۱- اگر بگویم در قرون جدید، همهی علوم_انسانی حتی نظریترین آن تجربههای زیسته غربی است؛ حرف گزافی نزدهایم. البته بخشی از این تجربه وهمی است و بخشی از آن واقعی! - چه بسا آنچه متفکر در وهم خود زیسته بر آنچه در واقعیات غلبه کند و او چیزهایی را در مقام فهم بیان کرده باشد که تصور میکرده-
۲- حلقهی اصلی بین علوم انسانی و تجربی، مفهوم توسعه است که از جنبههایی کاملا نظری و از نظرگاهی کاملا ملموس است و باز همینجاست که انسانها سعی میکنند جهان را به مدل خودشان بسازند و از ساختار در ساحت فکر و اندیشه به نظام در اوردگاه عمل برسند..
۳- به دور از دعوایی که در حوزه ارتباطات_توسعه از دیرباز میان طرفداران نوسازی و منتقدین آن وجود داشته گاهی در پیچهای تاریخی، تجاربی به وجود میآید که به نظریات و لفاظیها اجازه میدهد بدون پرده و پیرایههای وهم ساخته به تجربهی زیسته واقعی تبدیل شوند.
۴- بعد از شهادت سردارمجاهد ایرانی جامعه_ایرانی این شانس را داشت که فارغ از دیدگاههای رایجش دربارهی مفاهیمی چون آزادی ، جریان_آزاد_اطلاعات ، دموکراسی اقتصاد_آزاد که مهمترین شاخص آن عدم دخالت دولتها در بنگاههای اقتصادی و به ویژه رسانه های آزاد و مستقل است، اگر میخواست بفهمد که حکومت فاشیستی و ائیدولوژی مدارا و رواداری ناشی سکولاریسم سیاسی و پلورالیزم معرفتی، دقیقا چیست؟
۴- جامعهای که معمولا هرگونه تضییق رسانهها را در فیلتر و انسداد و کند کردن مسیر رسمی اطلاعات میدیده، تجربه کرد که چگونه در فضای مدرن خودش با پدیدهای مانند انهدام اطلاعات در رسانههای مستقل آمریکا روبرو ست.
۵- هژمونی سلطه جلوی دهان کسی را نمیگیرد. او گلوی افراد را فشار میدهد که هم نگوید و هم نیاندیشد.
انچه را که نمیخواهد دربارهی آن سخنی گفته شود را فقط از خروجی کنترل نمیکند بلکه از ورودیهای ادراکی شما، اطلاعات را دستکاری و فهمیدن را سلب میکند.
۶- جهان مدرن برای مبارزه با دگماتیسم به وجود آمد اما هیپنوتیزم او از مریدانش افراد بستهی ائیدولوژیک آفریده. اینقدر نافهم که میتوانند بر علیه دولتمرد نادانی مانند #ترامپ فحاشی کنند اما به نحو ناخودآگاه حرف او را تکرار کنند
۷- در جهان پساسردار واضحتر از قبل میتوان ناتوانی و توهمی بودن مفاهیمی چون:
رواداری
قانون
حقوقبشر
نظام بینالملل
سازمان_ملل
حقوق_بین_الملل
آزادی و....
را در آینه استکباری که جهان را کنترل میکند و عهده دار تنظیمات همهچیز هست، نگریست.
۸- ترور سردار سلیمانی صورت بندی جدید #غربزدگی و ابعاد آن است.
اگر مرحوم جلال آل احمد از گور برخیزد و ببیند امروز غربزده ها دیگر فقط مفتون فناوری غربی نیستند و گونه ای از انسانها متولد شدند که رسما به خاطر غرب به ماست سفید میگویند زغال و به زغال میگویند ، آسمان آبی! قطعا کتابی درباره پاتولوژیک شدن کانسر نظری غرب پرستی مسحوران رسانههای غرب و اربابانشان خواهد نوشت.
محمد صادق دهنادی