمن به عربستان هشدار دهد: «ما با سعودیها در مسائل گوناگون سیاسی اختلافات متعددی داریم، اما همیشه میگفتیم که آنها در سیاست خارجی متانت و وقار نشان میدهند، اما چند جوان بیتجربه امور آن کشور را در دست گرفته و دارند جنبه توحش را بر جنبه متانت و ظاهرسازی غلبه میدهند، که این کار قطعاً به ضررشان تمام خواهد شد.» گذشتِ زمان این پیشبینی و هشدار مقام معظم رهبری را ثابت کرد و اکنون ارتجاع عرب در تمام پروندهها شکست خورده اند.
۴. آمریکا امید اصلی ارتجاع عرب در برابر ایران
کشورهای عربی به دلیل ضعفهای اساسی به ویژه در حوزه تسلیحات به دنبال آن بودند تا با خریدهای نجومی بتوانند خود را در برابر ایران ایمن کنند. در این مسیر آمریکا به عنوان تنها امید ارتجاع عرب مطرح بود. دونالد ترامپ و سایر روسای جمهور آمریکا با پررنگ کردن پروژه ایرانهراسی سعی داشتند تا سلاح بیشتری به کشورهای عربی بفروشند. «مرکز تحقیقات صلح استکهلم» فهرستی را از ۴۰ کشور بزرگ واردکننده سلاح در جهان از ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ منتشر کرد. در این فهرست نام ۱۰ کشور عربی وجود دارد که به تنهایی ۳۱ درصد واردات سلاح جهان را در اختیار دارند. در این فهرست جهانی، عربستان به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای برهمزننده ثبات منطقه و آغازگر کشتار ملت مظلوم یمن، ۱۰ درصد واردات سلاح جهان را در اختیار دارد. میزان واردات این کشور از ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷، ۲۲۵ درصد افزایش داشته است.
روزنامه گاردین چاپ انگلیس نیز نوشت که عربستان به دلیل جنگ علیه یمن در سال ۲۰۱۴ میلادی حدود ۷۰ میلیارد دلار صرف خرید سلاح کرده که این میزان حدود ۹ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور است. بر اساس این گزارش از زمان آغاز تجاوز عربستان علیه یمن در سال ۲۰۱۵ میلادی این کشور به بزرگترین وارد کننده اسلحه در دنیا تبدیل شده است. به نوشته گاردین آمریکا بزرگترین صادرکننده سلاح به عربستان به شمار میرود، به گونهای که از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ میلادی حدود ۷۰ درصد از بازار سلاح عربستان در اختیار آمریکا بوده است.
در واقع آمریکا با فروش سلاح به کشورهای عربی به آنها اطمینان داد که واشنگتن حافظ و ایمن این کشورها در برابر هرگونه تجاوز خارجی است. اما در چند ماه گذشته تمام این معادلات تغییر کرد و کشورهای عربی برای همیشه در برابر تهدیدها تنها ماندهاند.
۵. سه عملیاتی که ارتجاع عرب را ناامید کرد
ارتجاع عرب پس از سه عملیاتی که از سوی محور مقاومت در منطقه صورت گرفت به صورت کامل امید خود را به آمریکا از دست داد.
ساقط شدن پهپاد پیشرفته آمریکا: در نخستین ساعات بامداد پنجشنبه ۳۰ خرداد یک فروند پهپاد جاسوسی آمریکایی که در حال تعرض به حریم هوایی کشورمان بود، توسط پدافند نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سرنگون شد. روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد پهپاد جاسوسی «گلوبال هاوک» در ساعت ۱۴ دقیقه بامداد پنجشنبه از یکی از پایگاههای نیروهای آمریکایی در جنوب خلیج فارس با مختصات معلوم به هوا برخاسته و برخلاف قوانین هوانوردی کلیه تجهیزات مربوط به معرفی خود را خاموش نموده و در نهایت پنهانکاری، از تنگه هرمز به سمت چابهار ادامه مسیر میدهد.
در ابتدا مقامهای آمریکا تلاش در انکار ضمنی ماجرا داشتند و اعلام شد که هیچ هواپیمای آمریکایی در زمان مورد اشاره فعالیتی در حریم هوایی ایران نداشته است. اما با گذشت ساعاتی سرانجام مقامهای آمریکایی هدف قرار گرفتن پهپاد خود را به صورت رسمی تایید کردند. منابع دولتی در گفتگو با رسانهها اعلام کردند که پهپاد این کشور با موشک زمین به هوای ایران سرنگون شده است. پس از مدتی در بیانیهای رسمی ارتش آمریکا همزمان با تایید هدف قرار گرفتن پهپاد این کشور ادعا شد که پهپاد مورد اشاره در حال پرواز بر فراز آبهای بینالمللی بوده و وارد حریم ایران نشده است.
در مقابل ترامپ در توییتر بار دیگر فعال شد و در اولین واکنش توییتری خود به ماجرا نوشت: «ایران اشتباه بسیار بزرگی مرتکب شد.» خیلیها این توییت را به معنای احتمال واکنش سریع آمریکا قلمداد کردند. اما مدت کوتاهی پس از این توییت ترامپ در جریان دیدار با نخست وزیر کانادا ناگهان موضعگیری خود را تغییر داد. او در این نشست گفت: «این حادثه میتواند محصول یک اشتباه فردی بوده باشد.» او که همچنان بر اینکه ایران اشتباه کرده تاکید میکرد گفت: «آنها مرتکب یک اشتباه شدند، فکر میکنم یک ژنرال یا یک نفر بوده که مرتکب اشتباه شده است. خوشبختانه آن هواپیما غیرمسلح بود و سرنشینی نداشت. آن پهپاد به روشنی بر فراز آبهای بینالمللی بود.»
علاوه بر این، پس از برگزاری نشست کاخ سفید، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، اعلام کرد در نظر داشته تا در پاسخ به ساقط شدن پهپاد آمریکایی توسط ایران، به سه هدف در ایران حمله کند، اما به واسطه برآوردی که از کشته شدگان احتمالی به او ارائه شد، تصمیم گرفت این کار را انجام ندهد! ترامپ در توییتر خود نوشت: «آماده بودیم تا با زدن سه هدف تلافی کنیم، وقتی پرسیدم چند نفر کشته میشوند، یک ژنرال گفت ۱۵۰ نفر قربان، ١٠ دقیقه قبل از حمله متوقفش کردم.»
کشورهای عربی امیدوار بودند که آمریکا علیه ایران یک واکنش قاطع نشان دهد. اما ترامپ با مواضع متناقض خود نشان داد که مرد جنگ نبوده و از رویارویی با ایران در هراس است. کشورهای عربی پس از این ماجرا از ترامپ ناامید شدند. بلافاصله رفتار برخی از کشورها مانند امارات ملایمتر شد و سعی کرد علیه ایران مواضع تندی اتخاذ نکند. چرا که کشورهای عربی به این نتیجه رسیدند که ترامپ وقتی برای ساقطشدن پهپاد پیشرفته خود توسط ایران قادر به انجام کاری نیست قطعا برای کشورهای عربی خود را وادر به یک ماجراجویی با ایران نخواهد کرد.
حمله انصارالله به ستون فقرات عربستان: دومین عاملی که کشورهای عربی را قانع کرد که نباید به آمریکا امید داشته باشند در یمن اتفاق افتاد. حمله انصارالله یمن به دو پالایشگاه البقیق و الخریص در عربستان باعث شد تا بیش از نیمی از تولیدات نفتی عربستان متوقف شود و خسارت ۳۰ میلیارد دلاری به عربستان وارد شود. علاوه بر این، ناکارآمدی سامانههای دفاعی عربستان که از آمریکا خریده بود، نشان داد که عربستان هیچ امنیتی در برابر حملات انصارالله ندارد. این حمله بزرگترین شکست تاریخ عربستان در ۸ سال گذشته به شمار رفت. عربستان انتظار داشت تا ترامپ در برابر این حمله اقدامی قاطع انجام دهد، اما رئیسجمهور آمریکا تنها با چند توییت به آل سعود دلداری داد و عربستان را در برابر این حمله تنها گذاشت.
انتقام سخت ایران: ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس توسط آمریکا بار دیگر کشورهای عربی امیدوار کرد که ترامپ به دنبال واکنش قاطع علیه ایران است. البته این کشورها از ترسِ واکنش ایران به صورت محافظهکارانه با این مسئله برخورد کردند و حتی عربستان نمایندهای به آمریکا فرستاد تا کشورهای عربی را درگیر جنگ نکنند. کاملا مشخص بود که کشورهای عربی به ترامپ برای مقابله با ایران امیداور شده اند. اما عملیات موشکی ایران علیه بزرگترین پایگاه آمریکایی در عراق بار دیگر آنها را ناامید کرد. این عملیات که ضربه بزرگی به آمریکا بود و رسانهها از آن با عنوان مهمترین حمله رسمی به آمریکا پس از جنگ جهانی دوم یاد میکنند بدون هیچ واکنشی از سوی ترامپ تمام شد.
کشورهای عربی امیدوار بودند در واکنش به این عملیات، ترامپ در بیانیهای آغاز جنگ با ایران را اعلام کند. اما ترامپ در یک سخنرانی بسیار ضعیف که ۵۸ بار تپق زد، با لحنی لرزان اعلام کرد که به دنبال واکنش نظامی نخواهد بود. این سخنان ترامپ کشورهای عربی را برای همیشه ناامید کرد و نشان داد که اکنون دوران جدیدی در منطقه آغاز شده است.
نتیجه
عملیات موشکی ایران علیه پایگاه عین الاسد آمریکا در عراق علاوه بر اینکه ضربه مهمی به اقتدار ادعایی آمریکا در جهان زد و ایران را به عنوان یک ابرقدرت موشکی در جهان معرفی کرد، کشورهای عربی را نیز در برابر ایران تنها گذاشت. در واقع عدم واکنش قاطع ترامپ باعث شده تا کشورهای عربی جرات و توان اجرای هیچ توطئهای علیه ایران نداشته باشند. زمانی که ابرقدرت مورد نظر این کشورها یعنی آمریکا در برابر ایران شکست را پذیرا شده و قادر به واکنش نیست، کاملا مشخص است که کشورهای عربی که تمام موجودیت خود را وابسته به حمایتهای آمریکا میدانند، باید ماجراجوییهای منطقهای خود را پایان داده و به دنبال تنشزدایی با ایران باشند.
نکته مهم در این مورد به بیانیه سپاه پس از عملیات موشکی علیه آمریکا باز میگردد. در بند ۲ این بیانه آمده است: «به دولتهای متحد آمریکا که پایگاههای خود را در اختیار ارتش تروریستی این کشور قرار دادهاند اخطار داده میشود هر سرزمینی، به هر ترتیب مبدأ اقدامات خصمانه و تجاوزگرانه علیه جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد، هدف قرار خواهد گرفت.» باید پذیرفت در آینده کشورهای عربی به صورت دومینو وار به سمت محافظهکاری در منطقه پیش خواهند رفت و سیادت محور مقاومت را خواهند پذیرفت.
عربستان، امارات، بحرین و سایر کشورهای محور ارتجاع عرب دیگر توان و قدرتی برای تهدید کردن ایران ندارند. پیش از این نیز تنها به امید حمایتهای آمریکا اقدام به تهدیدات پوچ رسانهای میکردند. اکنون این حمایت از بین رفته و کشورهای عربی به دنبال نوعی از رفتار منطقهای خواهند بود که محور مقاومت و به ویژه ایران را عصبانی نکند. این همان وضعیتی است که رسانههای جهانی از آن با عنوان آغاز فصل جدید از معادلات قدرت نام میبرند.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان / کد خبر:
۷۲۰۳۲۵۴