منزلتِ زنان در اسلام بالاتر از مردان است.
چرا که خدا مرد را به حکم قوامون على النساء نگهبان زنان قرار داده است.
خدا بر مرد واجب کرد که به رنج بدن برای معیشت زن کار کند و به جای او هنگام جنگ به ثمن جان بر شمشیر بشورد.
کتابهای آسمانی گزارش میدهند، خدا با زنانی، چون مادر موسی، به الهام
مثل مریم به وسیله ملائکه
و بالاتر از همه به فاطمه از طریق فرشتهی وحی جبرئیل
مانند انبیاء و بالاتر از آنها سخن گفت.
اما رسالت زن از نگاه حق این گونه نبود که در مقابل جهل و طاغوت به مصاف برود، چون اراده خدا این بود که حریر جواهر وجود زن همچنان در صدف آزرم بماند؛ مگر آن که چارهای جز تجلی نور حیا از میان گنجخانهی جمال حضرت حق نباشد.
بنابر این در گاه لازم صدای بیدارگر زنان الهی در گوش تاریخ به گوش رسید، مانند زمانی که یوسفِ پیامبر را در چاه سقیفهی دنیاپرستی و کینه ورزی دست بستند و صاحب صحیفه فاطمیه برای آگاهی و اتمام حجت با امتِ بازگشته از حق به رسالتی نود و پنج روزه مبعوث شد.
چه این که در همین روزهای به ظاهر کوتاه جهاد و صبر و اشک او مقامش را به مرحلهای ارتقا داد که هیچ نبی و وصیای بدان مقام نرسیده بود.
در تاریخ، عِدلِ و همسنگ رسالت زهرا علیها التحیه و الاکرام، امامت ۴۰ روزهی زینب کبری صلواتاللهعلیها در سال ۶۱ هجری است.
زمانی که امام حسین که درود خدا بر او باد- تن به ابتلای شهادت سپرده و زینالعابدین از چنگال فرعون در مدینِ سکوت خائفانه سکنا گزیده بود؛ این شاهدخت امیرمومنان است که هارون وار یک تنه در مقابل امت گوساله پرست میایستد، تا زمانی که امام حاضر امکان ظهور پیدا کند.
حضرت زینب یک پرستارِ اشک ریز دلسوخته در کربلا، کوفه و شام نیست؛ او رهبر قیام پیروزی است که با لباس فرسوده و دستان به زنجیر کشیده از فاتحان سرگشته و در هم شکستهاش سان دید.
در مقابل او لشگری از جهل رژه رفتند و ابنزیادها و یزیدها اظهار سرگشتگی و درماندگی کردند.
او به زنجیر بسته شده بود، اما به اعجاز امامت هر آن چه میبایست، انجام داد.
معجزه زینب آن بود که گوساله سامری را با دست بسته به آتش کشید.
او زهری که کوفیان به زخم فرق مبارک #امیرالمومنین زدند را به کام آنها برگرداند.
زینب، کاخ پندار یزیدیان از فرجام نبرد شصت سالهای که از بدر آغاز شده بود را از بنیان فرو پاشید.
دومین زهرا، نه فقط قصه عاشورا را به انجام رساند؛ بلکه بعد از هشتاد و پنج سال به وضوح برای امت مقایسه کرد که ابوسفیان چه میگفت و محمد (ص) چه میگوید!
تاریخ نشان داد که اگر ابوسفیان در فتح مکه توانست، پشت خانه تزویر پنهان گردد و اگر انبوهی از منافقین حامی وی برای بازگشت او و خاندانش به پادشاهی، ۳۰ سال توطئه کردند؛ این زینب بود که با فتح شام، او و تفکر الحادیاش را میان قصر سبز لات و منات دستگیر و برای همیشه از مسند عزت و نفاق پایین کشید.
پس
اسلام به قیام سیدالشهدا زنده ماند و قیام حسین به پایداری زینب...
دین اسلام ارث عاشوراء است و عاشورا میراث زینب...
هیچ امام و پیامبری نمیشناسیم که رسالتش جز به غدیر تکمیل شده باشد و غدیر همان آبریزگاهی است که از گودال قتلگاه پر میشد:
از خون حسین
و اشک زینب
از شور حسین
و شعور زینب
مردآفرین.
همان افتخار وجود
که فرشتگان حماسه او را در جام جهاننمای الهی دیدند و به آدم سجده کردند...