میثم لباف خانیکی ازجمله باستانشناسانی است که در رکاب پدر خود که یکی از باستانشناسان پیشکسوت ایران است و از دوران نوجوانی در محوطههای باستانی حضور داشت. میتوان گفت دوران کودکی و نوجوانی او در دشت و بیابان و میادین کاوشهای باستان شناسی به سر شد. البته خود او نیز درخصوص چرایی و چگونگی باستانشناس شدندش با خنده میگوید: ژن باستانشناسی داشتم و باستانشناس شدم.
او متولد ۱۳۶۱ است و تحصیلات آکادمیک خود را از سال ۱۳۷۹ شروع کرد اما به خاطر دارد که در دوران کودکی و نوجوانی به همراه پدر در محوطههای باستانی توس حاضر میشد و حتی میتوان گفت اولین بار در سال ۱۳۷۲ در سایۀ پدر، کلنگ بدست شد. نخستین کار جدی خود را در سال ۱۳۸۳ در شادیاخ نیشابور انجام داد و در ادامه نیز در محوطههای باستانی متعددی در خراسان کاوش داشت. او این روزها در بازه هور مشغول فعالیت است.
بررسی سازههای معماری دوران ساسانی، باستانشناسی اجتماعی، شناسایی سکونتگاههای دوره ساسانیان و بررسی دیوارهای دفاعی خراسان ازجمله پژوهشهایی است که خانیکی در کارنامه خود ثبت کرده است. در ادامه، گفتگوی ایلنا را با میثم لباف خانیکی میخوانید:
باتوجه به آنکه سالهاست در حوزه دورۀ ساسانی و روش زندگی ساسانیان تحقیق میکنید و مقالات متعددی در این خصوص دارید، از باورهای دینی پیش از اسلام برایمان بگویید.
باورهای دینی همیشه وجود داشته است. حداقل از دوره نوسنگی حدود ۱۰ هزار سال پیش، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد جوامع بشری دین و اعتقاد خاص خود را داشتهاند. در این میان ادیانی که همزمان با ورود آریاییها به ایران در پهنۀ فلات ایران و سرزمین های مجاور شناخته شدهاند، به صورت مشخص شناخته و مطالعه شدهاند. حتی کتیبههایی حاوی نام و نشان ایزدان آن دوران باقی مانده که مذهب آن دوران را برایمان مشخص میکند، کمااینکه برای نخستین بار در بخش غربی فلات ایران با نام میترا، ایزد عهد و پیمان، روبه رو میشویم. نخستین سند تاریخی که بر باور به این ایزد دلالت دارد، پیماننامهایاست که در حدود ۳۴۰۰ سال پیش مابین میتانیهاوهیتیها، از اقوام هندو اروپایی منعقد شده و در آن پادشاه هیتی به پادشاه میتانی که به او پناهنده شده بود، قول میدهد که وی را به تخت خود بازنشاند. نام میترا در کنار نام سلسلهای از ایزدان به عنوان گواه این پیمان آورده شده است. اشاره به نام ایزدان ایرانی در کتیبههای هخامنشی مربوط به حدود ۲۵۰۰ سال پیش نیز مکرر مشاهده میشود اما شواهد تاریخی که از اعتقاد به دین زرتشتی باقی مانده به دوره ساسانیان بازمیگردد. آنها مشخصا آیین زرتشتی داشتند و البته معتقد هستیم که آیین زرتشتی هم شاخهای از کیش مزداپرستی بوده است.
مزدیسنا یا مزداپرستی یک دین ایرانی بود و آریاییها به آن اعتقاد داشتند. در فلات ایران از هزاره اول قبل از میلاد به بعد شواهدی وجود دارد که نشان میدهد ادیانی مبتنی بر آیین مزداپرستی رواح داشته است. در عین حال در مناطق مختلف ایران طی دوره ساسانی و اواخر عهد باستان پیروان ادیان دیگر نیز زندگی میکردند. در مناطق شرقی، دین بودایی رواج داشت و در مناطق غربی، مسیحیان، منداییان، یهودیان و مانویان فعال بودند و در دورۀ ساسانی، فلات ایران پل ارتباطی برای اشاعه این ادیان به نواحی شرق میشود. چنانکه مانویت، یهودیت و مسیحیت از طریق فلات ایران راه خود را به سوی شرق بازمیکنند.
تمام این ادیان به دنیای بعد از مرگ و نیروهای ماوراءالطبیعهای که ادارۀ دنیا را در دست دارند، اعتقاد داشتند.
به ایزدان و اسطورهها اشاره داشتید و یکی از محوطههای باستانی که کاوش داشتید تخت سلیمان بود، از باورهای مردم آن منطقه درخصوص اسطورهها و افسانههای سلیمان برایمان بگویید.
شرایط جغرافیایی و ماهیت طبیعی تخت سلیمان منشاء شکلگیری اسطورهها و افسانههای مختلفی در این منطقه بوده است و از این رو شاهد رواج انواع و اقسام افسانهها و باورهای مردمی درخصوص عوارض طبیعی و تاریخی این منطقه هستیم. از چشمههای آب گرم گرفته تا کوههای سر به فلک کشیده و طبیعت آرامی که در تخت سلیمان وجود دارد، سبب شده تا باورهای مردمی و آیینها در منطقه پررنگتر باشند. مثلاً به فاصلۀ کمی از محوطۀ باستانی تخت سلیمان، کوهی میان تهی طی هزاران سال شکل گرفته که آن را زندان حضرت سلیمان میدانند. پیرامون این عارضۀ طبیعی شواهد باستانی یک مجموعه معماری مانایی متعلق به نیمۀ نخست هزاره اول پیش از میلاد به دست آمده است.
البته نام حضرت سلیمان که بر عوارض طبیعی منطقه نهاده شده، نشان از باورهای اساطیری مردم منطقه دارد و با داستانهای منسوب به سلیمان نبی عجین است. از آنجا که باور بر آن بوده که حضرت سلیمان نیروهای طبیعی مختلف را در اختیار داشته، احداث سازههای غول پیکر به ایشان نسبت داده شده است. البته میدانیم تمامی اینها باورها و داستانهای عامیانه و ساخته و پرداختۀ ذهن پویای مردمان منطقه است و نباید در شواهد باستان شناختی به دنبال اثبات واقعیت مادی آنها بود.
یافتههای علمی تخت سلیمان چه چیزهایی برای گفتن دارد؟
کاوشهای باستانشناسی دامنهداری که در تخت سلیمان صورت گرفته، نشان میدهد که این محوطه دربردارندۀ مجموعهای گسترده از معابد و سازهای اشرافی دوره ساسانیان است. براساس کتیبه پهلوی روی اثر مهری که پیشتر از تخت سلیمان یافت شده، میدانیم که نام این معبد آذرگشنسب بوده است؛ همانجایی که یکی از مهمترین آتشکدههای ساسانی برپا بوده است.
در متون مذهبی دوره ساسانیان از سه آتشکده مهم یاد شده که یکی از آنها آذرگشنسب بود که در آذربایجان قرارداشت. شواهد باستانشناسی به دست آمده از تخت سلیمان نیز این گزاره را تایید میکند چراکه در تخت سلیمان، چند آتشکده و چهارطاقی کوچک و بزرگ در کنار دریاچهای طبیعی کشف شده است که ارتباط بین عناصر چهارگانه آب و باد و خاک و آتش را تایید میکند.
نحوۀ برگزاری آیینها و مراسم دینی در در دوره ساسانی چگونه بود؟
در آن دوران دو گروه آیین برگزار میشد. برخی از آیینها با تدارکات حکومتی برگزار میشد که شخصیتهایی همچون شاهان، موبدان و اسپهبدان در آنها شرکت میجستند. این مراسم در مجموعههای بزرگ مذهبی مانند تخت سلیمان برگزار میشد. به همین خاطر است که در چنین مکانهایی با بناهای باشکوه که مملو از تزیینات مجلل هستند رو به رو میشویم. اما بخش دیگری از مراسم آن زمان، توسط مردم عادی برگزار میشد که از سادگی برخوردار بود. حتی در دوره ساسانی شاهد آتشدانهای خانگی هستیم. به این معنا که مردم در خانه خود آتشدانهای خصوصی داشتند. این آتشهای کوچک، آذروگ نام داشت.
براساس مندرجات متون مذهبی دوران ساسانی، مؤمنان زردشتی در مراسمهای خاصی همچون نوروز، مهرگان، گاهانباران و... به غیر از برخواندن پارههایی از اوستا در مقابل آتش، پیشکشهایی نثار آب و آتش میکردند. همچنین نذوراتی مانند گوشت حیوانات را قربانی و در میان مردم، فقرا و نیازمندان تقسیم میکردند.
حتی در آن زمان، انواع آش میپختند و در میان مردم پخش میکردند. آش نیز با استفاده از غلات تهیه میشد. انواع نان هم در زمره نذورات دوران ساسانیان جای داشت.
هپتالیان چه کسانی هستند؟
در دورۀ ساسانی، گروهی از اقوام مهاجم از سمت بیابانهای آسیای مرکزی و شمال شرق فلات ایران به سوی مرزهای ایران ساسانی میتاختند و از دوره شاپور دوم ساسانی، برای ایران مشکل ایجاد میکردند. هپتالیان، شاخهای از قبیلهای بزرگتر به نام هونها بودند که شاخهای دیگر از آنها به سمت اروپا رفتند و به سرکردگی آتیلا بخشهایی از آن منطقه را تصرف کردند.
هپتالیان حداقل از دورۀ بهرام پنجم و از قرن پنجم میلادی وارد ایران شدند و در خراسان آن زمان مشکلات زیادی ایجاد کردند. حتی طی نبردی سهمگین در شمال شرق ایران، پیروز ساسانی توسط آنها کشته شد. از این رو پادشاهان ساسانی در برابر هپتالیان در شمال شرق ایران سازههای دفاعی مستحکمی احداث میکردند که دیوار گرگان یکی از آن سازههاست.
از سال ۴۰۰ تا ۵۶۰ میلادی، منطقه خراسان در تصرف هپتالیان درآمد. هپتالیان از مردمان منطقه شرق ایران خراج میگرفتند و حتی سکه به نام خود ضرب میکردند. درنهایت نیز خسرو پرویز موفق میشود که در اتحاد با ترکان آنها را شکست دهد.
هپتالیان به هر کجا میرفتند به کیش و آیین آن منطقه درمیآمدند چنانکه در مناطق شرقی ایران آن زمان، بودایی شدند و البته سکههایی از دوران هپتالیان داریم که نقش آتشدان دارد و نشان از زرتشتی شدن آنها دارد.
منبع: ایلنا